حرف های ناگفتنی زنان به مردان

حرف های ناگفتنی زنان به مردان

برخی از زوجین جوان بالخص بانوان جوان، فکر می کنند بایستی همسرشان را در مورد هر موضوعی که در زندگی شان اتفاق افتاده یا می افتد، مطلع سازند و نباید هیچ رازی را داشته باشند. به این دسته از بانوان باید این چنین گفت که این طرز فکر شما عاقلانه و منطقی نیست. هیچ لزومی ندارد که شما، در زمان زندگی مشترک، همسرتان را از اتفاقاتی که، نه تنها به رابطه شما کمکی نمی کند بلکه حتی ممکن است آرامش فعلی تان را نیز بر هم زند، به زبان آورید. در زندگی مشترک، شرایط و موقعیت هایی وجود دارد که عقل سلیم حکم می کند با درایت عمل نمائید و برای حفظ ارکان خانواده بنیان شده خاموشی گزینید. به قول بزرگی، چیزی را که همسرتان نمی داند وی را نخواهد رنجاند!

در ادامه این مقاله، توصیه هایی را در این خصوص، به خانم های محترم می نمائیم تا با رعایت آنها بتواند در پیشبرد اهداف زندگی مشترک و آرامشی که به طور بالقوه زنان خود مسبب آنند، یاری رسان باشیم.

توصیه اول: هیچ گاه در مورد مادر همسرتان، چیزی بر زبان نیاورید.

اگرخاطرات بدی را با مادر همسرتان تجربه کرده اید، اگرتجربه ناخوشایندی درذهنتان مدام مرور می شود و موجبات تکدر خاطر شما را فراهم می سازد و حس انتقام، بدگویی و انتقاد از او را در دل شما به وجود می آورد و دوست دارید از رفتار و برخورد او شکایت نمائید، بدانید همسرتان برای رسیدگی و گوش دادن به شکایت و انتقاد های حتی به حق شما گزینه مناسبی نیست.

اصلا مهم نیست مادر وی، زن موجه و یا غیر موجهی است، فقط به خاطر داشته باشید در این زمینه دهانتان را ببندید .

حتی در مواقعی که همسرتان نیز از او بدگویی می کند و اظهار شکایت از رفتار و برخوردهای وی دارد، سکوت کنید و سخنی به زبان نیاورید، چه خوب باشد یا چه بد، مادر اوست و به شما مربوط نمی شود. اظهار نظر حتی به حق شما در برابر رفتار بد مادر همسرتان، در ذهن شوهرتان حک شده و می ماند و در موقعیتی جنجالی شما و همسرتان سر باز کرده و یادآوری می شود که این خود عواقب و درد سرهای متعاقبی خواهد شد، آن هم به جرم پشتیبانی و تایید شما از اظهار نظر خود شخص همسرتان از مادرش. در صورتی که خود را نیازمند بیان آن احساسات و عواطف به شخص ثالثی می بینید، بهتر است با دوستان بی طرف بیان دارید.

توصیه دوم: حد و مرز خصوصی خود را حفظ نمائید و به حریم خود احترام بگذارید.

این توصیه را جدی بگیرید، با اندیشه این که همسرم است و بیان فلان گفته، رفتار،... اشکالی ندارد، تیشه به ریشه زندگی تان نزنید. حفظ حریم احترام نشانی از عشق حقیقی شماست و بکر ماندن آن ارزشمندتر. لذا از بیان گفته ها و شوخی و رفتارهایی که در حریم خانوادگی نا بسنده و لودگی قلمداد می شود و چندان جالب به نظر نمی رسد، به شدت بپرهیزید و آن را به دیگر حریم های صمیمیت همچون حریم دوستی ارجاع دهید.

توصیه سوم: برای رسیدن به اهدافتان و انجام رفتاری یا کاری، او را با طلاق گرفتن تهدید نکنید.

شاید این جملات برایتان آشنا باشد و شاید آنها را به کرات در زندگی زوجین آشنا و نا آشنا و حتی شاید خودتان در ارتباط با همسرتان به کار برده باشید. من همیشه برای طلاق گرفتن آماده ام، همیشه ساک بسته شده ام پشت در است،خدا عمر بده به پدر و مادرم، خونه آنها در همه حال پذیرای من است،...

بی جهت زندگی تان را با کلمات و جملات کودکانه و آزار دهنده همچون مطرح شده در فوق، مشوش نکنید. هنگامی که عصبانی هستید، به جای داد و فریاد و بیان جملات نابود کننده، لحظه ای درنگ کنید و لیوان آب سردی را بنوشید و آن جمله نا بجا را قورت دهید و اجازه خروج از دهانتان را ندهید. چرا که مردان به قول معروف بیدی نیستند که با این بادها بلرزند، و این سخن شما را بلوفی بیش نخواهند دانست و با این تهدیدها نه تنها به شما لطف و مهربانی نخواهند کرد بلکه این تهدید شما را نقطه ضعف شما قلمداد خواهند نمود و بیش از بیش سعی خواهند کرد زمینه ای را فراهم سازند تا باب عصبانیت شما را موجب شوند.
حرف های ناگفتنی زنان به مردان

توصیه چهارم: هرگز حقوقتان را به روی همسرتان نیاورید.

بسیاری از زنان شاغل مرتکب این اشتباه می شوند و مدام در آمد خود را به همسرشان یادآوری می کنند و پول من می کنند .

زوجین موفق کسانی هستند که هرگز عبارت فوق را به کار نمی برند و حتی در گفته های خود ابراز می کنند که پول من و تو ندارد، این پول خرج زندگی و آرامش هر دویمان می شود؛ حتی برخی از زوجین یک شماره حساب مشترک دارند. وقتی شما چنین فلسفه ای را در زندگی تان به کار ببندید با یک تیر دو نشان زده اید، شما در عین حال که توانسته اید محبت و عشق خود را به همسرتان ثابت کنید، به طورغیر مستقیم اقتدار و قدرت همسرتان را حفظ نموده و ارج نهاده اید.

توصیه پنجم:لازم نیست که گذشته خود را دقیق و صریح بیان کنید.

لزومی ندارد همسرتان از تمامی جوانب زندگی گذشته شما مطلع باشد و شما ملزم به گفتن همه چیز نیستید. در حد اطلاع و آگاهی دادن کافی است. هر آنچه که در تداوم زندگیتان موثر است را بیان کنید نه چیزی بیشتر نه کمتر. فکر نکنید اعترافات صادقانه شما، نشان صداقت و درستی شماست،لذا بهتر است هیچ وقت دروغ نگوئید ولی ضروری نیست همیشه همه راست را هم بیان کنید. تدبر نمائید و در زمینه هر آنچه که در پایداری زندگیتان نقش اساسی را ایفا می کند، اطلاعات دهید.

توصیه ششم: رفتاری نکنید که احساس کند از شغل وی ناراضی هستید.

این یکی از مشکلاتی است که اکثر آقایان نسبت به آن معترضند و ابراز می کنند که از غر زدن همسرشان در این باب خسته و کلافه شده اند. بسیاری از خانم ها از نوع شغل همسر، مدت زمان کار همسر، میزان درآمد،محل کار،... مدام عیب جویی و انتقاد می کنند و حتی گاها مشاهده شده که به هنگام ورود همسر به منزل، بدون توجه به شرایط، در مورد اتفاقات پیش آمده در محل کار، در آمد آن روز، خستگی و عصبانیت وی و... کنکاش می کنند و مدام سوال می پرسند و توضیح می خواهند.

خانم های با درایت هیچ گاه چنین برخورد نخواهند کرد. آنها می دانند که منشی همسرشان نیستند بلکه همسر و شریک زندگیشان هستند و قرار نیست در زندگی شغلی وی هر چند که به آنها هم مربوط است، بیش از حد مداخله کنند و در مدیریت و مسئولیتی که همسرشان در راسش قرار دارد ارزیابی های مدام و بیهوده نمایند. آنها مدیریت زمانی دارند و در وقت مقتضی در کمک به شریک زندگی شان شتاب خواهند نمود.

مردها برای چی ازدواج میکنند

مردها برای چی ازدواج میکنند

نیک صالحی:محققان اعتقاد دارند که مردها به خاطر دلایل بیولوژیکی طالب زیبایی هستند.درست است که هنوز کمی در ابراز احساساتشان سرسخت هستند اما به دنبال کسی هستند که بتوانند آزادانه با او مسائل احساسی و روحی-روانی خود را در میان بگذارند...

مردها چطور انتخاب می کنند؟
آشکار است که نقش زنان در جامعه رشد کرده و مردها هم می بایست خود را این تغییر وفق دهند. مطمئناً، برخی از محرکات قدیم—مثل کشش و جذب به زیبایی—هنوز هم در انتخاب های آنان تاثیر می گذارد. اما امروز، مردانی راحت تر هستند که همسرانشان شغلی برای خود داشته باشند و همینطور توقع داشته باشند که شوهرشان در کارهای خانه به آنها کمک کند.
و با هرچه برابر شدن نقش زن و مرد، آنچه مردها از زن زندگیشان می خواهند به آنچه زنها از شوهرانشان توقع دارند شبیه شده است — یعنی محبوب و معشوقی که همه ی نیازهای احساسی و فکری آنها را برآورده کند.
مردها هنوز هم به همان میزان سابق خواستار ازدواج هستند. درواقع، ۹۴ درصد از نوجوانان امریکایی در ذهن خود برنامه دارند که روزی ازدواج کنند و ۹۲ درصد از آنها به بچه دار شدن هم علاقه مندند. این آمار از سال ۱۹۷۷ حتی از میزان دخترهایی که برای ازدواج برنامه ریزی می کنند هم الا زده است (درواقع ۶۹ درصد از همه ی افراد بزرگسال در امریکا متاهل هستند و فقط ۸ درصد از آنها طلاق گرفته اند). اما این روزها مردها دیرتر ازدواج می کنند.
امروزه سن متوسط ازدواج برای آقایان ۲۷ است درحالیکه در سال ۱۹۶۰، ۲۳ بوده است. اما چرا؟ دکتر دیوید پوپنو روانشناس و مدیر پروژه ی ازدواج ملی در دانشگاه راجرز نیو جرسی، یکی از دلایل آن را وجود سکس و رابطه ی جنسی قبل از ازدواج در جومع غربی می داند. اما وقتی نوبت به انتخاب همسر می رسد، مردهای جوان بسیار با احتیاط عمل می کنند. دکتر پوپنو توضیح می دهد،خیلی از این جوانان والدینی دارند که از هم طلاق گرفته اند یا دوستانی دارند که پدر و مادرشان از هم جدا شده است. به همین خاطر دوست ندارند این تجربه دوباره تکرار شود.
فراتر از این، مردها امروزی در مقایسه با پدرانشان به دنبال نوع متفاوتی از زن ها هستند. و دیگر آن زمان که مردها فقط نان آور خانه بودند و وظیفه ی زنها خانه داری و بچه داری بود به سر آمده است. وقتی در سال ۱۹۳۹ از مردها سؤال شد که آیا قبول می کنند همسرانشان با حقوقی معادل ۵۰ دلار در هفته (که آن زمان درآمد خوبی به شمار می رفت) به کار مشغول شوند، پاسخ ۶۳ درصد از آنها منفی بود.
حتی در سال ۱۹۷۷ هم تقریباً %۷۰ از مردها احساس می کردند که برای زنانشان بهتر است در خانه بمانند.
اما پروژه ی تحقیقاتی ازدواج ملی در سال ۲۰۰۱ تغییر شگرفی در این اعتقادات را نشان داد: %۴۲ از مردان مجرد ۲۰ تا ۲۴ ساله اظهار داشتن که برای آنها داشتن همسری که خود شغل و درآمد دارد بسیار بهتر از زنی است که فقط به کارهای خانه داری مشغول است. و در سال ۲۰۰۲، ۵۵ درصد از مردان ادعا کردند که از نظر آنها کار کردن خانمشان در خارج از منزل حتی باوجود بچه عاری از اشکال است.
این روزها مردها نه تنها خوشحال می شوند که همسرشان هم بتواند در درآمد زایی با آنها شریک باشد بلکه اینکه همسرشان بتواند درآمدی به اندازه آنها یا حتی بیشتر داشته باشد، را تحسین میکنند. براساس تحقیقات انجام گرفته تعداد زوج هایی که در آن درآمد زن بیشتر از شوهر بوده از ۱۶ درصد در سال ۱۹۸۱ به ۲۳ درصد در سال ۱۹۹۶ افزایش داشته است. سامان می گوید، این روزها اگر همسرمان بتواند به اندازه ما یا بیشتر درآمد داشته باشد، دیگر به حس مردانگی ما لطمه ای نمی زند. (البته تحقیقات نشان میدهد که مسائل مالی زنان را هم نگران نمی کند و تقریباً ۸۰ درصد از زنان بین ۲۰ تا ۲۹ سال تصور می کنند شوهرشان بهتر است درک و فهم بالا داشته باشد تا وضعیت مالی عالی).
در عین حال، مردها دیگر چندان گرفتار طلسم کار نیستند و برای تکمیل خوشبختی خود به دنبال زندگی خانوادگی هستند. طبق تحقیقات انجام گرفته در سال ۱۹۹۷ در نیویورک، ۷۰ درصد از مردان متاهل درمورد میزان ساعاتی که در محل کار میگذرانند و میزان ساعاتی که با خانواده سپری می کنند، در کشمکش هستند.
پدر بودن این روزها مفهوم تازه ای پیدا کرده است. ۹۳ درصد از پدرای که بچه های مدرسه ای دارند حداقل هفته ای یکبار فرزندانشان را بغل می کنند (که در مقایسه با دهه ی قبل این آمار ۹۰ درصد افزایش داشته است.) و با وجود اینکه مردان حداقل نیمی از کارهای خانه را با همسرشان شریک می شوند، نسبت به سال ۱۹۶۵ که فقط یک ششم کارهای خانه بر عهده ی مردان بود، پیشرفت زیادی صرت گرفته است.
سامان می گوید، چون این روزها هر دو طرف شغل دارند و سر کار می روند، مردها دیگر نمی توانند از بهانه ی من نان آور خانه هستم استفاده کنند. ما خودمان همه ی سعیمان این است که کارها را ۵۰-۵۰ تقسیم کنیم. خانمم آشپزی میکند و من ظرفها را می شویم و از این قبیل...

یافتن همسر و همدم واقعی
بالاتر رفتن زمینه ی بازی در مورد کار و مراقبت از بچه ها، باعث شده است که مردها بیشتر به مسائل احساسی گرایش پیدا کنند.
در پروژه ی تحقیقاتی که در سال ۲۰۰۱ انجام گرفت، مشخص شد که ۹۴ درصد از مردان بین ۲۰ تا ۲۹ سال می خواهند با کسی ازدواج کنند که فراتر از هر چیز دیگر بتواند نیازهای احساسی آنها رابرآورده کند. دکتر پوپنو اعتقاد دارد، مردها می گویند که به یک همراه و همدم روحی و روانی نیاز دارند—کسی که بتواند احساسات و آرزوهایشان را با آنها سهیم شود. آنها کسی را نمی خواهند که فقط بتواند کهنه ی بچه عوض کند یا ظرف ها را بشوید. آنها یک همدم و محبوب واقعی می خواهند.
در واقع تعداد مردانیکه این روزها به دنبال یک همسر و معشوق واقعی هستند به اندازه خانم ها شده است. دکتر نِیل کلارک وارن، روانشناس بالینی که بر روی هزاران زوج تحقیق و بررسی انجام داده است می گوید، "فکر نمی کنم این چیزی باشد که مردها به اجبار به آن رسیده باشند. به نظر من به این دلیل است که مردها هم مثل زنان به دنبال مفهوم بیشتری از زندگی هستند."
دکتر پوپنو نگران این است که مردهای امروزی برای پیدا کردن همسری که بتواند به طور کامل نیازهای عاطفی و احساسی آنها را برآورده کند، فشار زیادی به خود می آورند.
در تحقیقی که سال گذشته بر روی ۶۰ مرد مجرد در ۲۰ تا ۴۰ سالگی انجام گرفت، دلایل این مردان برای ازدواج نکردن و مجرد ماندن مشخص شد—ترس از تسالم و سازش، خطرات مالی طلاق، میل به ادامه ی لذات زندگی مجردی—اما خیلی از آنها هم ادعا کردند که هنوز نتوانسته اند زوج مناسب خود را پیدا کنند و درصدد یافتن آن هستند. دکتر پوپنو اعتقاد دارد که مردها خیلی توقعشان را بالا نگه داشته اند. و در مقایسه با آشپزی و تمیزکاری، نیازهای روحی-روانی پیچ و خم بیشتری دارد.

زیبایی در مقابل هوش
هیچ شکی نیست که مردها هنوز هم به دنبال صورت زیبا هستند. در تحقیقی که سال ۱۹۹۹ انجام گرفت مشخص شد که ۴۳ درصد از مردها قبول کرده اند که قبل از هر چیز به خاطر مسائل ظاهری مجذوب زنان می شوند، و ۳۵ درصد از آنها نیز ادعا کردند که به دنبال زنان باهوش هستند. (اما در تحقیق مشابهی که روی زنان انجام گرفت مشخص شد که فقط ۲۴ درصد از آنها به دنبال ظواهر هستند و برای ۶۰ درصدشان هوش و ذکاوت طرفشان حرف اول را می زند.)
زیبایی حتی پول را هم جذب خود می کند. وقتی در تحقیقی از مردان سؤال شد که آیا دوست دارند با زنی زیبا اما فقیر ازدواج کنند یا زن زشت اما ثروتمند، ۵۵ درصد از آنها مورد اول و فقط ۲۳ درصد از آنها مورد دوم را انتخاب کردند. (اما وقتی همین سؤال از زنان پرسیده شد، مشخص شد که ۲۸ درصد از آنها زیبایی را به ثروت ترجیح می دهند و ۳۷ درصد اعتقاد داشتند ثروت مهمتر از زیبایی ظاهری است).
محققان اعتقاد دارند که مردها به خاطر دلایل بیولوژیکی طالب زیبایی هستند. و مردها حتی وقتی پا به سن می گذارند هم به دنبال زنانی جوانتر و زیباتر از خودشان هستند. پروفسور جان مارشال تونسند در این زمینه می گوید، می دانم شاید خانم ها دوست نداشته باشند این را بشنوند، اما در جوامع غربی یک مرد—حتی مردهای تک همسری—وقتی یک زن زیبا و جذاب را می بیند، به داشتن رابطه با آن زن فکر میکند!
در واقع، طبق تحقیقی که در سال ۲۰۱ در دانشگاه ورمونت انجام گرفت، اینطور دریافت شد که ۹۸ درصد از مردان متاهل در آمریکا در مورد داشتن رابطه با کسی غیر از همسرشان رویاپردازی می کنند (درمقابل ۷۸ درصد از خانم ها که به کسی غیر از همسرشان فکر میکنند).
مغلوب وسوسه ها شدن هم مسئله ای دیگر است. در واقع، کمتر از ۵ درصد از مردها در جوامع غربی در یکسال، سکس خارج از ازدواج دارند (درمقایسه با آمار خانم ها که ۲ درصد است) و نزدیک به ۸۰ درصد از مردان طی دوران ازدواج به همسرانشان وفادار می مانند (درمقایسه با ۹۰ درصد خانم ها).
اما گرایش بیولوژیکی مردها به سمت زیبایی آنقدرها هم که فکر میکنیم در انتخاب آنها تاثیر نمی گذارد. مثلاً تاثیر زیبایی در انتخاب های مردان بسیار به سطح تحصیلات آنها مرتبط است؛ مردهایی که تحصیلات متوسطه دارند، ۲/۲۱ مرتبه بیشتر از آنها که تحصیلات دانشگاهی دارند به زیبایی اهمیت می دهند. رابرت گلاور، روانشناس، در این رابطه می گوید، اما آنچه مردها واقعاً می خواهند، بودن با زنی است که او را از نظر جنسی بخواهد. اینکه کسی دوستتان بدارد مطمئناً مهمتر از زیبایی و قیافه ی اوست.
مردها همچنین به زنانی که از سکس لذت می برند هم گرایش دارند. طبق تحقیقی که در سال ۲۰۰۰ انجامگرفت، اینطور استنباط شد که ۸۰ درصد از مردان جوان میخواهند شریک زندگیشان شور و حرارت زیادی در رابطه جنسی داشته باشد (۷۳ درصد از خانم ها هم همین را می خواستند). اما مردها، مثل زنان، درمقابل کسانی که بیش از اندازه از نظر جنسی فعال باشند، محتاط عمل میکنند.
در تحقیقی که در سال ۱۹۹۷ انجام گرفت مشخص شد که هر دو جنس، میزان کم تا متوسط از تجربه ی جنسی را در فرد مقابلشان ترجیح داده اند—که متخصصین عقیده دارند این نشانه ی ترس آنها از بی وفایی همسرانشان بوده است.

بیولوژی در مقابل واقعیت
مردهای امروزی معمولاً به روشی عمل میکنند که مخالف محرک های تکاملی است. دکتر نیل کلارک وارن، که یک بنگاه زوجیابی را هدایت می کند، خاطرنشان می کند که بسیاری از مراجعین مرد او به دنبال زنانی هم سن خودشان هستند. بعلاوه، او به تجربه دریافته است که مردها، برخلاف امر بیولوژیکی برای تولید مثل، زنانی را ترجیح می دهند که خود صاحب فرزند باشند.
وارِن می گوید، ما دریافته ایم که مردها هرچه سنشان بالاتر می رود، میل و علاقه اش برای ناپدری شدن بیشتر می شود. واقعیت این است که وقتی سنتان بالای ۳۵ باشد، زنانی که برای ازدواج با شما مناسب باشند کسانی هستند که بچه دارند.
و مسئله ی تجربه ای مطرح می شود که مردها با بالا رفتن سنشان به دست می آورند، و تاثیری که این تجربیان می تواند بر طرز تفکرشان داشته باشد. جان گاتمن محقق دانشگاه واشنگتن میگوید، "مردان جوان به دنبال زنان زیبا و جذاب هستند، اما مردهای میانسال به دنبال همسری مهربانند."
مورگان کِنِی ۵۸ ساله که مدیر موزه ای در چاپِل هیل در کارولینای شمالی است میگوید، بعد از دو ازدواج و چند رابطه که هیچکدام به ثمر ننشسته، او دریافته است که آنچه که او واقعاً آرزویش را داشته، همسری بوده که از نظر احساس صادق و عمیقاً روحانی باشد.
او بالاخره این خصوصیات را در همسر سومش پیدا می کند که زنی ۴۴ ساله و دلال املاک است. این دو علایقی مشابه در هنر و عکاسی دارند اما به عقیده خودش آنچه واقعاً در آن مشترک اند، همراهی و وفاداریشان به همدیگر است.
خوشبختانه، مردهای امروزی به دنبال کسی هستند که در همه ی مسئولیت های ازدواج، از پول درآوردن گرفته تا بزرگ کردن بچه ها، با آنها شریک باشد. درست است که هنوز کمی در ابراز احساساتشان سرسخت هستند اما به دنبال کسی هستند که بتوانند آزادانه با او مسائل احساسی و روحی-روانی خود را در میان بگذارند.

چه زمانی رفتار آقایان عوض میشود؟

چه زمانی رفتار آقایان عوض میشود؟

بارها شنیده ایم که زنها میگویند:وقتی شوهرم با دوستانش است رفتارش بامن خیلی فرق میکند.بعضی مردها احساس نیاز میکنند که جلوی دوستانشان تصویری از مردانگی خودرا نشان دهند
آنان نمیخواهند متکی یا علاقمند به همسرشان به نظر برسند.ازاین رو ازروش خوددست برمیدیرند تا مستقل وبی قیدعمل کنند.آنان دست زن خودرا دردست نمیگیرند وبارفتارشان نشان نمیدهند که زن خودراچقدر دوست دارند.
چه اشتباهی است که بههمه ونیز همسرشان نشان نمیدهند که قلبن اورادوست دارند واودر زندگیشان چه اندازه مهم است
یکی از آقایان تفاوت در رفتارش رازمانی که با همسرش تنهاست ووقتی که درکنار دوستانش است راقبول میکند ومیگوید:زمانیکه باهمسرم هستم علاقمند ومراقب او هستم امااین درست است که وقتی دوستانمم میایند من کاملن تغییر میکنم اگر همسرم حرفی بزند کلامش راندیده میگیرم وبه صحبت ادامه میدهم گویااو وجودندارد بیشتروقتها پس از رفتن دوستان کارما به بحث وجدل میکشد
امازنش جواب میدهد:وقتی دوستانمانمیایند من پیش آنها نمیمانم چون خیلی عصبانی میشوم.اگرهم در صحبت انها شرکت کنم او اشارات طعنه آمیز میکند.
این زن میگوید:روزی باشوهرم دست دردست یکدیگر راه میرفتیم امازمانی که دونفر ازدوستان شوهرم به مانزدیک شدند اودستش راکشید واز اینکه دیدم او کنار من احساس ناراحتی میکند یکه خوردم.
اودر پاسخ به این حرکتش گفت:آنها همسر ندارند وموضوع را درک نمیکنند
ازشدت خشم رنگم پریده بود...
پیامی که این نوع رفتارها برای زن میفرستد چنین است:
اواز وجود من شرمنده است
او واقعن برای من اهمیتی قائل نیست
دوستانش برای او ازمن مهمترند.

3 راز جالب و خواندنی در رابطه با آقایان

5767546456456.jpeg

در این مقاله با شما از 3 رازی که لازم است از آنها آگاهی یـابید تا بتوانید مرد مورد علاقه خود را مجذوب خود کرده و قلب وی را به تسخیر درآورید، صحبت خواهیم کرد: 1- مردان قـادرنــد زندگی خود را از رابطه شان جدا سازند

اغــلب آقایان میدانند که چگونه خود را از لحاظ احساسی و عـاطـفی برای هر کدام از این دو مقوله در موقعیت هـای جداگانه مـهیا سازند. این گونه بنظر نمی رسد که ایــن دو موضوع را به یکدیگر پیوند داده و به آنها به عنوان دو بخش مجزا بنگرند. اگر اکـنون بــاید روی کار خـود تـمـرکـز کـنـــند، صـد در صد هوش و حواس خود را به آن معطوف ساخته و سعی میکنند کار خود را به نحو احسن انجام دهند. اگر باید برای مشکل یکی از دوستان خود چاره اندیشی کرده و آن مشکل را حل کنند، باز تمام جان و جسمشان را برای حل مسئله دوستشان خواهند گذاشت، تا آن حد که دلمشغولیهای دیگر خود را(اعم از عشق و خانواده) کنار میگذارند. اگر هم باید حواس خود را متمرکز عشق و عاشقی کنند، مجددا آنها همه صد در صد وجود خود را به آن اختصاص داده و ممکن است بسیار رمانتیک گردند. در مورد زنان این موضوع فرق میکند؛ به مجرد آنکه مردی را در زندگی خود پذیرفتند، رابطه شان تقریبا همه زندگی آنها میگردد. برای خانمها دشوار است که این دو مقوله را از یکدیگر تفکیک کنند. یک زن مرد زندگی خود را در تمام دقایق روز در خاطر خود دارد، افکار وی آکنده میباشد از تصویر مرد خود به هنگام کار، در میان جلسه، و حتی در هنگام تفریح و سرگرمیهایش. 2- آقایان معمولا تودار بوده و تمایلی به صحبت، توضیح و شرح در مورد مسایل روزمره را ندارند اما این بدین مفهوم نیست که خطایی از شما سرزده است و یا علت آن شما میباشید، و آن یقینا بدین مفهوم نیست که مرد شما، شما را دوست ندارد. وی تنها میخواهد در مورد موضوعاتی سخن به میان نیاورد. اگر احساس میکنید که مردتان با حالت نامهربانانه، غیر رمانتیک و سرد پاسخ شما را میدهد، بهتر است بدانید که آقایان یک مخزن اسرار در وجود خود دارند که گهگاهی باید به سراغ آن رفته و به آن پناه ببرند مخزن اسراری برای تنهایی خود، برای حل و فصل مسایل شخصی خود، برای تجدید قوا، برای پرداختن به خیالپردازیها و حتی رویاهای خود. و هیچ فرد دیگری اجازه داخل شدن به آن را ندارد حتی شریک زندگی وی. 3- ارزش فردی یک مرد از حس کفایت، شایستگی و موفقیت وی سرچشمه میگیرد نه فقط از رابطه وی اگر مردی احساس کند در دفتر کارش کار خود را بدرستی انجام نمیدهد، و یا نتوانسته آنگونه که باید و شاید برای دوست خود مفید بوده و به وی کمک کند، و یا در اتمام رسانیدن یک وظیفه و تکلیف در داخل و خارخ منزل ناموفق بوده است، رفتار مهرآمیزی نسبت به خود نخواهد داشت حتی نسبت به شما. برای همین بسیار اهمیت دارد که در مواقعی که احساس میکنید مردتان بنظر سرد، نامهربان، بی اعتنا به شما بوده و یا نسبت به مسایل بی اهمیت میباشد، نتیجه گیری شتابزده نکنید. خلاصه آنکه نتیجه گیری و فرضیات شما ممکن است غلط و گمراه کننده باشد. هیچگاه فردیت و شان و منزلت خود را پس از وارد شدن به رابطه ای به فراموشی نسپارید. به یاد داشته باشید که شما نیازی به کنار گذاردن هر آنچه که هستید و فراموش کردن ماهیت خود برای دستیابی به عشق یک مرد نمیباشید. یکی از مهمترین اسرار کلیدی برای حفظ یک رابطه دراز مدت و عاشقانه با یک مرد حقیقتا این میباشد که: برای همان چیزی که هستید خود را دوست بدارید و به خود احترام بگذارید. هنگامی که برای خود احترام قائل باشید و خود را دوست بدارید مرد شما نیز به شما احترام خواهد گذاشت و شما را دوست خواهد داشت.

9 کاری که مردها حتما باید بدانند

9 کاری که مردها حتما باید بدانند

بهتر است که اولین روز آشنایی با همسرتان را فراموش نکنید. مشتاق به نگه داشتن رابطه با همسرتان باشید. شاید نیاز باشد هرازگاهی اولین روز آشنایی‌تان را با هم مرور کنید و یادی از گذشته‌ها کنید.

*مهارت داشتن در رابطه جنسیتنها
30 درصد از زنان از طریق مقاربت جنسی به اوج لذت جنسی می‌رسند. اگر می‌خواهید زندگی زناشویی موفقی داشته باشید بهتر است بدانید از چه راهی می‌توانید اوج لذت جنسی را در همسرتان افزایش دهید و رابطه موفقی داشته باشید. داشتن رابطه‌ای خوب و موفق تاثیر بسزایی در زندگی زناشویی دارید.

* نحوه دست دادن شما
می‌توانید با دست دادن به طرف مقابل خود در یک جلسه مهم یا با فردی که برای اولین بار با آنها ملاقات می‌کنید، مطالب زیادی را به طرف مقابلتان بگویید. به عبارت ساده‌تر برداشت اول از شخصیت شما، به نوعی با دست دادنتان در ذهن فرد نقش می‌بندد. در واقع مهارت در این کار به نوعی با اعتبار و بهبود کسب و کار شما رابطه دارد.

* پس‌انداز کردن
نیازی نیست که مدام به شما تذکر داده شود که با پول‌هایتان چه می‌کنید. شما باید مدیریت کافی برای درآمدتان داشته باشید و بتوانید مقداری از درآمد ماهیانه‌تان را پس‌انداز کنید. حتی اگر نخواهید این مبلغ را در بانک نگهداری کنید.

*اطلاعاتی درخصوص عکس انداختن این روزها دیگر هیچ بهانه‌ای برای اینکه چرا صحنه‌های جالب و دوست‌داشتنی زندگی‌تان را ثبت نمی‌کنید، ندارید. حتی با در دست داشتن گوشی همراه یا دوربین می‌توان تصاویری را که برایتان لذت‌بخش است، ثبت کنید. بهتر است درخصوص نحوه کار کردن با دوربین‌ها اطلاعاتی داشته باشید و مانند یک آماتور رفتار نکنید.

* درست کردن آتش
داشتن برخی مهارت‌ها برای سفرهای تابستانی و پیکنیک رفتن امری ضروری است. شاید در یک مسافرت به جنگلی بروید که نیاز باشد خودتان آتش را فراهم کنید یا اینکه چادر بزنید پس بهتر است نحوه چادرزدن و جمع کردن آن و همچنین روشن کردن آتش زمانی که دسترسی به کبریت یا هر نوع مواد آتش‌زایی را ندارید، بیاموزید.

*مهارت در نحوه بیان
مهارت صحبت کردن، نحوه بیان و آوردن استدلال نقش مهمی در روابط دارد. شما می‌توانید با بیانی شیرین مشکلات را به راحتی حل کنید. با مهارت در این کار به راحتی می‌توانید مشکلات مربوط را با مدیرتان در میان بگذارید یا اینکه با استدلالی صحیح می‌توانید مدیرتان را برای کاری که انجام داده‌اید، قانع کنید. بهتر است بدانید مهارت در این کار در ارتقای شما به مراحل بهتر تاثیرگذار است.

*فراموش نکردن اولین روز آشنایی
بهتر است که اولین روز آشنایی با همسرتان را فراموش نکنید. مشتاق به نگه داشتن رابطه با همسرتان باشید. شاید نیاز باشد هرازگاهی اولین روز آشنایی‌تان را با هم مرور کنید و یادی از گذشته‌ها کنید.

*داشتن تمرکز و انرژی
بهتر است که شب‌ها سر موقع به رختخواب بروید تا خواب کافی داشته باشید. کم‌توجهی به این مساله باعث می‌شود که سرموقع به سرکارتان نروید و در طول روز در محیط کار فردی خواب‌آلود و کم‌انرژی باشید. به علاوه ممکن است تمرکز کافی روی کارهایتان نداشته باشید. پس بهتر است با برنامه‌ریزی دقیقی سروقت بخوابید و انرژی لازم را برای شروع روز داشته باشید.

*انتخاب لباس مناسب
دانستن اینکه چه نوع لباسی را در در چه مکانی بپوشید حاکی از دقت و مهارت شما در این مساله است. در انتخاب رنگ جورابتان که همرنگ شلوارتان باشد، دقت کنید. همچنین انتخاب کفشی مناسب با لباس‌، انتخاب پیراهن با رنگ مناسب که متناسب با کت و شلوار باشد و انتخاب کروات و کمربند از نکات ریزی است که باید به آن توجه شود. شما می‌توانید با انتخابی درست پوشش مناسبی داشته باشید.