اگر به کودک تان بگویید که می خواهید او را به آرایشگاه ببرید تا موهایش را کوتاه کند، ممکن است با واکنش غیرمنتظره ای روبه رو شوید...
گاهی هم کودک کنجکاو می شود که بداند آرایشگاه کجاست و با شوق و ذوق تا سالن آرایشگاه همراه تان می آید. اما معمولا به محض دیدن آن محیط شلوغ و پر از آدم غریبه و قرچ قرچ قیچی، واکنش های غیرمنتظره ای از خودش نشان می دهد. شاید هم اجازه بدهد که آرایشگر بدون هیچ دردسری موهایش را کوتاه کند. فکر می کنید در ذهن فرزندتان چه می گذرد که در برخورد با آرایشگر، این رفتار ها را از خود نشان می دهد؟
کودک روی صندلی می نشیند و آرایشگر پیش بند را برایش می بندد. همین موقع است که فرزندتان در ذهن کودکانه اش می اندیشد: «نکند موهایم دیگر درنیاید؟ اصلا این آدم غریبه کیست که نمی گذارد مامان و بابا کنارم باشند؟ چرا موهایم را می کشد؟ نکند گوشم را ببرد و...» پس بهتر است قبل از اینکه کوچولوی تان با این افکار گمراه شود، شرایط لازم برای رفتن به آرایشگاه را برایش فراهم کنید. چگونه؟ با عمل به ۱۰ توصیه زیر:
۱) ابزار آرایشگری برایش بخرید: قبل از بردن فرزندتان به آرایشگاه، همه وسایل مورد استفاده در کوتاه کردن مو را به او معرفی کنید و مراحل کار را برایش توضیح دهید. می توانید با هم به فروشگاه بروید و برای او شانه، قیچی و پیش بندی خوش آب ورنگ و مورد علاقه خودش تهیه کنید.
۲) زمان مناسبی را انتخاب کنید: چه خودتان بخواهید موهای فرزندتان را کوتاه کنید، چه آرایشگر؛ بالاخره باید کودک را به تدریج در جریان قرار دهید تا آمادگی لازم را کسب کند. به هیچ وجه زمان هایی که می دانید فرزندتان خسته و بی حوصله است (مثلا بعدازظهر ها) برایش وقت آرایشگاه نگیرید. ببینید کوچولوی تان کی سرحال تر است. بعد از خوردن یک صبحانه خوشمزه، شاید زمان مناسبی برای آرایشگاه رفتن باشد.
۳) اولین وقت آرایشگاه را بگیرید: اگر اولین بار است که فرزندتان را به آرایشگاه می برید یا او از آرایشگاه و کوتاه شدن موهایش می ترسد، از قبل ذهن او را آماده و به آرایشگاه و زیبا شدن علاقه مندش کنید. به عنوان نمونه، در اینترنت یا مجلات، عکس هایی را از بچه هایی که موهای شان را کوتاه کرده اند، پیدا کنید و به فرزندتان نشان دهید و در مورد هر مدل مو برایش توضیح دهید. می توانید یک داستان زیبا هم درباره کودکی که به آرایشگاه رفته، برایش بسازید یا به او قول بدهید که بعد از کوتاه کردن موهایش با جایزه ای غافلگیرش خواهید کرد.
۴) دختر بچه ها بیشتر دردشان می آید: معمولا موهای دختربچه ها بلندتر از پسربچه هاست. قبل از رفتن به آرایشگاه، فرزندتان را به حمام ببرید و به موهایش نرم کننده بزنید و در آرایشگاه، خودتان موهایش را شانه کنید تا در اثر بی حوصلگی آرایشگر، موهایش کشیده نشود و گریه و بدقلقی و لج بازی های کودکانه آغاز نشود.
۵) مدل مویی مناسب انتخاب کنید: مدل مویی را که در ذهن دارید، به روشنی برای آرایشگر توضیح دهید و اگر مدل مورد نظرتان خیلی عجیب غریب است، حتما تصویری از آن را پیدا کنید یا خودتان برای آرایشگر بکشید. به علاوه، اگر آرایشگر می گوید مدل خاصی که شما می گویید به صورت فرزندتان نمی آید، پافشاری را کنار بگذارید و با مشورت با آرایشگر، مدلی مناسب انتخاب کنید.
۶) وقتی کوچولو می ترسد: حتما آرایشگر با حوصله ای را انتخاب کنید تا اگر فرزندتان از نشستن بر صندلی آرایشگاه ترسید با او کنار بیاید و اجازه دهد کمی در آرایشگاه بماند تا به محیط عادت کند. اگر کودک را به زور بر صندلی بنشانید و موهایش را کوتاه کنید خاطره ای بسیار بد را در ذهنش ثبت خواهید کرد.
۷) دیگران را برایش مثال بزنید: هنگامی که در آرایشگاه هستید، مشتریان را به او نشان دهید و از زیباتر شدن آنها بعد از کوتاهی مو ها تعریف کنید و به او اطمینان بدهید که کوتاه کردن مو خطری برایش ندارد.
۸) اگر راضی نمی شود: اگر فرزندتان تحت هیچ عنوانی اجازه نمی دهد موهایش را کوتاه کنید و با گریه هایش آسایش دیگران را سلب کرده، با او لجبازی نکنید. یادتان باشد فلز تیزی مانند تیغ و قیچی قرار است نزدیک پوستش بیاید. از آرایشگر معذرت خواهی کنید و او را به خانه ببرید و این بار از او بپرسید از چه می ترسد و سعی کنید دلیل ترس هایش را برایش روشن کنید و ترسش را بریزید.
۹) از تجارب دفعه قبل درس بگیرید: قبل از گرفتن وقت مجدد از آرایشگاه، فرزندتان را آماده کنید. بپرسید که دوست دارد شرایط چگونه باشد و تا حد امکان خواسته هایش را برآورده کنید. اگر لازم است می توانید خودتان هم با او موهای تان را کوتاه کنید.
۱۰) نوزادان و نوپایان را چگونه به آرایشگاه ببریم: موهای بلند الکتریسته ساکن دارند و می توانند وز شوند و فرزندتان را ناراحت کنند. پس موهای نوپایتان را زیاد بلند نکنید. موهای نوزاد آنقدر بلند نمی شود که به آرایشگاه احتیاج داشته باشید. می توانید خودتان در خانه جلوی موهای او را کوتاه کنید. از قیچی های خیلی تیز استفاده نکنید. موی نوزاد نرم است و قیچی های کاغذبری برای کوتاه کردن آنها مناسب اند. به علاوه برای اینکه فرزندتان نترسد می توانید وقتی خواب است این کار را انجام دهید.
خیلی از ما هستیم که طالع بینی ها و پیش بینی ها در مورد زندگی آدم ها را قبول
نداریم. این که ماه یا سال تولد بتواند تاثیری کاملا تعیین کننده روی زندگی ما
داشته باشد، قطعا درست به نظر...
خیلی از ما هستیم که طالع بینی ها و پیش بینی ها در مورد زندگی آدم ها را قبول نداریم. این که ماه یا سال تولد بتواند تاثیری کاملا تعیین کننده روی زندگی ما داشته باشد، قطعا درست به نظر نمی رسد، اما نمی شود هم منکر تاثیر ماه های ابتدای زندگی روی باقی زندگی شد. محققان زیادی از کشورهای مختلف در طول سال ها با بررسی ماه های تولد و معیارهای زندگی (از سلامت و بیماری ها بگیر تا موفقیت های تحصیلی و شغلی) توانسته اند نمودارهای جالبی از ارتباط فصل و ماه تولد با شخصیت افراد بدهند. این ارتباط بیشتر ناشی از گذران دوران بارداری مادر و ماه های اول تولد در فصلی خاص، یا ارتباط آن با قوانین موجود است. این دو صفحه به شما نشان می دهد که کودک تان ممکن است در آینده چه در پیش داشته باشد. یادتان باشد همه این موارد فقط بالا و پایین رفتن جزئی در احتمالات هستند و به این معنا نیستند که شما حتما با چنین چیزهایی مواجه خواهید شد!
● بهاری باش!
متولدان بهار، از طرفی دوران بارداری سختی را پشت سر گذاشته اند. تابستان و تشدید ویار و تهوع، پاییز و آفتاب کم و بالاخره زمستان و محدودیت در تحرک، مانع دریافت بعضی از مواد لازم در جنین می شود. با وجود این بعد از تولد، این نوزادان بیشتر از دیگران می توانند از نور خورشید و گرمای هوا استفاده کنند. به جز این، متولدان بهار به خاطر قرار گرفتن در ابتدای سال، چند نکته مثبت و منفی قانونی و سنی هم دارند.
بیشترین متولدان، مربوط به بهار هستند. احتمالا دلیل آن را باید در پاییز جست وجو کرد که بیشترین آمار شروع بارداری را دارد! متولدان بهار بزرگ ترین متولدان سال هستند. برخلاف نیمه دومی ها هر جا که قرار باشد سن شان را بگویند، لازم نیست توضیح بدهند که هنوز به آن سن نرسیده اند و کوچک تر از آنی هستند که به نظر می آید. به این ترتیب به راحتی می توانند سن شان را با عدد سال توضیح بدهند.
پسران متولد بهار، فرصت بیشتری برای اعزام به سربازی دارند! فرصتی که متولدان اسفند بدجوری از آن محروم می مانند! متولدان بهار بیشتر خودکشی می کنند. محققان می گویند چون متولدان این فصل در ابتدای تولد بر اساس نور زیاد و هوای عالی سیستم روانی خود را وفق داده اند، در آینده احتمال بیشتری دارد که دچار افسردگی و در نتیجه خودکشی شوند.
مادران نوزادان متولد بهار تا مدتی مشکلی برای پوشاندن لباس گرم به کودک ندارند. می توانید با خیال راحت لباس سبک تن نوزادتان کنید و از گرمای تابستان و بهار لذت ببرید. تا رسیدن پاییز و زمستان هم کودک تان آن قدر بزرگ شده که بشود برایش لباس گرم خرید.
۶ ماهگی تا یک سالگی کودکان متولد بهار، در پاییز و زمستان می گذرد، بنابراین آن ها تنوع غذایی کمتری را در ابتدای سن غذای تکمیلی نسبت به متولدان پاییز دارند. این موضوع می تواند ذائقه این کودکان را از ابتدا محدود کند و در آینده نیز بدغذاتر از بقیه باشند.
● گرم مثل تابستان
تابستانی ها هم آمار بالایی در میان متولدان دارند. خوبی شان این است که مادر در اواخر بارداری از هوای خوب و نور کافی بهره می برد و پس از تولد هم نور زیادی را دریافت می کند. از طرفی تابستان فصل آلودگی های میکروبی و گوارشی است که خطر ابتلا به این بیماری ها را بدجوری زیاد می کند. تابستانی ها آخرین شانس برای نیمه اولی شدن هستند.
متولدان تابستان بیشتر با احتمال افسردگی فصلی در پاییز و زمستان مواجهند. آن ها به خاطر قرار گرفتن در معرض نور و آفتاب زیاد در ابتدای تولد و تشکیل سیستم عصبی بر اساس آن به گرما عادت کرده اند و احتمالا در آینده مشکل بیشتری با فصل های سرد خواهند داشت.
متولدان تابستان احتمال بیشتری دارد که به قد بلندتر و تن سالم تری برسند. دریافت نور و گرمای کافی در ۳ ماهه اول تولد، موجب می شود استخوان بندی بهتری در این کودکان شکل بگیرد. ضمن این که مادرشان هم ۳ ماه آخر بارداری را در بهار گذرانده و به نور و هوای خوب دسترسی داشته است.
متولدان تابستان در معرض اختلالات گوارشی هستند. هم در ۳ ماهه اول که گرما می تواند موجب آلودگی های گوارشی شود و هم در یک سالگی که کودک تازه به سن غذا خوردن رسیده، احتمال ابتلا به بیماری های شایع تابستان مثل اسهال خیلی زیاد است و ابتلا به این بیماری ها در کودکی می تواند سیستم گوارشی را ضعیف کند.
متولدان تابستان از همه بیشتر عمر می کنند! یک تحقیق گسترده در آمریکا نشان می دهد متولدان تابستان به طور متوسط ۱۶۰ روز بیشتر از متولدان زمستان عمر می کنند. تابستانی ها آخرین شانس نیمه اولی شدن هستند، بنابراین در مدرسه از همه کوچک تر هستند. به همین دلیل اغلب در سال های ابتدای دبستان دچار افت تحصیلی می شوند و توانایی کمتری در دوست یابی خواهند داشت. این مشکل در دوره راهنمایی و دبیرستان حل خواهد شد.
برای متولدان تابستان باید لباس های نوزادی خنک بخرید، چون تا رسیدن به سرما هنوز وقت دارید. برای پاییزشان هم سرهمی های گرم (موهر یا حوله ای) راحت تر از ژاکت و لباس های جدا جدا هستند.
● پاییز هزار رنگ
متولدان پاییز، دوران بارداری گرمی را پشت سر گذاشته اند که مادر در آن حداقل ویار (به دلیل سرمای زمستان) و حداکثر آفتاب و تحرک را می توانسته داشته باشد. از طرفی آن ها اولین نیمه دومی ها هستند و ماه های ابتدای تولدشان همراه با نور کم و تنوع غذایی کم مادر است.
از نظر طول عمر، متولدان پاییز بعد از تابستانی ها بیشترین طول عمر را دارند. کودکانی که در پاییز به دنیا می آیند، در ۴ ماه اول زندگی وزن گیری کمتری نسبت به متولدان فصل های دیگر دارند. احتمالا کم نوری و تنوع غذایی کم برای دوران شیردهی مادر، دلایل این موضوع هستند.
پاییزی ها معمولا در بزرگسالی آدم های شادتری هستند و کمتر دچار افسردگی می شوند. احتمالا دلیل آن هماهنگ شدن نوزاد با شرایط سخت در ۶ ماهه اول تولد است.
متولدان پاییز اولین دوره نیمه دومی ها هستند و در نتیجه در دبستان از تمام هم کلاسی های شان بزرگ ترند. این موضوع از طرفی موجب تقویت اعتماد به نفس آن ها می شود، به طوری که در دبستان، معمولا سرگروه ها و بچه های سرآمد از نظر فعالیت های گروهی، متولدان پاییز هستند. از طرف دیگر ممکن است بزرگ تر بودن این بچه ها موجب افت درسی آن ها به دلیل بی انگیزگی ناشی از اختلاف سنی با دیگران شود.
● بچه های سرمای زمستان
آخرین متولدان سال، کوچک ترین های شان هستند. وقتی حرف سن و سال باشد، تا آخر عمر مجبورند توضیح بدهند که با تحویل سال، آن ها یک سال بزرگ نمی شوند و باید تا آخر سال صبر کنند. همیشه کادوی تولد لباس زمستانی می گیرند و احتمالا حسابی گرمایی می شوند.کودکانی که در زمستان متولد شده اند، اواخر دوران بارداری مادر را در فصل های سرد سال تجربه کرده اند که در آن مادر از نور کافی خورشید محروم بوده است و به همین دلیل احتمال ابتلای آن ها به آسم، اوتیسم و حتی ام اس بیشتر از بقیه است.
کودکان متولد زمستان در برابر اسکیزوفرنی و آلرژی حساسیت بیشتری دارند. یک تحقیق گسترده در آمریکا نشان می دهد متولدان زمستان، استعدادهای تحصیلی کمتری از خودشان نشان می دهند و در آینده درآمد کمتری هم خواهند داشت.
مادران کم سن و سال بچه های شان را بیشتر در زمستان به دنیا می آورند، برعکس مادران مسن تر بچه های شان در تابستان به دنیا می آیند.برای نوزادان متولد زمستان لازم نیست کاپشن بگیرید. یک ساک حمل گرم یا کریر که روی آن پتو بیندازید، کافی است. به هر حال نوزاد در ماه های اول تولد خیلی هم بیرون برده نمی شود. به جایش می توانید برای ماه های بعدی لباس های عید خوبی بخرید.
پسرتان اگر در زمستان به دنیا آمده باشد، کمترین مهلت را برای اعزام به سربازی دارد، چون باید با همه متولدان همان سال به سربازی برود.
شما هم شب ها تا دیر وقت بیدار می مانید و نگران این هستید که رقیب، عشقتان را از چنگتان درآورد؟ مظنون هستید که همسرتان، نامزدتان یا عشقتان به جز شما با کس دیگری هم رابطه دارد؟ می خواهیم به شما آموزش دهیم که چطور بر رقیبتان پیروز شوید و عشقتان را برای همیشه به دست آورید.
1) به او نشان دهید که برای انتخاب او بیشتر از هر چیز دیگری احترام قائلید.
کاری نکنید و چیزی نگویید که طرفتان را مجبور کند آنطور که شما می خواهید زندگی کند
و همه چیز را مثل شما ببیند. اگر او دوست دارد که خودش انتخاب کند، حال این انتخاب
شما باشید یا کس دیگری، به او نشان دهید که برای نظرش احترام قائلید. اگر بتوانید
به او ثابت کنید که آزادی انتخاب به او می دهید و برای نظر او احترام قائلید، مطمئن
باشید که انتخاب او شما خواهید بود.
2) سعی نکنید رقابت کنید.
سعی نکنید با رقیبتان رقابت کنید. وقتی رقابت می کنید یعنی با او وارد مبارزه شده
اید و وقتی وارد مبارزه شوید، انرژی منفی خیلی زیادی تولید می کنید و منجر به تجربه
های ناخوشایندی با اطرافیانتان می شود. درعوض، سعی کنید فرصت هایی ایجاد کنید که
منجر به تجربه های مثبت شوند، به ویژه با عشقتان. اجازه بدهید طرفتان وقتی باشماست
احساس راحتی بیشتری کند.
3) از بحث کردن درمورد مسائل مربوط به رقیبتان خودداری کنید.
وقتی کنار عشقتان هستید، سعی نکنید مداوماً از او درمورد مسائل مربوط به رقیبتان
سوال کنید: مثلاً دیروز کجا رفتی؟ چرا فلانی اینکار را می کند؟ چرا فلان چیز را به
او دادی و ...پرسیدن چنین سوالاتی فقط او را به حالت دفاعی می کشاند و پاسخ هایی که
می دهد هم صادقانه نخواهد بود.چنین بحث هایی اکثر اوقات تجربه های ناخوشایندی ایجاد
می کند و باعث می شود هر دو شما سر یک موضوع کوچک و بی ارزش به بجث و جدل بپردازید.
پس به طرفتان آزادی انتخاب بدهید. اجازه بدهید هر کاری که دوست دارند انجام دهند و
بعد می بینید که از این درک شما قدردانی خواهند کرد. اگر طرفتان متوجه شود که وقتی
با شماست می تواند راحت تر از وقتی که با رقیبتان است نفس بکشد، مطمئن باشید که به
سمت شما می آید، بدون اینکه ت برای آن کرده باشید.
4) سعی نکنید مثل سیریش به طرف مقابلتان بچسبید.
خودتان را به یاد بیاورید که تازه با طرفتان آشنا شده بودید. آن فردی که آنموقع
بودید همان کسی است که طرفتان عاشقانه و عمیقاً دوست می دارد. پس همان آدم باشید.
وقتی آن آدم بودید، کسی بودید که مثل سییش به طرفش نمی چسبید. فردی مستقل، بی خیال،
و سرشار از انرژی زندگی بودید. این خود واقعی شماست که طرفتان عمیقاً دوستش دارد و
می خواهد که با او باشد. پس همه آن وابستگی ها را دور بریزید و سعی کنید استقلال
فردیتان را حفظ کنید. اگر رابطه تان رو به انهدام است، افراد دیگر به شما خواهند
گفت،طرفت عوض شده یا آدم ها عوض می شوند، زندگی همینه. درعوض لحظه ای مکث کنید
و از خودتان بپرسید ایا طرف من واقعاً تغییر کرده است؟ یا این خودم هستم که تغییر
کرده ام؟ آیا به کسی تبدیل شده اید که خیلی از رابطه تان توقع دارید؟ عشق شما، شما
را به خاطر آن که هستید دوست دارد، پس همان آدم مستقلی باشید که یک روز بودید.
نکات بالا را همیشه در خاطر داشته باشید و با رعایت این نکات مطمئن باشید که قلب کسی را که دوستش دارید به دست خواهید آورد، بدون اینکه تلاش زیادی کرده باشید.
(تو پرانتز ولی اصولا اگه کسی کنار شما دنبال کسی دیگه هم هست، عطاشو به لقاش ببخشید، قحطی که نیفتاده)
تفاوت جنسیتی
در دبستان مانینگ شهر کوچکی در 65 مایلی شرق کلمبیا در ایالت کارولینای جنوبی، معلمهای کلاس دوم، هالی گارنو و «آنلین» بر این باورند که تفکیک پسرها و دخترها در مقطع ابتدایی میتواند سبب رشد آموزشی هر دو جنس شود بنابراین آن دو برنامهای را برای تدریس در تدوین کردند. طبق این برنامه دانشآموزان با هم در یک مجموعه برای درس خواندن، صرف ناهار و استراحت قرار میگیرند. سپس پسرها و دخترها به مدت چهار ساعت در روز برای یادگیری ریاضی، علوم و خواندن کتاب از یکدیگر جدا میشوند.
تفاوت نگاه
بر پایه اطلاعاتی که از تکنولوژی پزشکی داریم میتوانیم دخترها و پسرها را
آموزش دهیم. آنها متفاوت از یکدیگر میبینند. ساختار چشم پسرها و دخترها یکسان نیست.
چشم پسرها به گونهای است که با حرکت تناسب دارد. آنها جهان را مانند جسمی که در
فضا در حال حرکت است، میبینند. به همین دلیل معلم باید مانند آن جسم به آرامی در
طول اتاق حرکت کند. تحقیقات علمی نشان میدهد که پسربچهها چیزها را متفاوت از
دختربچهها میبینند. نگاه مردانه به رنگهای سرد مانند نقرهای، آبی، سیاه،
خاکستری و قهوهای کشیده میشود. پسربچهها همچنین تمایل دارند تا تصاویر اشیای
متحرکی چون فضاپیما، اتومبیل و کامیون را در رنگهای تیره تجسم کنند. در مقابل،
نگاه زنانه متوجه رنگها و بافتهای گرم است، رنگهای گرم مانند قرمز، زرد و نارنجی...برای
ایجاد انگیزه در دختران نیازی نیست معلم زیاد حرکت کند. دختران در کنار هم و با
دیدن میتوانند خوب کار کنند. استفاده از رنگهای زیاد در آموزشهای تشریحی و یا
استفاده از گچهای رنگی روی تخته میتواند توجه دخترها را جلب کند.
چشم پسرها به گونهای است که با حرکت تناسب دارد. آنها جهان را مانند جسمی که در
فضا در حال حرکت است، میبینند.
تفاوت در شنیدن
پسرها و دخترها حس شنیداری متفاوتی دارند. چادول معتقد است اگر کسی با صدای بلند صحبت کند، دخترها آن را به عنوان فریاد تلقی میکنند. آنها فکر میکنند آن شخص عصبی یا معترض است!
دخترها حس شنوایی حساستری دارند. آنها صداهایی با بسامد بالاتر را نسبت به پسرها بهتر میشنوند. به معلم دخترها توصیه میشود مراقب تن صدای خود باشند. در مقابل صدای معلم پسرها باید محکم و حتی هیجانزده باشد.
تفاوت جنسیتی
اعصاب خودکار
دستگاه عصبی خود کار پسرها باعث میشود که آنان در حالت ایستاده، در حال حرکت و در دمای حدود 21 درجه سانتیگراد هوشیارتر باشند.
استرس در پسران موجب میشود تا جریان خون به سمت مغز بیشتر شود. فرآیندی که باعث میشود آنها تمرکز کنند اما این جریان در دختران فعال نیست. آنها در حالت نشسته و در هوای گرم حدود دمای 24 درجه سانتیگراد هوشیارترند.
دخترها همچنین نسبت به استرس عکسالعملهای متفاوتی نشان میدهند. وقتی آنها با ترس یا تهدید مواجه میشوند، خون به سمت رودههای آنها میجهد و سبب ایجاد حس دلواپسی و اضطراب میشود.
چادول گفت: «پسرها با دست بالا گرفتن تواناییهایشان، خود را در معرض خطر قرار میدهند. معلمها میتوانند به آنان کمک کنند تا حقایق را واقعبینانهتر ببینند. اما دختران از ریسک کردن هراس دارند. معلمها میتوانند کمک کنند تا دختران در فضایی که در آن احساس امنیت میکنند قدرت ریسک آنان را تقویت کنند.»
به نظر میرسد بسیاری از والدین متقاعد شده باشند که این تفاوتها میتواند در کلاس درس در نظر گرفته شود. برنامه تفکیک آموزشی پسرها و دخترها یادگیری آنان را به بالاترین حد خود میرساند.
اگر در دنیای کار تازه وارد باشید مطمئنا مشتاق هستید که هر چه زودتر مهارتها و دانشتان را ارائه دهید. با چند عادت کاری مؤثر و کارآمد میتوانید بهرهوریتان را افزوده و با مستمر و مصر بودن امکان موفقیت را افزایش دهید.
1- داوطلبشدن برای انجام کارها
یکی از بهترین راهها برای نشان دادن این نکته که شما یک یادگیرنده مشتاق هستید و از کار سخت نمیترسید، داوطلب شدن برای انجام وظایف است؛ بهخصوص کارهایی که هیچکس علاقهای به انجام آن ندارد. بههرحال قبل از انجام کار مهارتها و دانستههایتان را ارزیابی کنید تا ببینید آیا میتوانید بهطور متقاعد کنندهای از عهده امور برآیید یا خیر؟ اگر نتیجه ارزیابی مثبت بود پیش بروید و کار را انجام دهید.
ضمنا تعهدات و زمان تحویل کار را به خاطر داشته باشید. فکر نکنید فرصت زیادی برای انجام کار دارید. وقتی پروژهای را شروع میکنید تا آخر آن را ببینید. شما بهعنوان فردی که مشتاق انجام کار اضافی است و همچنین کسی که کار را تا پایان دنبال میکند، دیده شدهاید؛ اینها نخستین عاداتی است که باید درونی کنید.
2- با مردم مهربان باشید
مطمئنا همه ما این جمله را شنیدهایم که «با مردم بدون توجه به رتبه و درجه آنها مهربان باشید». بهنظر، این نکته فلسفی میآید اما وقتی با مردم مهربان باشید آنها راهشان را برای کمک به شما باز میکنند، آنهم در سازمانی که هرگز نمیدانید به چه کمکهایی نیاز خواهید داشت. همکاران اغلب دوست دارند با افراد مهربان و مستعد کار کنند. وقتی این عادت کاری مؤثر و کارآمد را دارید، دیگران میخواهند شما در گروهشان کار کنید. مهربان بودن با مردم یک عادت متداول است. نکته دیگری در مورد این عادت بخصوص وجود ندارد که مجبور باشید مهارتی در زمینه آن به دست آورید؛ یک خنده و یک وقت بخیر گفتن در اول صبح شروع خوبی است. در این روزها و در این دوره که افراد در محیطهای کاری تحت استرس هستند، آیا اضافه کردن یک استرس به دیگران لزومی دارد؟ خوبی، اغلب با خوبی تلافی میشود و میتواند سطح استرس را کم کند.
3- اولویتبندی کارها
همه ما دوست داریم کارهایمان را با مواردی شروع کنیم که به ذهنیتمان نزدیکترند. بههرحال اغلب این موارد ممکن است در مجموعه کارهای فوری و مهم نباشد. وقتی کاری را انتخاب میکنید که بیشتر مورد علاقه خودتان است تا مواردی که برای محیط کار ضرورت و فوریت دارد، فرصت خودتان را برای کسب موفقیت از بین بردهاید. فهرستی از کارهایی که برای شرکتتان اهمیت استراتژیک دارد، انتخاب کرده و نقش خودتان را برای کامل کردن این وظایف جهت رسیدن به یک هدف مشترک مشخص کنید. وقتی کارها را اولویتبندی میکنید کارآمدتر هستید.
4- مثبت باقی بمانید
وقتی کسی در محیطی تازهوارد است، طبیعی است که احساس مطبوعی نداشته باشد، بهخصوص اگر قبلا در یک محیط کاری نبوده است. شما با افراد جدیدی سر و کار دارید که در محیط کار بسیار متفاوت از محیط مدرسه و دانشگاه رفتار میکنند؛ زمان میبرد تا به این موارد عادت کنید. در هر سازمانی تعدادی از سیاستهای کاری هر چند در ابعاد کوچک وجود دارند که با آنها سر وکار خواهید داشت، پس باید با آنها آشنا شوید. از بالا به همه این موارد نگاه کنید و در مواجهه با چالشها مثبت باقی بمانید. در این صورت روی اهدافتان متمرکز میمانید و تصمیمات بهتری میگیرید.
5- مشکلات را مشخص کنید اما راهحل هم بیاورید
یک عادت کاری مؤثر دیگر این است که هر وقت مشکلی را مطرح میکنید راه حلی هم بیاورید. به خاطر داشته باشید وقتی مسئلهای دارید اما راهحلی ندارید بهعنوان فردی که صرفا گله و شکایت میکند مشخص میشوید. از این برچسب دوری کنید و راهحل بدهید. این رویه همچنین برای رئیستان آشکار میکند که شما قبل از اینکه با مشکلات نزد او بروید به راهکارها هم فکر کردهاید.
این پنج عادت کاری در نگاه اجمالی بهنظر عادات متداول میآیند. اما بههرحال در محیطهای کاری افراد اغلب این عادات کاری پایه را فراموش کرده یا به قدر کافی آنها را تمرین نمیکنند، درحالیکه درونی کردن آنها و تمرین مداوم، فرصت را برای موفقیت افزایش میدهد.
عادات منفی
همه افراد چند نقطه ضعف در رفتارهای کاریشان دارند، اغلب اوقات این موارد باعث آزار و اذیت دیگران میشود و نهایتا مشکلاتی را در موقعیت شغلیشان بهوجود میآورد. برخی از این عادات از رفتارهایی که مرتبا تکرار میشود، ناشی میشود و طی زمان این رویه بهصورت خودکار درمیآید. شما آنها را انجام میدهید بدون اینکه تشخیصشان بدهید؛ پس باید روی این مسائل کار کرد. اینجا برخی عادات مضر که باید برای از بین بردن آنها تلاش کرد، مطرح میشود:
به تعویق انداختن کارها
به تعویق انداختن فعالیتها باعث بهوجود آوردن مشکلات جدی میشود؛ حتی اگر فکر میکنید نتیجه نهایی کاری عالی است. در شرایطی که شما در یک مکان ثابت میمانید تا کارتان را کامل کنید نیز امکان دارد با خطر یک مانع غیرمنتظره که باعث میشود فرجه زمانی را از دست بدهید، مواجه شوید. حتی اگر آن موقعیت خارج از کنترل شما باشد، همه تعجب میکنند که چرا یک برنامه بهتر طراحی نکرده و فوریتهای دقایق آخر را محاسبه نکردید. بخشی از این عادت ناشی از تلاش برای کامل کردن کار است. به خاطر داشته باشید که انجام دادن بهترین کار ممکن مهمتر است. شاید هم کار برای شما معنادار نیست یا دوست دارید کارهایی را انجام دهید که برایتان تازگی دارند. این رویه فرصت را برای پیشرفت شغلی به خطر میاندازد. پروژههایی که به تاخیر میافتند باعث استرس خودتان و صدمه دیدن کیفیت کار میشود.
کاربر بینظم
پست الکترونیک این روزها ماهیت دوم بیشتر افراد شده است. در ارتباطات غیررسمی، آنها یک یادداشت پستی رقمی هستند. گاهی اوقات ما یک پیام را تایپ میکنیم و آن را بدون ویرایش یا کنترل دوباره دریافتکنندهها ارسال میکنیم؛ این روش نابودگر است. اگر تا بهحال به این نکته توجه نکردهاید، آن روز بهزودی خواهد آمد که شما تصادفا نامهای را برای همه ارسال میکنید و تعداد زیادی از خوانندگان یادداشتی را دریافت میکنند که شما درنظر داشتهاید فقط یکی از همکارانتان آن را بخواند.
اشتباه گرفتن مفهوم رفتار غیررسمی با رفتار بیادبانه
در بسیاری از مراکز کاری، رئیس تصمیمگیرنده است اما خیلی سختگیر نیست. شاید کارکنان او را با نام کوچک صدا کنند یا بعد از ساعات کار با او به گپ و گفتوگو بپردازند اما بههرحال همچنان او رئیس است و دیگران کارمند؛ کسی که میگوید هرکسی چه کاری انجام دهد و میتواند دیگران را اخراج کند. حین صحبت کردن با او، بهعنوان مثال وقتی که در حال ارائه گزارش هستید یا زمانی که بهعنوان نزدیکترین دوست با وی صحبت میکنید، مرزها را درنظر بگیرید. شما باید ملاحظه حیطه اقتدار و اختیارات او را بکنید.
سوءاستفاده از آزادی عمل
برخی از شرکتها درباره ساعات ورود و خروج حساس هستند. بقیه هم مقرراتی دارند اما زیاد سختگیر نیستند و مراقبت خاصی صورت نمیگیرد. اما بههرحال اگر هر روز یک ساعت دیر برسید و بعد از ظهر یک ساعت زودتر بروید با وقتی که طی روز هدر میرود شهرتتان لطمه میبیند.
خودداری از مشارکت در فعالیتهای جنبی
یکی از نشانههای خردمندی عمل کردن به این نصیحت است که فعالیتهای جنبی و حرفهای با هم تداخل نداشته باشد. امتناع از مشارکت در هر نوع فعالیت جنبی و جمعی به موقعیت کاری شما کمک نخواهد کرد. لزومی ندارد شما در تمام مراسم شرکت کنید، اما خوش برخورد بودن با همکاران و ایجاد تعامل کمک میکند زمینه دوستیها و اعتمادها را بهوجود آورید. به این ترتیب شما و دیگران بهتر همدیگر را میشناسید تا اینکه همیشه فقط در حال گذر در راهروهای اداره یکدیگر را ببینید.
همیشه دیر رسیدن
این مورد همان مفهوم سوءاستفاده از آزادی عمل نیست؛ مسئله اعتماد است. اگر شما دیر سر کار، جلسات یا پروژهها حاضر شوید، رئیس و همکارانتان این امر را ویژگی شما خواهند دانست و هنگامی که یک برنامه تبلیغاتی یا مسئله سروکار داشتن با یک مشتری که زمان و تعاملات در آن نقش بازی میکند، مطرح است، قبل از اینکه به شما فرصت داده شود، به دیگران فکر خواهد شد. چه کسی به شخصی که نمیتواند وقتش را مدیریت کند اعتماد دارد؟
مقرراتی بودن
یکی از جنبههای غیرمنصفانه دنیای کار این است که گاهی اوقات بهنظر میرسد شما نمیتوانید برنده باشید. اما گاهی اوقات سهلانگاریهای خود فرد این تصور را بهوجود میآورد. اگر استخدام شدهاید تا کاری انجام دهید- که حتما همینطور است- بیشتر رؤسا نمیخواهند روزتان را با خواندن کتاب مورد علاقهتان بگذرانید. دلیل: شما استخدام شدهاید که کار کنید، پس به آن بپردازید. اما اگر مدیر مربوطه با یک پروژه جدید که خارج از محدوده وظایف معمول شماست، نزدتان میآید، باید آن را انجام دهید. «از من نخواهید که آن را انجام بدهم»؛ این چیزی نیست که بخواهید به او بگویید.
عملکردن بهعنوان یک مخالف دائمی
ما همه شخصیتهای پرشور و شوق را دوست داریم اما سعی نکنید شخصی باشید که در جلسات همیشه یک ایده متفاوت دارد و میگوید ایده هر فرد دیگری نابخردانه است. صداهای مخالف اغلب در محیطهای کاری گم میشوند زیرا بسیاری از کارمندان مشتاق، مطیع و گوش به فرمان هم هستند. مخالفت زیاد عصبیکننده است و باعث میشود افراد از شنیدن صدای شما وحشت کنند. تلاش کنید یک متفکر انتقادی باشید اما مطمئن شوید که بهترین کار را برای شرکت انجام میدهید و فقط سعی نمیکنید بلندترین صدا در اتاق باشید.
تهمت زدن به شرکت
در وبلاگها، فیس بوک و سایتهای متفاوت با بدگویی درباره رؤسا و اینکه چقدر از وضعیت کاری متنفرید، فرصت زیادی برای نابود کردن موقعیتتان دارید! این مسائل را خصوصی نگه دارید. اینترنت یک محیط عمومی است و کامنتها راهی به سمت افراد اشتباه پیدا میکنند. بهعنوان مثال شما مسلما نمیخواهید بیرون دفتر رئیستان بایستید و به همکارتان بگویید چقدر آماده ترک کار هستید، پس این تمایل را در یک محیط باز مثل اینترنت هم ابراز نکنید.
مجادلههای اداری
مجادلههای اداری اغلب بهوجود میآیند و گاهی اوقات روی آنچه میتواند به شما سود برساند، تسلط دارند. اما نباید وقت زیادی صرف جنگ و ستیزهای اداری بکنید و وارد بحثهایی شوید که خارج از کنترل شماست. اگر یکی از طراحان این نمایشها و مجادلهها باشید، شهرت بدی بهدست میآورید چون کسی هستید که مشکلات را آغاز میکند و هیچکس به او اعتماد ندارد. این بدنامی یک ویژگی است که شما را از یک محیط کاری به محیط دیگر دنبال میکند.
بازیهای کامپیوتری و چتکردن (گپ و گفتوگوی روی خط)
چند دفعه دیدهاید که همکارانتان با تلفن صحبت میکنند، یا با بازیهای کامپیوتری مشغول هستند و شما که برنامههایتان مرتبط با آنهاست، کلافه شدهاید؟ این عادات بد، بهرهوری ساعات کار را کاهش میدهد. در شرکتهایی با مقررات سخت این رفتارها میتواند موقعیت فرد را به خطر بیندازد.
از بین بردن چنین عادتی با این تشخیص که شخصا مسئول کار هستید، ساده است. به کار توجه کرده و تلاش کنید یک کار کیفی تحویل دهید. مکررا این نکته را بهخودتان یادآوری کنید. ضمنا بازیها و نرمافزار چت (گپ و گفتوگوی روی خط) را روی کامپیوترتان نصب نکنید.
نحوه صحبت کردن (تیکهای گفتاری، به کار بردن واژگان و اصطلاحات نامناسب)
وقتی شما شروع به صحبت میکنید افراد دید خاصی نسبت به شما پیدا میکنند. حالا درنظر بگیرید که چطور عادت استفاده نامناسب از واژگان میتواند برای ما و پیشرفتمان در محیط کار مضر باشد. این امر بهخصوص برای افراد تازه کار حقیقت دارد. آنها فکر میکنند هنوز در محیطهای دوستانه و دانشگاهی هستند و همان نحوه بیان را در محل کار دارند.
چگونه عادات بد در محیطهای کاری را بهطور موفقیتآمیز از بین ببریم:
1- بخواهید که عادات بد را تغییر دهید. بدون این خواسته هیچ رویهای بهصورت مثبت
عمل نمیکند.
2- بخواهید که پیشرفت کنید و موفق باشید. بهخودتان بگویید که میخواهید بر این
عادت بد غلبه کنید. افرادی که فکر میکنند شکست خواهند خورد، معمولا کار را قبل از
اینکه به نیمه راه برسند، رها میکنند.
3- یک تعهد محکم و پابرجای شخصی به لحاظ زمان و انرژی بهخودتان بدهید؛ بدینمعنا
که یک برنامه طراحی و روی آن کار کنید.
4- درباره جایگزینهای عادات بد فکر کنید یک کار ساده را انتخاب و با آن شروع کنید.
5- نسبت به رفتارهای بد هشیار باشید و به محض اینکه توانستید رفتار جایگزین را شروع
کنید. با قدمهای کوچک شروع کنید و متقاعدشدن را توسعه دهید. همانطوری که پیش
میروید برای خودتان هدفهای بزرگتر درنظر بگیرید.
6- صبور باشید. تغییرات رفتاری نیاز به زمان و حمایت دارد. به تمام دوستان و
همکاران درباره برنامهتان بگویید و از آنها بخواهید که شما را حمایت کنند. با جلب
حمایت و تشویق دیگران سفر شما برای از بین بردن عادات منفی به تنهایی انجام
نمیشود.