
امروز، همان فرداییست که دیروز، منتظرش بودید!
شاید برای اغلب ما پیشآمده که گاهیوقتها کارهایمان را به تعویق میاندازیم یا در انجام آنها، کوتاهی میکنیم و کارمان را در موقع مقرر انجام نمیدهیم و یا برای تأخیر در کارهایمان، دلیلتراشیهای مداوم میکنیم اما زمانیکه بخواهیم از دیدگاه آسیبشناختی به این مسأله نگاه کنیم، متوجه میشویم که دلیلتراشی برای بهتعویق انداختن کارها و موکولکردن کارها به آینده، منجربه تفکرات عمیق در فرد میشود که موجب بروز رفتارهای تأخیری، ازجمله تأخیر در تصمیمگیری و انجام وظایف به اشکال گوناگون میشود و واکنشهای پراسترس را ایجاد میکند که شامل از دستدادن کنترل نسبت به زندگی، همراه با پیامدهای ناخوشایند در زمینهی بهداشت ذهنی و جسمیست. اینها از خصوصیات «اهمالکاری» و «مسامحهکاری»ست.
- «اهمالکاری» (تنبلی)، بهتعبیری از «الیس»، نوعی سن درم جسمی- روانیست؛ یعنی
کاری که تصمیم به اجرای آن گرفته میشود و دستکم میتواند در آینده برای فرد
نتایجی را دربر داشته باشد، بدون هیچ دلیلی به آینده محول میشود اما در عین حال،
عدم انجام آن نیز به زیان فرد است و از اینبابت، خود را سرزنش میکند. چنین
فرآیندی، فرد را وادار میکند که برای موجه جلوهدادن عادت مورد نظر، دلایل متعددی
بیاورد؛ بهگونهای که به گفتهی «فستینگر»، بتواند درگیری ذهنی و ناتوانیهای
شناختی خود را مرتفع سازد. فرد اهمالکار، مجبور است در قبال تعللورزیدن و همزمان
سرزنشکردن خویش، از خود دفاع کند؛ بدینترتیب از یکسو برای عدم انجام کارهایش،
دلیلتراشی میکند و از سوی دیگر، انجام کارش را به آخرین دقایق موکول میکند؛ بهطوریکه
فرد اهمالکار (تنبل) نمیتواند تصمیم بگیرد چه فعالیتهایی را در چهزمانی و
براساس چه اولویتبندی باید انجام دهد. در دیدگاه «الیس»، چنین فرآیندی، غیرقابل
دفاع بوده و نوعی شکست تلقی میشود.
- «مسامحهکاران» نیز اغلب از رفتار اشخاص کارآمد، برداشت غیرواقعبینانه دارند. ممکن است گمان کنند که اشخاص موفق همیشه احساس اطمینان و اعتمادبهنفس دارند و بهراحتی به هدف خود میرسند و هیچ سختی در راه رسیدن به هدف، برای آنان وجود ندارد.
تحقیقات بالینی نشان میدهد که اهمالکاری و مسامحهکاری، ارتباط مستقیم با افسردگی، روانرنجوری ، اختلال آشفتگی ، عدم رقابتی بودن و فراموشکاری دارد.
راههای جلوگیری از تنبلی
1- مرد امروز باشید : فراموش نکنید موفقیت آینده، در گرو اقدام امروز شماست؛ پس نه
اندوه گذشتهی از دسترفته را بخورید: «ایکاش چنین میکردم» و نه در خواب و خیال
فردایی رؤیایی باشید. هیچوقت نگویید: «بگذار زمان مناسب فرابرسد.» زمان مناسب،
همین زمانیست که در آن بهسر میبریم. کسی که منتظر فرصت میماند، هیچگاه به
فرصتی مناسب نمیرسد. فرصت را باید ساخت، فرصتآفرینی، هنر تداوم بخشیدن به
«لحظههای اکنون» است. «بعداً، همین حالاست»؛ در جهان، چیزی بهنام آغاز و پایان
وجود ندارد؛ زندگی امروز خود را به شیوهای بگذرانید که گویی همهچیز در همین
یکروز است.
2- از کلمهی «باید» استفاده نکنید :
هیچگاه نگویید: «باید اینکار را انجام دهم»؛ بگویید: «بهتر است این کار را
انجام دهم.»
عبارتهای «بایددار» معمولاً مؤثر نیستند زیرا احساسی از گناه تولید میکنند و
درنتیجه، شرایطی فراهم میشود که شما از انجام آن خودداری میکنید. گاهیاوقات
هرچه بیشتر به خود بگویید که باید کاری صورتدهید، انجامش به همان اندازه دشوار
میشود.
3- مثبت فکر کنید و به خود پاداش بدهید:
زمانیکه شما در مورد کارتان، مثبت فکر کنید و اندیشههای خوب در مورد آن کار را در
ذهن خود پرورش دهید، منجربه آرامش ذهنی شما میشود و خیلی راحتتر از عهدهی کارتان
برمیآیید. همیشه در پایان کاری که انجام میدهید، حتی اگر پیشرفت خیلی کمی هم
داشته باشید، به خود پاداش بدهید و جملههایی مثبت همچون «من تلاشم را کردم و به
خودم میبالم، چون در کارم پیشرفت کردم.» را جایگزین جملههایی چون «پس از اینهمه
تلاش، مقدار کمی پیشرفت داشتهام، از کارم راضی نیستم و احساس خستگی میکنم.» کنید
و معجزهی تفکر مثبت را ببینید.
4- برای خود، هدف تعیین کنید:
زمانیکه با کاری مواجه میشوید، آن را برای خود بهصورت «هدف» دربیاورید زیرا موجب
میشود تا تصویر روشنی از آن کار در ذهن خود داشته باشید و انگیزهتان را در کار
بالا میبرد و موجب میشود که ارادهی شما برای انجام کار، قوی شده و ارادهی قوی،
منجربه پیگیری کار و فعالیت بیشتر و مفیدتر شما میشود.
5- عادتهای نا درست را ترک کنید:
خود را توانا بدانید. شما میتوانید در برابر عادتهای زشت خود مقاومت کنید و آنها
را تغییر دهید. ممکن است پس از هر ترک عادتی، دوباره به آن بازگردید. ترسی از این
مسأله نداشته باشید؛ مدام تمرین کنید، تحمل داشته باشید و با مشکلات بجنگید.
6- کارهای بزرگ را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید:
بسیاری از انسانها، زمانیکه با یک کار بزرگ مواجه میشوند، بهدلیل سختبودن، از
انجام آن خودداری میکنند یا آن را به فرصتهای بعدی موکول میکنند اما بهراحتی
میتوانید کارتان را به قسمتهای کوچک تقسیم کنید. در این زمان، شما به دلیل حجم کم
کارتان، بهتر از عهدهی آن برمیآیید؛ درنتیجه بازخورد بهتری دریافت میکنید و این
امر در روحیهی شما برای ادامهی کارهایتان، بسیار مؤثر است.

یک بررسی جدید نشان می دهد در ازدواجهایی که اختلافها و تعارضهای شدیدی در آن حکفرماست، ادامه دادن زندگی مشترک به خاطر بچهها بیشتر از آن که به نفع بچهها باشد، ممکن است به آنها آسیب برساند.
به گزارش لایو ساینس پژوهشگران میگویند کودکان والدینی که به طور مرتب درحال مشاجره هستند، اما همچنان به زندگی مشترک ادامه میدهند، نسبت به کودکان والدین ناسازگاری که طلاق میگیرند، ممکن است در دوران بزرگسالی در روابطشان با دیگران دچار تعارضهای بیشتری شوند.
کنستانس گیجر، از دانشگاه ایالتی مونتکلر در نیوجرسی در آمریکا و سرپرست این بررسی گفت: نتیجه اصلی این تحقیق این است که اگر با همسرتان اختلاف و تعارض شدیدی دارید، نباید به خاطر بچهها به زندگی مشترک ادامه دهید.
برخی از بررسیها نشان دادهاند که کودکان والدین طلاق گرفته با احتمال بیشتری در دوران بزرگسالی ممکن است از همسرشان طلاق بگیرند، اما هنوز کاملا روشن نیست که آیا در این موارد خود طلاق والدین است که اثر اصلی بر روابط کودک در دوران بزرگسالی به جای میگذارد یا اختلافات و تعارض والدین کودک پیش از طلاق.
گیجر و همکاران در این تحقیق به بررسی گروهی از والدین پرداختند که برای اولین بار در سال 1987 مورد نظرخواهی قرار گرفته بودند. از این والدین پرسشهای به عمل آمده بود تا میزان اختلاف زناشویی آنها ارزیابی شود، از جمله شمار موارد اختلاف بر سر پول، انجام کارهای خانه، بستگان سببی و سایر موضوعاتی که ممکن است باعث مشاجره زن و شوهرها شود.
سپس این والدین و بچههایشان در بین سالهای 1992 تا 1993 مجددا مورد نظرخواهی قرار گرفتند. کودکانی که مورد پرسش قرار گرفتند باید دست کم 10 ساله میبودند؛ در مجموع 1952 نفر وارد این بررسی شدند. پژوهشگران همچنین چگونگی تغییر اختلافات والدین را در فاصله این دو نظرخواهی، از جمله اینکه آیا آنها از هم طلاق گرفتهاند یا نه، را نیز مورد ارزیابی قرار دادند.
کودکان این خانوادهها در فاصله سالهای 2001 و 2002 که بزرگسالانی 18 تا 34 ساله بودند، دوباره مورد نظرخواهی قرار گفتند. از گروهی از فرزندان این خانواده ها که اکنون خود ازدواج کرده بودند یا نامزد داشتند نیز درمورد میزان رضایت یا اختلاف در رابطه فعلیشان پرسش به عمل آمد.
یافتههای این بررسی نشان داد که کودکانی که در خانوادههایی با اختلاف شدید والدین بزرگ شدهاند، در صورت طلاق والدین، در بزرگسالی وضعیت بهتری دارند.
این نتایج حتی پس از آنکه پژوهشگران سایر عواملی را که ممکن است بر برقراری روابط بوسیله این کودکان در سنین بالاتر موثر باشند، در نظر گرفتند، به قوت خود باقی بود.
این پژوهشگران میگویند منظورشان این نیست که طلاق در کوتاه مدت بر کودکان اثری به جای نمیگذارد.
گیجر گفت: پژوهشهای قبلی نشان دادهاند که در کوتاه مدت کودکانی که والدینشان طلاق میگیرند، بحرانی یک تا دو ساله را از سر میگذرانند، اما این کودکان مقاومت به خرج میدهند و با طلاق والدین کنار میآیند.
به گفته این پژوهشگران قرارگیری مداوم به مشاجرات والدین احتمالا باعث میشود که کودکان در آینده در برقرار روابط با دیگران دچار اشکال شوند.
گیجر افزود: اگر قرار باشد که این کودکان به طور مداوم در معرض تعارض و اختلافات والدین باشند، و والدین با یکدیگر باقی بمانند، این کودکان سالهای بیشتری باید این مشاجرات را تحمل کنند. اما اگر والدین این کودکان طلاق بگیرند، دست کم این احتمال وجود دارد که والدین پس از طلاق کمتر مشاجره داشته باشند.
این بررسی نشان داد در طرف مقابل، رضایت و سعادتمندی والدین در ازدواجشان بر چگونگی روابط کودکان در دوران بزرگسالی تاثیری ندارد- به عبارت دیگر کودکانی که والدینشان ازدواج شادمانهای دارند، لزوما در دوران بزرگسالی ازدواج رضایتمندی نخواهند داشت.

● بخوانیم و عمل کنیم.
۱) اگر اولش به فکر آخرش نباشی آخرش به فکر اولش می افتی
۲) لذتی که در فراغ هست در وصال نیست چون در فراغ شوق وصال هست و در وصال بیم فراغ
۳) آغاز کسی باش که پایان تو باشد
۴) پرستویی که به فکر مهاجرت هست از ویرانی آشیانه نمی هراسد
۵) کمی سبکسری لازم است تا از زندگی لذت ببری و کمی شعـــور، تا مشکلی برایت پیش نیاید
۶) دوست واقعی کسی است که اگر ساعتها در کنار او ساکت بشینی و صحبتی بین تان ردوبدل
نشه بعد از خداحافظی احساس کنی که ساعتها باهاش درد و دل کردی
۷) چون می گذرد غمی نیست
۸) انسان باید سعی کند در زندگی چیزهایی که دوست دارد را بدست آورد ، و گرنه مجبور میشود چیزهایی را که بدست آورده است دوست بدارد
۹) فرصتها در سختی ها بوجود می آیند بدون جاذبه، پرواز معنی ندارد
۱۰) کاش میشد سرنوشت را از سرِِ نوشت
۱۱) برای تمام دردها دو علاج وجود دارد گذر زمان وسکوت
۱۲) اگر شیر درنده ای در برابرت باشد بهتر است از اینکه سگ خائنی پشت سرت باشد
۱۳) همیشه از سکوت چگونه فریاد زدن رو بیاموز
۱۴) مورد اعتماد بودن بهتر از دوست داشتنی بودن است
۱۵) با یه چوب کبریت میشه هزاران درخت رو سوزوند و از یه درخت هزاران چوب کبریت به وجود می آید
۱۶) محبت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمیدارد
۱۷) هر چیزی که تو را نکشد مطمئناً قوی ترت میکند
۱۸) این جهان پر از صدای پای مردمی است که همان طور که تو را می بوسند طناب دار تو را می بافند
۱۹) آنکه می گرید یک درد دارد و آنکه می خندد هزار و یک درد
۲۰) گذشت زندگی یک چیز را بارها ثابت می کند و آن این است که گاهی احمق ها درست میگویند
۲۱) هر انسان بیشتر از آنکه از دشمنان خود ضربه ببیند از دوستان نادان خود میبیند
۲۲) چرا همیشه بدنبال این هستیم که بدانیم چرا گل خار دارد؟ بیایید گاهی بدنبال آن باشیم که بدانیم چرا خار گل دارد؟
۲۳) خدایا! چگونه زیستن را به من بیاموز چگونه مردن را خود خواهم آموخت
۲۴) جامعه مثل آب نمک است شنا کردن در آن بد نیست اما بلعش وحشتناک است
۲۵) دو تراژدی دردناک در زندگی وجود دارد : یکی اینکه در عشقت ناکام شوی و دیگر اینکه به وصال عشقت برسی
۲۶) چه فکر کنی می توانی و چه فکر کنی نمی توانی ، درست فکر میکنی
۲۷) اگر مردم را به حال خود گذاشتی تو را به حال خود خواهند گذاشت
۲۸) در نمک باید چیز غیب و مقدسی وجود داشته باشد چیزی که هم در اشک و هم در دریاست
۲۹) من هرگز نمی نالم...قرنها نالیدن بس است...میخواهم فریاد بزنم...!اگر نتوانستم سکوت میکنم
۳۰) بادها می وزند، عده ای در مقابل آن دیوار می سازند و تعدادی آسیاب به پا می کنند
۳۱) پریدن کار دل است و قدم زندن کار عقل، اگر لذت جهان خواهی با دل همسفر شو و اگر مقصد خواهی آهسته رو
۳۲) زندگی همانند هنر نقاشی کردن است با مداد مشکی ولی بدون پاک کن
۳۳) زندگی درس حساب است، خوبیها را جمع، بدیها را کم ، خوشی ها را ضرب و شادیها را تقسیم کنیم
۳۴) زندگی نکن برای مردن، بمیر برای زندگی کردن
۳۵) زندگی تفریح است میان تولد و مرگ
۳۶) خشم با دیوانگی آغاز میشود و با پشیمانی پایان میپذیرد
۳۷) آزادی تنها ارزش جاودانه تاریخ است
۳۸) مسیر را به خاطر بسپار که مقصد همان مسیر است
۳۹) با خودت صادق باش و نگران آنچه دیگران درباره ات فکر می کنند نباش . تعریفی را که آنها از تو دارند نپذیر ، خود ، خودت را تعریف کن
۴۰) دنیا از آن کسی است که برای تصاحب آن با خوش خلقی و ثبات قدم گام برمیدارد
۴۱) زندگی سفر است پس بیایید همسفران خوبی برای دیگران باشیم
۴۲) بزرگترین آزادی بشر ، توانایی تصمیم گیری و انتخاب نگرش های خویشتن است
۴۳) خانمها با گوشهایشان عاشق می شوند و آقایان با چشم هایشان ...
۴۴) ما همان میشویم که تمام روز به آن می اندیشیم
۴۵) مبارزه هر قدر صعب, صعود را ادامه بده. شاید قله تنها در یک قدمی تو باشد
۴۶) هر کار بزرگی در آغاز محال به نظر میرسد
۴۷) در زندگی خوشبختی به سراغ کسی نمی آید، انسان باید سراغ خوشبختی برود
۴۸) دنیا آنقدر بزرگ است که برای همه جایی برای زیستن دارد . پس سعی کنیم بجای اینکه جای دیگران را بگیریم و یا خود را جای دیگران جا بزنیم جایگاه واقعی خود را بدست بیاوریم
۴۹) عظمت مردمان بزرگ از طرز رفتارشان با مردمان کوچک آشکار میشود
۵۰) جستجوی حقیقت شیرین تر از پیدا کردن آن است
۵۱) در زندگی خانوادگی،شوم ترین کلمات این دو هستند:مال من،مال تو
۵۲) پروردگارا به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم. بینش ده تا تفاوت ایندو را دریابم مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتارکنند
۵۳) برای جبران اشتباهات، به دوستانت همانقدر زمان بده که برای خودت فرصت قائل میشوی
۵۴) ظرفیت عشق وجودت را با دوست داشتن همه انسان ها و تمامی زندگی افزایش بده
۵۵) امکان تغییر در زندگی هست.دیگران این کار را کرده اند
۵۶) از درخت سکوت میوه آرامش آویزان است
۵۷) آن چه را در روشنایی دیده ای در تاریکی به فراموشی نسپار
۵۸) خدایا کمکم کن همه رو از ته دل دوست بدارم نه ظاهری و نه گفتاری !
۵۹) هیچ انسانی دوست یا دشمن تو نیست بلکه انسانها معلم تو هستند
۶۰) کوچک که بودم فکر می کردم آدمها چقدر بزرگند ! و ترس برم میداشت بزرگ که شدم دیدم چقدر بعضی آدمها کوچکند و باز ترسیدم
۶۱) هیچ مشکلی نیست که محبت کافی نتواند بر آن غلبه کند
۶۲) شما میتوانید بهترین بذر جهان را در اختیار داشته باشید،ولی اگر محل مناسبی برای رشد آنها نداشته باشید،فایده ای نخواهد داشت
۶۳) در حساب عشق یک به اضافه یکی برابر است با همه چیز و دو منهای یک برابر با هیچ
۶۴) عشق همانند پروانه ایست که اگر سفت بگیری له می شود و اگر سست بگیری می گریزد
۶۵) مردها همواره میخواهند اولین عشق یک زن باشند و زن ها دوست دارند آخرین عشق یک مرد باشند
۶۶) وقتی به دنیا اومدی، تو تنها کسی بودی که گریه می کردی و بقیه می خندیدن. سعی کن یه جوری زندگی کنی که وقتی رفتی، تنها تو بخندی و بقیه گریه کنن
۶۷) دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه بخاطر شخصیتی که من از تو میگیرم
۶۸) یک همسر فقط همراه آدم نیست، او کل تقدیر ماست
۶۹) انسان، عاشق زیبایی نمی شود. بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست
۷۰) گاهی اوقات در زندگی خیلی زود، دیــــــــــــر می شود
۷۱) برای اینکه بزرگ باشی، نخست کوچک بودن را تجربه کن
۷۲) هیچ مردی،زن را نمی فهمد، هیچ زنی، مرد را نمی فهمد، زیبایی با هم بودنشان همین است
۷۳) از این که زندگی شما تمام شود نترسید، از آن بترسید که هرگز آغاز نشود
۷۴) پیری مانع از عشق نیست . اما عشق تا حدی مانع از پیریست
۷۵) ما واقعاً تا چیزی را از دست ندیم، قدرش را نمی دونیم، ولی در عین حال تا وقتی که چیزی رو دوباره بدست نیاریم، نمی دونیم چیزی را از دست دادیم
۷۶) رویایی رو ببین که میخوای. جایی برو که دوست داری چیزی باش که میخوای باشی. چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی
۷۷) روشنترین آینده همیشه روی گذشته فراموش شده، شکل میگیره. نمیشه تا وقتی که دردها و رنجها را دور نریختی، توی زندگی به درستی پیش بری
۷۸) دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند
۷۹) زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری
۸۰) کسی که برای محبت حدود قائل می شود ، معنی محبت را نفهمیده است
۸۱) تنها بنایی که اگر بلرزد ، محکمتر می شود ، دل است
۸۲) هیچ کس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه ولی حداقل یادش بدین که وقتی شکست لبه تیزش دسته اونی رو که شکستش نبره
۸۳) سعی کن خودت باشی. گمشده واقعی تو ،تو را آنطور که هستی دوست می دارد نه آنطور که خود می پسندد
۸۴) هیچ صیادی نمی تواند در جوی حقیری که به گودالی می ریزد مرواریدی صید کند
۸۵) دنبال کسی نباش که باهاش بتونی زندگی کنی دنبال کسی باش که بدون اون نتونی زندگی کنی
۸۶) خدایا به من تلاش در شکست، صبر درنومیدی، رفتن بی همراه، فداکاری در سکوت،خدمت بی نان، مناعت بی غرور، عشق بی هوس و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند روزی کن
۸۷) برای رسیدن به دوردست ها, باید از نزدیکی ها گذشت , اما رسیدن به نزدیکی ها به سهولت میسر نیست
۸۸) جای کشتی در ساحل بسیار امنتر است ولی برای این ساخته نشده
۸۹) سعی کن عظمت در نگاه تو باشد نه در آنچه که بدان می نگری
۹۰) بگذار تا شیطنت عشق چشمان تو را بر عریانی خویش بگشاید. هرچند آن بجز معنی رنج و پریشانی نباشد. اما کوری را هرگز بخاطر آرامش تحمل مکن

- به سوپر مارکت بروید و یک سبد پر از میوه و سبزیجات تازه بخرید.
- ورزش کنید.
- در یک محل ساکت نشسته و عمیق نفس بکشید.
- مثبت باشید.
آهان ؛ سرتان برای مثبت اندیشیدن زیادی شلوغ است؟
پس با بکار بردن روش های زیر تنها در 30 ثانیه احساسی بهتر داشته باشید.
نفس بکشید. 70 درصد انرژی ما بخاطر تنفس نادرست هدر می رود. دستتان را روی دسته
صندلی که نشسته اید بگذارید و راحت بنشینید. روی دم و بازدم تان تمرکز کنید. 30
ثانیه تنفس درست به شما احساس راحتی و آرامش بیشتری خواهد داد.
جملات کوتاه مثبت: یک جمله کوتاه مثبت انتخاب کرده و در این 30 ثانیه آن را برای
خود تکرار کنید. جملاتی نظیر : من کامل هستم من عالی هستم بعد از 30 ثانیه
تاثیر شگفت آور آن را روی خود احساس می کنید.
عضلات خود را بکشید: بایستید و عضلات تان را برای 30 ثانیه به سمت آسمان بکشید.
لبخند بزنید. خندیدن صدها عضله صورت شما را آرام می کند و احساس استرس را در شما از
بین می برد.
آب بنوشید. 75درصد از مغز شما آب است. اگر بدن شما احساس کم آبی کند نمی تواند
بدرستی فکر کند. پس اگر استرس دارید ابتدا قبل از انجام هر کاری یک لیوان آب
بنوشید.
برقصید. گوشی هدفون تان را بگوش گذاشته و یک آهنگ شاد انتخاب کنید و کمی با آن
برقصید.
هیچ کاری انجام ندهید. فقط بنشینید و به جایی خیره شوید. یه شیشه یا موزائیک کف
اتاق. فقط مطمئن باشید که هیچ کاری انجام نمیدهید.
از همین الان شروع کنید.

واژه ای به اسم «زمان» در دنیای درمان وجود ندارد بنابراین باید با قاطعیت به جنگ استرسهای بعد از طلاق رفت.
امروزه یکی از استرسهای حاکم بر زندگی زناشویی پدیده طلاق است.بعضی از پژوهشگران
طلاق را آسیب اجتماعی و برخی هم راهحل میدادند.
کارشناسان میگویند انسانها وقتی با فردی زمان طولانی و یا حتی دقایقی را سپری میکنند از بعد اجتماعی و روحی تعاملاتی ایجاد میشود که در ذهن فرد رسوباتی تشکیل میدهد و نهایتاً یک عادت رفتاری و روانی در ذهن فرد شکل میگیرد.
حتی اگر خاطرات خوش و یا ناخوشایند هم بین این افراد باشد از بین رفتنی نیست و نمیتوان گفت افراد به راحتی از هم جدا شده اند و دیگر هیچ خاطره مشترکی با هم ندارند. چرا که پدیده طلاق و زندگی بعد از آن تاثیرات خاص روانی و اجتماعی دارد که فرد را واقعا در مضیغه قرار میدهد.
«رسوبات عاطفی» که ما از دوران کودکی نسبت به دیگران مثل مادر و پدر داشتهایم در زندگی زناشویی نیز با آن روبرو هستیم و بطور کاملا طبیعی زن و مرد نسبت به هم وابسته میشوند و همدیگر را دوست میدارند.
وقتی زن و شوهر در زندگی از هم جدا و بریده میشوند این سلول های هیجانی با توجه به پژوهشهای فیزیکی و روانشناسی، حافظه دارند و باعث میشوند حافظه سلولهای مغزی تمام خاطرات زوج را در اتاق خود انبار کند و به تناسب به طوراتوماتیک در زندگی بعدی و یادآوری خاطرات و رنجهای گذشته، آسیبهای زندگی قبلی، آسیبهای روانی، آسیبهای زیستی، آسیبهای بدنی و آسیبهای اجتماعی و... در موقعیتها تداعی میشود و این تاثیر بسیار بزرگی را در سیستم روانی فرد به جا میگذارد.
با این حال نمی توان گفت که با گذشت زمان فرد می تواند تمام خاطرات خود را با زوج قبلی فراموش کند.
واژه ای به اسم «زمان» در دنیای درمان وجود ندارد و بنابراین باید با قاطعیت به جنگ استرسهای بعد از طلاق رفت؛ زیرا اثرات راه حلی به نام «گذشت زمان» بسیار کوتاه است و بعد از مدتی این رسوباتی که از قبل در ذهن ایجاد شده، باقی خواهد ماند.
تمام خاطرات و آسیب های بعد ازطلاق زندگی زناشویی میماند و در زندگی مشترک بعدی
برمیگردد و افرادی که در زندگی اشان مجبور به طلاق می شوند، نیاز به جلسات متعدد
«روان درمانی» فردی دارند تا بتوانند آن خاطرات را تخلیه و یا آن بینشها و راه حل
هایی که در خصوص تعارض هایی که به ارث بردند و در ذهن آنها تداعی می شود را پیدا
کنند.
در نتیجه باید با مشاوره یک متخصص روانشناس تمام ذهن خود را متمرکز کنند و با سپردن تمام دغدغه هایشان به دست زمان خود را رها نکنند، شاید این راه حل در مقطعی از زمان مشکل را حل کند، ولی در زندگی مشترک مجددا آن رسوبات خود را نشان می دهند؛ زیرا زخمهای دوران زندگی بعد از طلاق بدون شک نیاز به بخیههایی دارد که نیازمند دستهای روانشناسان و مشاوران است که به این دوستان کمک کنند مشکلات روانی را به حداقل برسانند تا در انتخابات بعدی با کشمکش و آسیب این مسیر را طی نکنند.
همچنین فشارهای غیر منطقی و باورهای اجتماعی و خانواده بسیار در این امر مهم بوده تا فرد مطلقه به سرعت اقدام به ازدواج دوباره کند و با مشاوره و متخصصین میتوان دنیا و مسیر زندگی فرد آسیب دیده را به سمت امیدواری های بیشتر سوق داد.
در ضمن خود روانشناسان در لابه لای برنامه خود طبق روحیات فرد طلاق گرفته، میتوانند با محوریت اوقات فراغت، شرکت در فعالیت های ورزشی، روابط اجتماعی، باهم بودن و از این قبیل برنامهها به فرد بدهد که بتواند در فشار قرارنگیرد و در گروههای اجتماعی شرکت و از استعدادهای خود استفاده کنند.