کنترل مرد عاشق بهمراتب راحتتر از کنترل مرد هوسباز است. برای خانمها دشوار است که بعد از چند سال اول ازدواج همسرانشان را به خودشان علاقهمند نگه دارند، چون هوس بعد از مدتی کوتاه از بین میرود و مردها ذاتاً بعد از ارضای هوسهایشان علاقهشان را از دست میدهند.
برای اینکه مردتان را همچنان علاقهمند و مشتاق نسبت به خودتان نگه دارید، باید نقش یک اغواگر را بازی کنید، او را به بند بکشید و باعث شوید که عاشقتان شود.
در زیر به چند نکته ساده برای اینکه همسرتان را از نظر احساسی خلعسلاح کنید اشاره میکنید تا بتوانید افسار رابطه را همیشه در دستان خودتان نگه دارید!
زن افسونگر باشید
با بازی کردن نقش زن افسونگر، مردتان را همیشه مشتاق نگه دارید. ابری از رمز و راز در اطراف خودتان ایجاد کنید. یک درجه مشخص از رمزآلودی و اسرارآمیزی باعث میشود مردتان بیشتر و بیشتر از شما طلب کند. غیرمنتظره بودن ابزاری بسیار قدرتمند برای مجذوب نگه داشتن شوهرتان است. هیچوقت همه خودتان را به او نشان ندهید. گاهی سرکش و دستنیافتنی و گاهی قابلانعطاف و تسلیم باشید، درعین حال معصوم و در عین حال شریر باشید. و با اینکار اشارات گیجگننده برای او بفرستید. ترکیبی از خصوصیات متضاد موجب جذاب شدن شخصیت شما میشود و این باعث میشود شوهرتان علاقه بیشتری به کشف شما پیدا کند.
همیشه خوب و مهربان نباشید
وقتی بیش از حد مهربان و مطیع باشید، شاید آخر روز از خودتان احساس رضایت کنید اما واقعیت این است که وقتی خوبی و مهربانی بیش از اندازه شود، ممکن است قدرت فریبندگی خود را از دست بدهید و دل او را بزنید. ممکن هم هست فکر کند تظاهر میکنید. علاوهبراین، ندرتاً پیش میآید که خوبی محض کسی را جذب کند. گاهی باید اجازه دهید سایههایی تیره در شخصیت شما ببیند. گاهی خشن و بیرحم شوید.
جاذبه جنسی خود را تا بالاترین حد به نمایش بگذارید
جذابیت ظاهری برای مردها بی اندازه مهم است. بااینکه زنها از مغزشان عاشق میشوند، مردها با چشمشان عاشق میشوند. باید تا میتوانید جذابیت جنسی خود را بالا نگه دارید. نباید به هیچ عنوان بعد از ازدواج از خودتان غافل شوید. به خودتان برسید، آرایش کنید و خودتان را از نظر جسمی و فکری متناسب و پرانرژی نگه دارید.
برای تشدید شخصیتتان از عطر استفاده کنید
عطر زنان یکی از مهمترین عوامل تحریک مردان است. از لباسها، کفشها و آرایشی استفاده کنید که هم با سلیقه و شخصیت شما جور باشد هم همسرتان. اما، دقت کنید که نباید بیش از اندازه آرایش کنید. مردها صورتهای طبیعی را دوست دارند. تلاشهایی که در چند ماه اول رابطه برای جلب نظر او به کار میگرفتید را یادتان هست؟ باید به همان منوال پیش بروید.
همه این تلاشها باعث بالا رفتن اعتمادبهنفستان هم میشود. علاوهبراین، همه ما موجوداتی اجتماعی هستیم و شدیداً تحتتاثیر سلیقهها و خواستههای همنوعان خود قرار میگیریم. زنانی که از نظر ظاهری جذاب، بااعتمادبهنفس و مطبوع هستند، برای مردان اطراف خود جذابیت زیادی دارند. این تلاشها، جدا از اینکه اعتمادبهنفس شما را بالا میبرد، باعث میشود شوهرتان قبل از اینکه بخواهد از زیبایی زنی دیگر تعریف کند، به شما فکر کند. دقت کنید که باید طوری لباس بپوشید و ظاهر شوید که فقط توجه او را به خودتان جلب کنید نه مردان دیگر را.
نیازهای احساسی و عقلانی او را فراموش نکنید
در تلاش برای جلب نظر و توجه ظاهری او، توجه به نیازهای احساسی و منطقی او را فراموش نکنید. رنگها، فیلمها، کتابها و غذاهای موردعلاقهاش باید همیشه در دسترس او باشند. با هدیه دادن چیزهایی که دوست دارد او را غافلگیر کنید. دستورالعمل غذای موردعلاقهاش را پیدا کرده و برایش درست کنید و وقتی از سر کار برگشت او را مبهوت کنید. فکرش را بخوانید و خودتان را وارد روح و روانش کنید. خودتان را با علایق و روحیات او تطبیق دهید. ما بعنوان انسان بااینکه تظاهر به فروتنی میکنیم اما همه ما موجوداتی خودخواه هستیم. تا میتوانید او را ناز و نوازش کنید و کاری کنید که به شما وابسته شود. وقتی توانستید وارد روح و روانش شوید، میتوانید خلعسلاحش کنید طوریکه دیگر هیچوقت نتواند از شما روی برگرداند.
به او احترام بگذارید
بااینکه به اشتباه بنظر میرسد مردان در رابطه فقط به رابطهجنسی اهمیت میدهند اما یکی از مهمترین مسائل برای آنها حفظ احترام است. کاری کنید که نه فقط از کلام شما بلکه از اعمالتان هم حس احترام شما به خود را درک کند.
اعتمادبهنفس او را تقویت کنید
مردان برخلاف ظاهرشان مثل کودکانی میمانند که نیازمند تحسین ومحبت هستند. با ارزش دادن به تصویری که از خود دارند، اعتمادبهنفسشان را تقویت کنید. این باعث می شود رازهای دلش را با شما بگوید. مستقیم یا غیرمستقیم چیزهایی که در او دوست دارید را به زبان بیاورید. اگر روزی یک بار به او بگویید که دوستش دارید احساسی فوقالعاده به او خواهید داد.
او را تشویق و تحسین کنید
او را در همه تلاشهایش تشویق کنید و بگویید که به او ایمان دارید. حتی اگر مرتکب اشتباهی شد، به جای اینکه آن را به رویش بیاورید، برایش آرزو کنید که دفعه بعدی موفق شود. برای اینکه تلاش میکند تحسینش کنید. اگر خواست عصبانیتش را سر شما خالی کند، بگذارید اینکار را بکند. به او نشان دهید که روی شما سلطه و قدرت دارد، این باعث میشود احساس امنیت و آرامش کند. کاری کنید که احساس کند همیشه پشتش هستید. حتی اگر اختلاف عمدهای با هم داشتید، هیچوقت از کلمات خشونتآمیز استفاده نکنید زیرا رابطهتان را تخریب خواهد کرد.
حساس باشید
در رختخواب نسبت به او حساس باشید. مردها درمورد رابطهجنسی حساسیت فوقالعادهای دارند. اینکه احساس کنند که نمیتوانند شریکجنسیشان را ارضا کنند واقعاً برایشان ناامیدکننده است. عملکرد او را تحسین کنید و به او بگویید در رابطهجنسیتان احساس فوقالعادهای به شما میدهد. این روحیه او را تقویت کرده و باعث میشود هربار بهتر باشد.
بگذارید آزمایش کند
برای اغوا کردن او لباسزیرها و لباسخوابهای تحریکآمیز بخرید و خواهید دید که توان مقاومت دربرابر شما را نخواهد داشت. اگر خواست چیزی را آزمایش کند، بگذارید بکند. اگر از چیزی خوشتان نیامد، با اشاراتی ظریف آن را به او بفهمانید و ضمن تحسین سایر عملکردهای او، به او بگویید که چطور میتواند آن حرکتش را بهتر کند.
داوطلب باشید
نباید انتظار داشته باشید که همیشه او برای نزدیکی داوطلب باشد. هیچ اشکالی ندارد که گاهی شما پا پیش بگذارید. این باعث می شود تصور کند او را میخواهید. اما به خاطر داشته باشید که در اشتیاق خود در رختخواب اغراق نکنید. شور و اشتیاق بیش از اندازه هم برای آنها جذاب نیست. طبیعی رفتار کنید.
مردها با گذشت زمان در رابطه تکامل مییابند. با درک و صبر با آنها رفتار کنید و در همه جهات با آنها همکاری کنید و مطمئن باشید که پاداش آن را دریافت خواهید کرد.
به گزارش پرداد به نقل از دیلی میل: این زن که دارای 3 فرزند است 21 سال پیش توسط شوهرش که بر اثر سوء مصرف الکل از حالت عادی خارج شده بود مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به کما رفت و دیگر هرگز این خواب برنخواست.
"برنادت جونز" تمام این سالها توسط خانواده اش در اتاقی که به شکل قابل تحسینی مجهز
بود مراقبت شده است. زمانیکه بیمارستان 8 ماه بعد از بستری شدن او از نگهداری او سر
باز زدند تصمیم گرفتند او را به خانه ببرند و خود از او نگهداری کنند. شوهر او یک
مهاجر غیر قانونی بود که به خاطر این عمل از امریکا اخراج شد.
"برنادت" سالها برای زندگی جنگید اما ماندن در این حالت اغما باعث بوجود آمدن
عفونتهای زیادی در بدن او شد که نهایتا باعث مرگ او در اثر ابتلا به عفونت ریه و در
سن 51 سالگی شد.
پدر این خانم که اکنون 70 ساله است سرپرستی فرزندان او را به عهده گرفته است. وی
علیرغم مشکلات شدید مالی که این سالها داشته است از دخترش نگهداری کرد و میگوید
گاهی احساس میکرد که او کاملا هوشیار است . اگرچه در تمام این مدت نه صدایی از او
شنیده شد و نه حرکتی و لبخندی از او مشاهده کرد
او تنها بدون کمک دستگاه نفس میکشید و توسط لوله های مخصوص تغذیه میشده است.
همه دوستان و افراد نزدیک به خانواده از مرگ او ناراحت هستند چرا که معتقدند او
نیمی از عمرش را در کما به سر برد و شاهد خیلی از مسائل از جمله رشد کودکانش نبوده
است و این مرگ وی را بسیار غم انگیز تر میکند.
بعضی از مردها را میشناسیم که اصلاً علاقهای به آشپزی کردن ندارند و آن را کاری بیارزش میدانند. به جز تعداد دفعات معدودی که پشت منقل کباب میایستند، برای سیر کردن خودشان بیشتر از این سه مرحله را بلد نیستند: گذاشتن غذا در دهان، جویدن آن و بلعیدن.
اما اگر از هر خانمی بپرسید (و حتی مردهایی که آشپزی بلد هستند) که چرا بلد بودن آشپزی خوب است، خواهید فهمید آن دسته که آشپزی نمی دانند چه چیزهایی را از دست میدهند.
مردهایی که هیچوقت آشپزی کردن را یاد نگرفتهاند، چه بخاطر این باشد که تصور میکنند خیلی زمان و انرژی می برد یا به اشتباه فکر کنند آشپزی کار زنانهای است، فرصت بسیار عالی را برای بالا بردن مهارتهای مردانهشان به سطح بالاتر از دست میدهند.
اعتقاد ما این است که آقایان باید به دلایل زیر آشپزی کردن را یاد بگیرند:
* باعث میشود مرد قدردان زحمتی که زن برای پخت غذا میکشد باشد.
* راهی عالی برای تحت تاثیر قرار دادن و قدردانی از عزیزان است. تصور نمیکنید که
اگر بتوانید شامی عالی برای آنها درست کنید، واقعاً خوشحال خواهند شد؟ لبخند روی
صورتهای آنها که وقتی خسته از سر کار میآیند میدانند که غذایی خوشمزه در
انتظارشان است را تجسم کنید.
* مردانی که میتوانند آشپزی کنند مزیتهای زیادی نسبت به آنهایی دارند که بلد
نیستند. فقط کافی است از دانشجوها بپرسید. خریدن غذاهای فستفود هم ناسالم و هم
پرهزینه است، مخصوصاً اگر کسی وضعمالی چندان خوبی نداشته باشد. کسانیکه آشپزی بلد
هستند میتوانند یک غذای ساده اما مغذی در خوابگاه برای خود درست کنند.
* بلد بودن آشپزی یک مهارت برای همه عمر است. وقتی آشپزی یاد میگیرید دیگر برای
غذا به کسی یا فستفود وابسته نخواهید بود.
* مردانی که آشپزی بلد هستند بسیار بالغتر، مسئولیتپذیرتر و مستقلتر از بقیه
هستند.
* ازآنجاکه زنهای خانهدار کارهای زیادی برای انجام دادن دارند، از مراقبت از بچهها
گرفته تا تمیز کردن خانه و پختن غذا، هدف اصلی آشپزی تامین غذای خانواده است. شوهر
میتواند هر از گاهی به همسر خود استراحتی بدهد و غذا را آماده کند.
* آشپزی برای ارتباط اجتماعی هم خوب است و روابط فامیلی و خویشاوندی را مستحکم میکند.
وقتی والدینتان تنها هستند، میتوانید با آشپزی کردن برای خودتان آنها را خوشحال
کنید.
* آشپزی یک سرگرمی مفرح دو نفره برای زوجها هم هست. میتوانید در کنار هم یک غذای
خوشمزه درست کنید و بعد از نتیجه آن لذت ببرید.
* خانمها قدردانی میکنند.
هیج زنی وجود ندارد که از مردی که میتواند برای او یک غذای خوشمزه درست کند استقبال نکند. خانمها خواهش میکنم از مردهایی که آشپزی بلد هستند قدردانی کنید.
* مهارتهای زندگی مردانه است.
میتوانید ماشینتان را درست کنید، حیوانات وحشی شکار کنید و آتش درست کنید. آیا نباید یاد بگیرید که چطور شکم خودتان را سیر کنید؟
* در هزینهها صرفهجویی خواهد شد.
مطمئناً غذایی که در خانه درست میشود بسیار ارزانتر از غذای بیرون برایتان در میآید.
* سریعتر از بیرون شام خوردن است.
به جز شامهای رمانتیک دونفره، غذا پختن در خانه همیشه سریعتر از بیرون غذا خوردن خواهد بود. وقتی چند مهارت اصلی آشپزی را یاد بیگرید، میتوانید دیگر وقتتان را در رستورانهای فستفود هدر ندهید.
* وزنتان را کنترل میکنید.
آشپزی کردن یکی از سادهترین راهها برای بهتر کردن رژیمغذایی است. اگر میخواهید وزنتان را پایین بیاورید، این یکی از بهترین راههاست.
* احتمالاً دوستش خواهید داشت.
آشپزی کردن فعالیتی آرامشبخش، مفرح، خلاقانه، هدفمند و خوشمزه است. چرا نباید این مهارت را هم به مهارتهای دیگرتان اضافه کنید؟
شما آقایان چرا آشپزی کردن را دوست دارید؟
ازدواج کودکان زیر 10 سال در کشور پس از مراجعه به دادگاه و طی کردن فرایند
قانونی و با اخذ مجوز از دادگاه به ثبت میرسد.»این سخنان اظهارات مدیرکل آمار،
اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال است که بنا بر آن دخترانی در کشور ما
هستند که در سن وسالی که هم سن و سالان آنها تمام دغدغه اشان یک عروسک است زیر بار
مسئولیتی می روند که کمر شکن خواهد بود.
آفتاب: ازدواج دختران زیر 15 سال ،مقوله ای که شاید در دنیای امروزی بسیار دور از
ذهن برسد،اما بنابر اظهارات مدیرکل آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال
در سال گذشته 7440 ازدواج در سنین کمتر از 15 سالگی در کشور رخ داده که این رقم
برای سه ماهه نخست امسال 1805 ازدواج است.
«ازدواج کودکان زیر 10 سال در کشور پس از مراجعه به دادگاه و طی کردن فرایند قانونی و با اخذ مجوز از دادگاه به ثبت میرسد.»این سخنان اظهارات مدیرکل آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال است که بنا بر آن دخترانی در کشور ما هستند که در سن وسالی که هم سن و سالان آنها تمام دغدغه اشان یک عروسک است زیر بار مسئولیتی می روند که کمر شکن خواهد بود.
علی اکبر محزون ، با بیان اینکه آمار ازدواجهای کودکان زیر 10 سال در کشور با آمار ازدواجهای افراد کمتر از 15 سال تجمیع شده است، اظهار کرد: سازمان ثبت احوال تنها آمار ازدواجهایی را که زیر سن قانونی یعنی 15 سال انجام میشود را در دست دارد والبته این ازدواجها با مجوز دادگاه به ثبت میرسد.
اما به راستی آیا یک دختر 10 ساله توان رویارویی با یک زندگی را خواهد داشت؛ امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه که از این مقوله با عنوان پیشرسی ازدواج یاد می کند در گفتگو با شفاف می گوید:در حال حاضر متاسفانه همچنان شاهد این روند به خصوص درشهرهای جنوبی کشور هستیم ،ازدواج هایی که اکثرا به اجبار صورت می گیرد و عواقب ناگواری را به دنبال دارد.
اگر چه برخی تئوری های اقلیمی مبنی بر بلوغ زودرس در مناطق گرمسیری است ،اما بازهم شاهد عواقب سو همچون خودکشی دختران به دنبال این ازدواج ها هستیم.پیامد های سوء که ملموس ترین آنها خودکشی است و سست شدن بنیاد خانواده به دلیل نبود زنانی که آمادگی ساماندهی امور را دارا باشد،پایین ماندن سطح تحصیلات،مرگ ومیر های ناشی از بارداری های زیر 18 سال و تولد فرزندانی نارس وافزایش فساد و رابطه های نامشروع و....از دیگر مشکلات است.
به گزارش شفاف،وی وجود چنین ازدواج هایی را ناشی از فقر فرهنگی و اقتصادی می دانست در ادامه افزود:متاسفانه در بسیاری از موارد خانواده ها به دلیل فقر و مشکلات اقتصادی حاضر به ازدواج دختران خود در سن های پایین می شوند تا بلکه کمی از بار مالی خانواده کاسته شود.البته قوانین قومی و قبیله ای که در برخی از نواحی حاکم است نیز بسیار موثر است ؛قوانینی که بر طبق آن برای ازدواج دختر اجازه پسر عمو لازم است چرا که این دو به نام هم بوده اند! و در همین راستا قتل ها و درگیری های ناموسی زیادی رخ می دهد.
قرایی ایجاد برخی بن بست های قانونی و سخت گیری ها در پیشگیری از این امر مثمر ثمر دانست و گفت :البته در کنار آن فرهنگ سازی نیز ازاصلی ترین نیازها به شمار می رود و روحانیون در تاثیر گذاری آن پر رنگ ترین نقش را دارا هستند چرا که در این باورها در رفتار قومی و ناحیه افراد ریشه دوانده است و اطلاع رسانی و آگاهی دادن توسط روحانیون که مورد قبول مردم هستند مثمر ثمر ترین راه است.
در کنار ذکر پیامدهای سوء ناشی از ازدواج در سنین پایین باید تبعات نامطلوب ناشی از بالا بودن سن قانونی ازدواج را نیز یادآور شد؛ واقعیت کاهش سن بلوغ جنسی که امروزه بسیاری از کارشناسان بر آن اذعان دارند، مستلزم پیش بینی حداقلی از سن ازدواج است که با واقعیت های جامعه سازگاری داشته باشد. در حقیقت همان گونه که پایین آوردن حداقل سن ازدواج می تواند آثار نامطلوب بسیاری داشته باشد، افزایش یکباره سن ازدواج نیز ممکن است به نادیده گرفتن وضعیت آن عده از جوانانی منجر شود که به بلوغ جسمی و آمادگی برای ازدواج رسیده، اما فاقد حداقل سن قانونیاند و این امر چه بسا آثار نامطلوب بسیاری از جمله افزایش آمار ازدواج های بدون ثبت قانونی یا رشد نابهنجاری های روانی و اخلاقی را در این سنین به همراه داشته باشد؛ بنابراین هرگونه قانون گذاری برای حداقل سن ازدواج، مستلزم بررسی تمامی جوانب حـقوقی، اجتـماعی، اقتصادی، اخـلاقی، روانی و زیستی این امر و تعیین حداقل های لازم متناسب با واقعیت های مزبور میباشد.