امن ترین محل ماشین برای کودکان کجاست

تحقیقات نشان می دهد که محل نشستن کودکان در ماشین محلی است که صندلی کودک نصب می شود و...


طبق مطالعات جدید اعلام شده است که امن ترین نقطه ماشین برای نشستن کودکان مرکز (وسط) صندلی های پشت می باشد. اگرچه محل تعبیه کمربند های ایمنی در ماشین تعیین کننده محل قرار گیری سرنشین های اتومبیل می باشد اما تحقیقات نشان می دهد که محل نشستن کودکان در ماشین محلی است که صندلی کودک نصب می شود و برای دسترسی آسان تر و داشتن دید و تسلط کافی به او بهترین محمل صندلی های پشت و به خصوص مرکز آن می باشد . گفته می شود که در این وضعیت صدمات ناشی از رانندگی به کودک کمتر است.

نازک نارنجی های خانه

در بیشتر موارد، نیازهای ذاتی و درونی دختران ما دیده نمی‌شوند. زندگی دختران تا حدود زیادی تحت تاثیر انگاره‌های رشد مغزی آنان است. در سنین زیر 10 سال هورمون‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای در زندگی آناندر دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم بزرگ کردن دختران کاری بس‌ دشوار است.بزرگترین آسیبی که به رشد عاطفی دختران ما وارد می‌شود از ناحیه دوستان نیست. ندارند. شاید به همین علت است که والدین می‌گویند دختران ما پیش از رسیدن نوجوانی مشکلی نداشتند.
مغز و سیستم هورمونی دختران بخصوص در مرحله نوجوانی بسیار آسیب‌پذیرند. دخترها در این سن و سال براحتی خشمگین، افسرده و غمگین می‌شوند.به یقین جنس مذکر هم با این مشکلات روبه‌روست، اما شرایط دخترها متفاوت است. وقتی پسران عصبانی می‌شوند، معمولا خشم‌شان را بیش از دخترها به نمایش می‌گذارند، فریاد می‌کشند، خشونت می‌ورزند و رفتارهای پرخاشگرانه را بروز می‌دهند.
آنان وقتی اندوهگین می‌شوند از کلمات کمتری استفاده می‌کنند و دست به اقدامات عملی می‌زنند. مثلا سیگار می‌کشند، رفتارهای خطرناک بروز می‌دهند یا دست به خشونت می‌زنند. گرایش دستگاه عصبی جنس مذکر این است که احساسات تألم‌آور را پیش از این که ابعاد وسیع‌تری بگیرد، متوقف می‌سازد، اما تمایل دستگاه عصبی جنس مونث پردازش عصبی احساسات را بسط و توسعه می‌دهد. از این رو دخترها از کلمات بیشتری استفاده می‌کنند.
بیشتر حرف می‌زنند و بیشتر گفتگو می‌کنند و در دفترچه یادداشت و خاطراتشان می‌نویسند. وقتی دخترها عصبانی می‌شوند، اغلب بیشتر از پسرها حرف می‌زنند، احساساتشان را بروز می‌دهند و کمتر از پسران خشم‌شان را سرکوب می‌کنند. همین موقعیت نیز وقتی آنها غمگین و افسرده می‌شوند هم وجود دارد.
در حال حاضر شمار زنان و دختران افسرده به مراتب از مردان و پسران افسرده بیشتر است. همچنین زمان افسرده باقی ماندن دخترها نیز بیشتر است.
در نهایت جنس مونث با افسردگی بیشتر و طولانی‌تر روبه‌روست. از سوی دیگر از آنجا که بدن جنس مذکر، تحت تاثیر تستوسترون بخش بیشتری از مواد غذایی مصرفی خود را به عضله تبدیل می‌کند، آنان در زمینه وزن از یک امتیاز بیولوژیایی برخوردارند؛ اما دختران و زنان تحت تاثیر استروژن، بخش بیشتری از غذای مصرفی خود را تبدیل به چربی می‌کنند.
به این دلیل مهم است که باید به غذا خوردن دخترانمان توجه بیشتری کنیم. بخصوص باید به خوردن مواد قندی، چربی و کربوهیدرات‌ها توجه داشته باشیم. اگر دخترمان با چاق‌شدن غیرمتعارف روبه‌روست باید به متخصصان در این زمینه و همچنین به کتاب‌هایی که در این خصوص نوشته شده‌اند، مراجعه کنیم.
از طرفی، ورزش کردن برای شرایط جسمانی و روحی روانی دختران اهمیت زیادی دارد. وقتی دختران تحت تاثیر سیکل‌های هورمونی روحیه خود را از دست می‌دهند، چیزی به اندازه ورزش نمی‌تواند به آنها کمک کند.
ورزش در کار مدیریت سلول‌ها نقش اساسی ایفا می‌کند و برای بسیاری از دخترها ورزش‌های منظم نه‌تنها مفید است، بلکه به اعتماد به نفس و پیوندجویی آنها نیز کمک می‌کند. اگر دختر شما نشانه‌هایی از افسردگی را به نمایش می‌گذارد، ورزش می‌تواند در بهبود شرایط او نقش مهمی ایفا کند. همچنین ورزش از بازگشت دوباره افسردگی جلوگیری می‌کند.

تغییرات اجتماعی و عاطفی دختران
دوران نوجوانی به مفهوم واقعی کلمه دوران بحران برای دختران است. بر اثر تغییرات اجتماعی، ذهنی و جسمانی که در این مقطع از زندگی دختران وجود دارد، مرحله رسیدن به بلوغ جنسی یکی از سخت‌ترین دورانی است که یک دختر تجربه می‌کند. در دوران رسیدن به بلوغ جنسی همه چیز در درون و در پیرامون دختر شما تغییر می‌کند و با این حال او هنوز دختر کم‌تجربه‌ای است که باید از مسائل و مطالب متعددی آگاه شود. در این مرحله او از وابستگی کمتری برخوردار است و به خودکفایی بیشتری رسیده و هنوز بشدت به لحاظ جسمانی و عاطفی‌ آسیب‌پذیر است.
در فاصله سنی 10 تا 15 سالگی، تغییرات اجتماعی و عاطفی در دختران اتفاق می‌افتد که با رشد قطعات مغزی واقع در مناطق پیشانی و پیش‌پیشانی، دستگاه لیمبیک و سیستم هورمونی در ارتباط نزدیک هستند. در این مرحله معمولا دختران گام‌هایی را به سوی مستقل شدن برمی‌دارند، به خلوت بیشتری احتیاج دارند و ممکن است با والدین خود بحث فراوان داشته باشند.
آنان به موضوعات مختلف توجه شخصی می‌کنند. در مواردی ممکن است بداخلاق شوند، احساس غریبه‌ها را پیدا کنند و به دنبال جمعی باشند که در آن جمع غریبه نباشند.
در واقع آنچه را که یک دختر نوجوان در این مرحله تجربه می‌کند ناشی از رشد مغز در نواحی مختلف و با سرعت‌های متفاوت است. باتوجه به تغییرات فراوان در زمینه‌های رشد مغز و موضوعات عاطفی در این زمان، پدر و مادر باید بیش از حدی که فکر می‌کنند و متوجه هستند به دخترشان رسیدگی کنند.
وقتی مغز مراحل بحرانی را می‌گذراند به توجه پدر، مادر، بستگان، آموزگاران و مربیان نیاز بیشتری پیدا می‌کند، چون معمولا دختران از طریق کسانی که بیش از همه به آنها دلبستگی دارند، آرزوهایشان را دنبال می‌کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهند پیوند و دلبستگی در جریان رشد کودک چه تاثیر فراوانی بر جا می‌گذارند. باید توجه داشته باشید فرزند دختر شما وقتی بزرگ‌تر می‌شود، به خلوت و استقلال بیشتری احتیاج دارد.
ممکن است دختر شما در 12 یا 13 سالگی بظاهر چنان وانمود کند که به شما احتیاج چندانی ندارد و نخواهد در زندگی او دخالت کنید؛ اما واقعیت این است که او بشدت به توجه شما محتاج است. براساس تحقیقات در مرحله بلوغ، معمولا فعالیت مغزی دخترها از فعالیت مغزی پسرها بیشتر است.
به عبارت دیگر، ذهن دخترها در این سن و سال فعال‌تر از ذهن پسرها در همین سن است. پسرها در استدلال‌های خود از روش قیاسی استفاده می‌کنند، اما دخترها دقیقا عکس پسرها عمل می‌کنند. آنها به موضوعات مختلف توجه کرده، بسیاری از مسائل را شخصی ارزیابی می‌کنند.

اشکالی که در این رهگذر متوجه دختران می‌شود این است که آنها نیاز پیدا می‌کنند دیگران به جای آنها تصمیم بگیرند. در حقیقت برای دختران ساده‌تر این است که دیگران به جای آنان فکر کنند و در غیر این صورت در تصمیم‌گیری باید با خود کلنجار بروند و این موضوع بسیار مهمی است که والدین دختران باید به آن توجه داشته باشند.
در ارتباط با استرس دختران در زمان بلوغ نیز بررسی‌های عصب‌شناختی نشان می‌دهند مغز دختران به اشکال ویژه‌ای با استرس برخورد می‌کند که این موضوع در مرحله بلوغ نیز بخوبی دیده می‌شود. وقتی دختر نوجوان در شرایط استرس‌زا قرار می‌گیرد، میزان کورتیزول در مغز او افزایش پیدا می‌کند.
هنگامی که سطح این هورمون مربوط به استرس افزایش پیدا می‌کند دیگر فعالیت‌های مغزی و هورمونی وی کاهش می‌یابد. وقتی دختر نوجوان تحت فشار روانی بلندمدت قرار می‌گیرد، رشد مغزی او به طور قطع تحت تاثیر قرار می‌گیرد. مثلا دختری که در کودکی مورد بدرفتاری روانی بلندمدت قرار می‌گیرد، ممکن است سال‌ها بعد مغزش برای افسرده شدن قوام گرفته باشد.
شاید در پاسخ به این پرسش که چرا میزان افسردگی در دختران نوجوان رو به افزایش است بتوان گفت وقتی خانواده‌های هسته‌ای و بستگان دورتر فاصله می‌گیرند، در حالی که رسانه‌های گروهی، اینترنت و دوستان هم‌سال فشار خود را روی مغز افزایش می‌دهند، دختران نوجوان با امنیت خاطر کمتری مواجه می‌شوند.
این‌گونه کورتیزول بیشتر در مغز آنها تولید می‌شود و امکان افسردگی و اختلالات عاطفی در آنها افزایش می‌یابد. مغز دختران بشدت استرس‌زده، قبل از بروز افسردگی یا در جریان آن، سطح کورتیزول بسیار بالاتر از حد نرمال را نشان می‌دهد. این دختران اغلب در خود فرو می‌روند، ساکت می‌شوند، نمی‌توانند غذا بخورند و علاقه‌ای به برقراری ارتباط با دیگران نیز ندارند.
به همین سبب نیز توجه به شرایط مغزی دختران یک مساله لازم و ضروری است. برای آن که در دوران نوجوانی دخترمان به او نزدیک بمانیم باید در کنار او و با او تغییر کنیم. این ممکن است بدین معنا باشد که روش‌های بشدت اقتدارگرایانه را کنار بگذاریم و رفتاری دمکراتیک‌تر و دوستانه‌تر در قبال دخترانمان در پیش بگیریم.در ضمن برای آن که به دخترانمان نزدیک شویم، لازم است به آنان فرصت‌های بیشتری دهیم و مسوولیت‌های جدیدی به آنها واگذار کنیم.
می‌توان گفت بهترین راه برای حمایت از رشد عاطفی یک دختر فراهم کردن زمینه‌ای است که بتواند با اطرافیان خود ارتباط و پیوندی قابل اعتماد ایجاد کند تا در وقت لزوم به آنان روی آورد.
این پیوند با شبکه‌ حمایتی به رشد عاطفی دختران ما کمک می‌کند. اگر بتوانیم به‌میزان پیوند و همبستگی دختران و خانواده‌هایشان بیفزاییم، می‌توانیم به رشد عاطفی و احساسی آنها کمک کنیم.
پیوند عاطفی دختر و خانواده‌اش زمانی مستحکم‌تر می‌‌شود که در خانواده مهر و عشق و توجه و همچنین صرف وقت افزایش یابد. به طور کلی هر چه از وقت‌های تنهایی دختران در خانواده کاسته شود، بهتر است.

چگونگی ارتباط والدین با دختران
همان طور که نمی‌توان عشق مادر به دخترش را دست کم گرفت، عشق پدر به دختر هم حائزاهمیت است. پدر اغلب دیواری است که دختر می‌تواند بخصوص در دوران نوجوانی به او تکیه کند. در واقع راه کامل و بی کم و کاستی برای پدر بودن وجود ندارد، اما پدری که از دخترش فاصله زیاد می‌گیرد باری را بردوش او می‌گذارد.
تنها کافی است پدر مهر و محبت خود را ارزانی دخترش کند. اما باید به این نکته نیز توجه داشت. پدری که بیش از اندازه به دختر خود خدمت کند و متقابلا از او نخواهد که ارزش‌های خود را به نمایش بگذارد، دخترش ممکن است تک بعدی شود و تنها در روابط و موقعیت‌هایی موفق شود که طرف مقابل پیوسته وی را تایید نماید. برعکس اگر پدر تصدیق و تاییدی را که فرزند دخترش به آن احتیاج دارد در اختیار او قرار ندهد، دخترش ممکن است نیازمند تایید و تصدیق دیگران شود.
توجه به این نکته نیز مهم است که اگر پدر به اندازه کافی در زندگی دخترش حضور نداشته باشد، به احتمال زیاد دختر مهرورزی و عشق داشتن را نمی‌آموزد. پدری که بیش از اندازه به دخترش بی‌اعتنایی کند یا بیش از اندازه در مقام داوری و انتقاد از او باشد، دختر به این نتیجه می‌رسد که ذاتا ناشایسته و بی‌کفایت است. از سوی دیگر، اگر پدر آموزش‌های اخلاقی و نظم‌آموزی را در مورد دخترش رعایت کند و در ضمن آن به ذهن و اندیشه دختر نوجوانش بها بدهد در حقیقت شرایطی را فراهم می‌سازد که دخترش بتواند به کسی که در زندگی به او علاقه‌مند می‌شود مهر بورزد و او را عزیز بدارد.
پدران می‌توانند با توجه کردن، با برقراری ارتباط موثر و مناسب و با خرد و فراست خود به دخترانشان کمک کنند. آنان باید به معاشرت‌های دخترانشان توجه داشته باشند. آنان حتی باید برپوشیده‌تر ظاهر شدن دخترانشان تاکید کنند.
اگر پدری از هیچ تلاشی برای تربیت دخترش دریغ نکند و به وی مهارت‌های زندگی را بیاموزد، به رشد نفس و ضمیر دخترش کمک می‌کند و اینجاست که رفتار هنرمندانه یک پدر نقش‌آفرین می‌شود. در زمینه رابطه مادر با دختر نیز می‌توان گفت مادری‌کردن برای فرزند دختر باید ارتباطی دائمی باشد.
اگر شما به عنوان مادر با دخترتان حرف نمی‌زنید، پیام‌های غیرکلامی، پیام‌های دائمی شما را مخابره می‌کند. درک طبیعت دختران و رعایت برقراری یک ارتباط سازنده، توجه به این نکته که مادر و دختر در پیوند با یکدیگر باشند، شاید مهم‌ترین مطلب در روابط میان مادر و دختر است زیرا براساس این وابستگی و پیوند و اتصال است که آینده دختر و رابطه دختر و مادر شکل مستحکم پیدا می‌کند.
بررسی‌ها نشان می‌دهد بسیاری از مشکلات بعدی دختران و از جمله آنها بروز افسردگی‌ ناشی از پیوند و اتصال ناکافی در دوران 3 ‌2 سالگی دختر است. بسیاری از ناراحتی‌ها براثر همین پیوند ناکافی میان دختر و مادر ایجاد می‌شود.
در زمان‌های گذشته، اتصال پیوند مادر با دختر موضوعی تضمین شده بود زیرا مادرها می‌توانستند ضمن کار، نوزادشان را روی پشت خود ببندند، یا به شکلی آنها را در آغوش خود داشته باشند. زنان کشاورز در اغلب موارد نوزادشان را با خود حمل می‌کردند اما در حال حاضر، موقعیت متفاوت است. امروزه جنبه‌های اقتصادی بیش از هر موضوع دیگری مهم است.
در اغلب موارد مادری که کار می‌کند نمی‌تواند فرزندش را روی سینه یا روی پشت خود حمل کند، نمی‌تواند با نوزادش حرف بزند و نمی‌تواند در کنار نوزادش باشد تا نوزاد او را ببوید و حتی نمی‌تواند با فرزندش تماس چشمی برقرار سازد و این در حالی است که پیوند و اتصال کودک کم سال با مادرش، یکی از مهم‌ترین عواملی است که موفقیت آینده او را رقم می‌زند.
پیوند میان فرزند و مادر، موضوع بسیار مهمی است و به عقیده برخی از پژوهشگران این اتصال، پایه و اساس ارتباط‌های بعدی مادر و فرزند است.

پیشنهادها
دخترتان را به فعالیت‌های معنوی تشویق کنید. همچنین وی را ترغیب به شرکت در فعالیت‌های ورزشی و سایر فعالیت‌های اجتماعی نمایید.
با دخترتان مهربان باشید. اغلب اوقات با در آغوش‌کشیدن دخترتان، با نوازش کردن یا به گردش بردن او می‌توانید با وی پیوند عاطفی بیشتری برقرار کنید.
به دخترتان بیاموزید اگر احساساتش جریحه‌دار شده است‌ آن را بروز دهد و دلیل احساس بدش را بگوید در ضمن به یاد داشته باشید دختر شما نیاز دارد که احساسات و عواطفش را با کسی که به او اعتماد دارد در میان بگذارد.
‌ به همسر و اطرافیان خود محبت کنید. بگذارید دخترتان ببیند که شما به شبکه پیرامون خود علاقه‌مند هستید و نسبت به آنها محبت نشان می‌دهید.
از انتقاد و تحسین و تمجید در وقت مناسب هر کدام استفاده کنید. بیش از اندازه دخترتان را تحسین نکنید، چرا که اغلب وی متوجه می‌شود او را به دروغ تحسین می‌کنید.
به دخترتان کمک کنید تا بیاموزد در روابط با دیگران رفتار مسوولانه‌ای داشته باشید. همچنین یاد بگیرد که برای ایمنی و سلامت خواهر و برادرش در منزل تلاش کند.
دخترتان را تشویق کنید تا درباره روابطی که با دوستانش دارد با شما حرف بزند. برای دخترتان قواعد و مقررات مشخص و واضح وضع کنید. به او بگویید که در ارتباط با روابطی که با دوستانش دارد، از او و دوستانش چه انتظاری دارید.
امید است که در تربیت دخترانتان موفق باشید و بدانید که دختران شما هرگز به این اندازه به شما محتاج نبود‌ه‌اند.

چه کنیم کودک‌مان پر جنب و ‌جوش شود

فراموش نکنید به هیچ عنوان نباید فرزندتان را مجبور به انجام کاری کنید، چون به احتمال بسیار زیاد تاثیر منفی این عمل‌تان را دریافت می‌کنید.
فراموش نکنید به هیچ عنوان نباید فرزندتان را مجبور به انجام کاری کنید، چون به احتمال بسیار زیاد تاثیر منفی این عمل‌تان را دریافت می‌کنید. در عوض خلاقیت به خرج دهید و با توجه به روحیات و شرایط خانوادگی‌تان راه‌های مناسب، شاد و هیجان‌انگیزی را برای آشنایی فرزندتان با تمرینات بدنی انتخاب کنید و سپس آنها را به صورت مداوم و متناوب برای فرزندتان اجرا کنید.

مهارت‌های حرکتی جابه‌جایی


این مهارت‌های حرکتی آنهایی هستند که با انجام‌شان پاهای فرزندتان او را از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر جابه‌جا می‌کند. این مهارت‌ها به ترتیبی که کودک آنها را یاد می‌گیرد، عبارتند از: راه رفتن، دویدن، پرش کوتاه، پریدن، فرار، دویدن تند، دویدن به اطراف و جهش. بچه‌ها تا یک سالگی راه رفتن را می‌آموزند و تا حدود 3 سالگی سایر مهارت‌های حرکتی جابه‌جایی را یاد می‌گیرند. البته کمک بزرگ‌ترها هم در آموختن این مهارت‌ها بسیار اهمیت دارد.

نقش این مهارت‌ها: با انجام این کارها استقامت کودک بیشتر می‌شود، زیرا با این مهارت‌ها او می‌آموزد عضلات بزرگ خود را تقویت کند.

تقویت این مهارت‌ها با بازی:


ادای حیوان مورد علاقه‌ات را دربیاور: از کوچولوی پیش دبستانی خود بخواهید مثل «آقا فیله» راه برود، مثل « عمه قورقوری» روی برگ‌های نیلوفر دریاچه بجهد یا مثل عقاب جنگل، پرهای خود را ( دست‌هایش را که می‌توانید با تکه‌ای ملحفه به او بال هم بدهید) بگشاید و تمام دره زیر پایش را بگردد.

ترانه‌های بچگانه را به عنوان موسیقی متن ایروبیک استفاده کنید: می‌توانید از این همه ترانه‌هایی که برای کودکان ساخته شده، مثل « یه روزی آقا خرگوشه، دوید و اومد تو کوچه....» ، « توپ قشنگم...» استفاده کنید و بگویید شعر را بلند بخواند و ماجرای شعر را برای‌تان اجرا کند. خودتان هم می‌‌توانید شعر بگویید! حتی می‌توانید بسته‌های موسیقی مخصوص کودکان را تهیه کنید یا موسیقی مورد علاقه فرزندتان را که از تلویزیون یا رادیو پخش می‌شود، ضبط کنید و هر روز به این بهانه او را به حرکت وادارید.


مهارت‌های تکنیکی- حرکتی


این مهارت‌ها قوای فکری و بدنی کودک را با یکدیگر درگیر می‌کند. عضلات کوچک کودک با فعالیت‌هایی از قبیل گرفتن یک قاشق یا مداد در دست تقویت می‌شوند و عضلات بزرگ کودک با در دست گرفتن یا پا زدن با اشیای بزرگ مثل توپ، طناب یا دوچرخه بهبود می‌یابند. حرکاتی مانند فشار دادن، هل دادن، کشیدن، بلند کردن، هدف‌گیری، پرتاب کردن، قل دادن توپ، پرتاب اشیا با دست به هوا و گرفتن آن بدون این‌که زمین بخورند، گرفتن توپ از فاصله، زدن توپ به زمین و گرفتن آن( مانند دریلب بسکتبال) در این دسته قرار می‌گیرند.

نقش این مهارت‌ها: فرزندتان با آموختن این مهارت‌ها می‌تواند عملکرد چشم‌ها، گوش و حرکات اندامش را با هم هماهنگ کند. برای بهبود این مهارت‌ها می‌توانید از قل دادن توپ به سمت فرزندتان شروع کنید و به او یاد دهید توپ را همان‌طور به سمت شما برگرداند و کم‌کم مهارت‌های دیگر را به او بیاموزید.


3تا6 ماهگی:


بوس و بغل:

فرزندتان را ببوسید و بغل و نوازش کنید. شکم و پشت او را ماساژ دهید تا گازهای معد‌‌ه و روده‌اش تخلیه شوند. ارتباط فیزیکی با کودک سبب می‌شود کودک به تکان دادن قسمت‌هایی که شما دست زده‌اید، تحریک شود.

به او لبخند بزنید:

به چشم‌های فرزندتان نگاه کنید و برایش بخندید تا ضمن ذوق و شوق بتواند اندام‌هایش را هم تکان دهد.

صدا تولید کنید:

با تکان دادن جغجغه یا وسیله‌ای صدادار شیرخوارتان را وادار کنید به سمت صدا برگردد.

بگذارید پیچ‌و‌تاب ‌ بخورد:

فرزندتان را از صبح تا شب نخوابانید. او را روی زمین بگذارید تا بتواند دور و برش را نگاه کند، دست‌و‌پا بزند و بجنبد. یادتان باشد نباید مدت طولانی او را در گهواره و صندلی ماشین قرار دهید. در این صورت کوچولو‌ی‌تان فرصت تحرک و تکامل پیدا نمی‌کند.

اسباب بازی‌های آویزی:

دور تخت یا گوشه اتاق محل امنی را درست کنید. سپس چند اسباب بازی جذاب و بی‌خطر را دور او آویزان کنید تا همان طور که به پشت خوابیده برای گرفتن آنها تلاش کند. کم‌کم به طور تصادفی و عمدی به اسباب‌بازی‌ها دست یا لگد می‌زند.


6تا9 ماهگی :


ورود به دنیای کوچولو:

مثل فرزندتان روی زمین قرار بگیرید و با او حرف بزنید و بازی کنید. با رنگ‌ها، اسباب‌بازی‌ها و شکل‌هایی که دارید با او بازی ‌کنید. همین‌‌طور حرف‌ها را به هم ببافید. توپ را به سمتش قل دهید و یادش بدهید او هم توپ را به سمت شما قل دهد.

از من برو بالا:

روی زمین دراز بکشید و اجازه دهید از شما بالا برود. او همچنین سعی می‌کند با تکیه به شما خودش را بالا بکشد و بایستد.

یوگا با بچه:

دراز بکشید و همان‌طور که فرزندتان را در دست گرفته‌اید، یوگا انجام دهید. برای آموزش این حرکات کتاب وجود دارد.

جورچین:

اسباب‌بازی‌های بی‌خطری به او بدهید که مجبور باشد تکه‌های آن را کنار هم به ترتیب جور کند یا تکه‌های کوچک را در طرفی دیگر بیندازد.

اگه می‌تونی منو بگیر:

وقتی کودک یاد گرفت چهار دست و پا راه برود، اسباب‌بازی‌هایش را کمی با فاصله بگذارید تا بتواند برای رسیدن به آنها حرکت کند.

از صدا نترسید:

چند کفگیر و قابلمه به فرزندتان بدهید تا برای خودش بازی کند و سر و صدا در بیاورد. بد اخلاق نباشید. کمی صدا اشکال ندارد، او از این کار خوشش می‌آید.


9 تا12 ماهگی:


کنارش بنشیند و بازی‌ کنید:

برایش توپ قل دهید و بگذارید از سرو کول‌تان بالا رود.

خزیدن بر موانع:

با صندلی و بالش و پتو برایش تپه، تونل، دره یا پله درست کنید تا برای تحرک مجبور به تفکر بیشتر هم بشود.

اسباب‌بازی‌های چرخ‌دار:

فرزندتان می‌تواند این اسباب‌بازی‌ها را دنبال خودش به این طرف ‌و آن طرف بکشد.

دست زدن و پا کوبیدن:

به او یاد بدهید چطور دست‌هایی را به هم بزند یا در هوا تکان دهد یا پاهایش را مثل جوجه اردک تکان دهد.


12تا18 ماهگی:


جعبه بازی:

دیواره یک جعبه کارتونی را سوراخ کنید. ( مثل پنجره) عاشق این می‌شود که بدود این طرف و آن طرف یا شما دنبالش کنید و او به پناهگاه کارتونی‌اش برود.

پاس بده بیاد:

به او یاد بدهید توپ را در هوا برای‌ شما پرتاب کند و توپ‌های شما را بگیرد.

کشش ‌و‌ رانش:

برایش اسباب‌بازی‌هایی بگیرید که چرخ داشته باشند تا بتواند آنها را هل دهد و دنبال خود بکشد.

ارابه یا سه چرخه:

اسب چوبی، ارابه یا سه چرخه‌ای تهیه کنید تا فرزندتان بتواند روی آنها بتازد.
قایم باشک: هر خانه‌ای جا برای قایم شدن دارد.

دنبال بازی:

در یک فضای بی‌خطر سعی کنید همدیگر را بگیرید.

 

 


18تا24 ماهگی


از این سن باید مراقب باشید فرزندتان روزی حداقل یک ساعت فعالیت بدنی دارد. شوت کردن توپ را یادش بدهید، به قسمت بازی پارک یا حیاط‌تان بروید و با هم توپ بازی کنید.

او را در کارهای سبک و کوچک منزل سهیم کنید. مثلا برداشتن رو مبلی‌ها، آوردن تلفن، جمع کردن اسباب‌بازی، ریختن لباس‌ها در سبد لباس‌های کثیف یا ماشین لباسشویی، چیدن نان در ظرف، جارو برقی کشیدن و...

به او جاروی دسته‌داری بدهید و بگویید می‌تواند اتاقش را خودش جارو کند. بگویید صبح‌ها بالشش را صاف کند.


خردسالی و پیش دبستانی


در این رده سنی دست‌تان بازتر است. حتما دقت کنید تنها زمانی محدود از وقت روزانه فرزندتان به تلویزیون و بازی کامپیوتری اختصاص پیدا کند، حتی اگر او را نزد پدربزرگ یا مادربزرگش می‌سپارید. فرزندتان را به کلاس‌های ورزشی ببرید و برایش از موفقیت‌هایی که می‌تواند با ادامه ورزش کسب کند، بگویید. حتما او را به پارک ببرید و بگذارید تحرک داشته باشد. دوچرخه‌سواری و شنا هم ورز‌ش‌های بسیار خوبی هستند. می‌توانید با خانواده‌هایی که فرزند هم سن شما دارند قرار بگذارید که هر روز به پارک بروید. به این ترتیب هم خودتان تحرک دارید هم فرزندتان.

آسیب باکتری های دهانی برای زنان باردار

دانشمندان کشور شیلی می گویند باکتری های دهانی که با بیماری های دهان و دندان ارتباط دارند در مایع آمنیوتیک برخی زنان باردار یافت شده است.
سلامت نیوز این محققان باکتری پروپیونی باکتریوم ژنژیوالیس را هم در دهان و هم در مایع جنینی 30 درصد زنان مورد بررسی یافته اند.
مایع آمنیوتیک مایعی است که طی بارداری اطراف جنین را احاطه می کند. هر گونه آسیبی که به این مایع وارد شود مانند عفونت باکتریایی ، میتواند به مادر و جنین آسیب جدی وارد کند.
البته این مطالعه ارتباط مستقیمی را بین بیماری های دهان و دندان و پیامدهای گسترده بارداری نشان نمی دهد به هر حال زنان باردار طی این دوران باید توجه ویژه ای به سلامت دهان و دندان خود داشته باشند.