مادر فقیر چینی که به طرز وحشتناکی با تومورهای بزرگی که در صورتش رو به رشد بودند قیافهاش تغییر کرده بود بعد از این که بیمارستان مجانی او را عمل کرد میتواند یک بار دیگر لبخند بزند.
به گزارش نیک صالحی لی هونگ فانگ ، 40 ساله به دلیل نوع نادری از سرطان استخوان، بافتهای صورتش در زیر پوست شروع به رشد کرده بودند.
او به دلیل عدم توانایی مالی بیش از یک دهه مجبور به تحمل این وضع شده بود. ولی بعد از پخش خبر او مسئولین کشورش هزینه جراحی را تقبل کردند که حدود 60،000 پوند میشد.
خانم فانگ بعد از عمل گفت: "احساس میکنم سرم سبکتر شده است و باید بهتر به نظر برسم ، منتظر آن لحظهای هستم که ورمهای ناشی از جراحی هم فروکش کند و آن زمان بهترین هدیه برای من خواهد بود."
سرپرست جراحان نیز اظهار داشت که جراحی خانم فانگ بسیار موفقیت آمیز بوده و یک بار دیگر او امسال زیر تیغ جراحی خواهد رفت تا تومورهای قسمت جمجمه، حفرههای بینی و گلویش خارج شود.
از دیرباز فساد به عنوان یکی از عوامل تباهی اجتماعات بشری شناخته شده است. بشر در طول تاریخ عوارض نامطلوب آن را به طور مکرر تجربه کرده است، در قرن نوزدهم به دلایل بسیاری، فصل نوینی در این باب گشوده و به طور کلّی ارزشهای گذشته را تحت تأثیر موج مُدگرایی، لذّت پرستی و هوس محوری دگرگون ساخت و به تدریج تبدیل به فرهنگی فراگیر گردید و بشریت موجود در اوج شکوفایی علم و صنعت به دوره وحشتناک بی حجابی و فساد سقوط نمود و برای راضی نمودن وجدان و قانع ساختن اندیشه انسان، فلسفه ها بافته شد و مکاتب فکری جدیدی بنا گردید. عمق فاجعه به قدری وحشت انگیز بود که کندی رئیس جمهور سابق آمریکا و تئورسین معروف آمریکایی می گوید: «نسل جوان اروپایی و آمریکایی، هوسبازند. من برای نسل آینده آمریکا بیمناکم از این رو دانشمندان و روشنفکران و معلمین اجتماع را دعوت می کنیم که درباره این خطر بزرگ که دنیای بشریت را تهدید می کند، فکری کرده و راه علاجی پیدا نمایند.»
در این مقاله به نتایج بی حجابی و بدحجابی (1. فردی؛ 2. اجتماعی.)می پردازیم.
فردی:
1) سقوط شخصیت انسانی زن:
حجاب، صدفی است که گوهر گران بهای هستی، زن را در بر می گیرد. متأسفانه امروزه خصوصاً در مغرب زمین با رواج بی حجابی و بدحجابی، شخصیت انسانی زن به فراموشی سپرده شده و تنها به زیبایی های جسمی او توجه می شود. بنابراین زن وسیلهای شده است برای کامیابی و موجودیست با هویت صرفاً جسمی و نه دارای یک شخصیت مورد احترام انسانی.
2- افزایش التهاب و بیماری روانی:
بی تردید، اگر زنان با حجاب و پوشش مناسب در جامعه حضور یابند، خود و خانواده و دیگر افراد جامعه از آرامش روانی برخوردار خواهند بود، اما اگر زنان به صورت تحریک آمیز در اجتماع ظاهر شوند، التهاب و هیجان روحی بینندگان هر لحظه با دیدن صحنهای تازه افزایش می یابد و از آن جا که ارضای غریزه جنسی در تمامی موارد دلخواه، ممکن نیست، باعث برهم خوردن تعادل روحی بینندگان می گردد.
همچنین بی حجابی و بدحجابی و پیروی از مُد و آرایش، موجب می شود که زنان دیگری که قادر به تهیه آن نوع پوشش نیستند نیز دچار فشارهای روانی گردند و تعادل روحی خود را از دست دهند. این التهابات و تهییجات، بیماری ها و اختلالات روحی و جسمی فراوانی را به دنبال خواهد داشت.
پوشش زن، جذابیت او را در نظر جنس مخالف بیشتر کرده و تلاش و پی گیری جنس مخالف
را برای وصالش فزونی خواهد بخشید، بدحجابی و خودنمایی نیز از جذابیت زن کاسته، کشش
و جاذبه او را کاهش خواهد داد.
3- کاهش سلامت جسمانی:
حجاب زمینه هیجانات روحی را که منشأ برخی از بیماری های جسمی است و همچنین زمینه فساد را که عامل اصلی بیماری های مقاربتی است، از بین می برد و بدین صورت نقش خود را در سلامت جسمانی افراد جامعه ایفا می نماید. دکتر الکسیس کارل می گوید: «فکر و هیجان می تواند سبب ضایعات عضوی و احشایی شود. عدم تعادل دستگاه های عصبی و نقص دستگاه هاضمه در اثر هیجان، عامل بیماریهای معده و روده است.»
بی حجابی و آزادی جنسی، افزایش بیماری های مقاربتی از جمله ایذر، هپاتیت و غیره را در پی دارد.
4- کاهش جذابیت:
همان طور که پوشش زن، جذابیت او را در نظر جنس مخالف بیشتر کرده و تلاش و پی گیری جنس مخالف را برای وصالش فزونی خواهد بخشید، بدحجابی و خودنمایی نیز از جذابیت زن کاسته، کشش و جاذبه او را کاهش خواهد داد. آلفرد هیچکاک هنرمند معروف می گوید: «زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و روبندی که به کار می بردند، خود به خود جذاب می نمودند و همین مسئله جاذبه نیرومندی بدان ها می داد. اما به تدریج با تلاشی که زنان این کشورها برای برابری با زنان غربی از خود نشان می دهند، حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده شده بود، از میان می رود و همراه آن، از جاذبه جنسی او هم کاسته می شود.»
5- بر هم خوردن امنیت زنان:
بی حجابی و بدحجابی و آرایش، غریزه جنسی را تحریک و طوفانی می سازد. این تحریک و تهییج نه تنها کنترل و هدایت غریزه آتشین جنسی را مشکل می سازد، بلکه مردان را به کانون خطر جدّی برای زنانی که با خودنمایی آن ها را تحریک نموده اند، تبدیل می کند.
اجتماعی:
1) تضعیف ارزش های متعالی:
با رعایت حجاب، امتیازات ظاهری محو ارزش های معنوی شده و جامعه در تحصیل آن کوشا میگردد. جهان معاصر به جای توجه به ارزش های واقعی و معنوی، به زیباهای جسمی زن توجه می کند و به جای انتخاب وجه علمی و اخلاقی یا وجه عاطفی و هنری زنان، با تبلیغات و هیاهوی فراوان به انتخاب ملکه زیبایی زنان می پردازد.
2- انحطاط اخلاقی و تضعیف معنویت:
تضعیف معنویت در میان افراد جامعه، زمینه تسلّط همه جانبه دشمنان و غارتگران جهانی را فراهم می آورد. بی حس کردن اجتماعات انسانی و تضعیف اراده افراد جامعه برای جلوگیری از هر گونه مبارزه علیه منافع و سلطه فرهنگی و سیاسی، از پیآمدهای شوم بی حجابی و بدحجابی است.
اگر خودآرایی و تهییج جنسی در جامعه رواج یافته و بهره برداری های جنسی در خارج
از محیط خانواده میسّر گردد، افزایش طلاق و پیآمدهای خطرناک آن نظیر افزایش جرایم،
بزه کاری فرزندانی که در چنین خانواده هایی زندگی می کنند و... از آثار خطیر این
امر خواهد بود
3- فروپاشی نظام خانواده:
خانواده اولین و مهم ترین نهاد اجتماعی یک جامعه به شمار می آید. ثبات خانواده که مرکز عشق و امید و تحقق آرزوهای شیرین جوانان می باشد، توانایی های فردی را افزایش و جامعه را استوارتر می کند. اگر در جامعه ای حجاب به صورت کامل رعایت گردد و تمتعات جنسی به محیط خانواده محدود گردد، جوانان به ازدواج روی می آورند و خانواده های تشکیل شده نیز ثبات بیشتری خواهد یافت.
اگر خودآرایی و تهییج جنسی در جامعه رواج یافته و بهره برداری های جنسی در خارج از محیط خانواده میسّر گردد، افزایش طلاق و پیآمدهای خطرناک آن نظیر افزایش جرایم، بزه کاری فرزندانی که در چنین خانواده هایی زندگی می کنند و... از آثار خطیر این امر خواهد بود که وضعیت نابسامان خانواده در غرب بهترین شاهد این مدعاست.
4- رکود فعالیتها و در نتیجه سُستی جامعه بشری:
بدون شک، کشانیدن تمتعات جنسی و بصری از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف، بلکه فلج می کند و در آن صورت، آموزش، پژوهش، کار و تلاش جای خود را به آرایش و خودنمایی، چشم چرانی و لذّت جویی خواهد داد که سقوط جامعه را به دنبال خواهد داشت.
5- ترویج فرهنگ غلط مصرف و زیان اقتصادی ناشی از آن:
اشتغال زنان به آراستن خویش و عرضه زیبایی های جسمی، فرهنگ غلط مصرف را ترویج می نماید. افزایش مصرف همان طور که سود بیشتری را به جیب کارخانه داران تولید لوازم آرایش سرازیر خواهد ساخت، توان بازسازی و سرمایه گذاری و رشد و تعادل اقتصادی را در جهان سوم کاهش می دهد و زیان های ناشی از آن را غیر قابل جبران خواهد ساخت.
لیست واردات کالاهای تزئینی و لوازم آرایش و سهم عمده آن در هزینه های ارزی جهان سوم، عُمق فاجعه اقتصادی ای است که این کشورها را تهدید می کند و زنگ خطری برای جوامع و کشورهای مختلف است.
کنترل مرد عاشق بهمراتب راحتتر از کنترل مرد هوسباز است. برای خانمها دشوار است که بعد از چند سال اول ازدواج همسرانشان را به خودشان علاقهمند نگه دارند، چون هوس بعد از مدتی کوتاه از بین میرود و مردها ذاتاً بعد از ارضای هوسهایشان علاقهشان را از دست میدهند.
برای اینکه مردتان را همچنان علاقهمند و مشتاق نسبت به خودتان نگه دارید، باید نقش یک اغواگر را بازی کنید، او را به بند بکشید و باعث شوید که عاشقتان شود.
در زیر به چند نکته ساده برای اینکه همسرتان را از نظر احساسی خلعسلاح کنید اشاره میکنید تا بتوانید افسار رابطه را همیشه در دستان خودتان نگه دارید!
زن افسونگر باشید
با بازی کردن نقش زن افسونگر، مردتان را همیشه مشتاق نگه دارید. ابری از رمز و راز در اطراف خودتان ایجاد کنید. یک درجه مشخص از رمزآلودی و اسرارآمیزی باعث میشود مردتان بیشتر و بیشتر از شما طلب کند. غیرمنتظره بودن ابزاری بسیار قدرتمند برای مجذوب نگه داشتن شوهرتان است. هیچوقت همه خودتان را به او نشان ندهید. گاهی سرکش و دستنیافتنی و گاهی قابلانعطاف و تسلیم باشید، درعین حال معصوم و در عین حال شریر باشید. و با اینکار اشارات گیجگننده برای او بفرستید. ترکیبی از خصوصیات متضاد موجب جذاب شدن شخصیت شما میشود و این باعث میشود شوهرتان علاقه بیشتری به کشف شما پیدا کند.
همیشه خوب و مهربان نباشید
وقتی بیش از حد مهربان و مطیع باشید، شاید آخر روز از خودتان احساس رضایت کنید اما واقعیت این است که وقتی خوبی و مهربانی بیش از اندازه شود، ممکن است قدرت فریبندگی خود را از دست بدهید و دل او را بزنید. ممکن هم هست فکر کند تظاهر میکنید. علاوهبراین، ندرتاً پیش میآید که خوبی محض کسی را جذب کند. گاهی باید اجازه دهید سایههایی تیره در شخصیت شما ببیند. گاهی خشن و بیرحم شوید.
جاذبه جنسی خود را تا بالاترین حد به نمایش بگذارید
جذابیت ظاهری برای مردها بی اندازه مهم است. بااینکه زنها از مغزشان عاشق میشوند، مردها با چشمشان عاشق میشوند. باید تا میتوانید جذابیت جنسی خود را بالا نگه دارید. نباید به هیچ عنوان بعد از ازدواج از خودتان غافل شوید. به خودتان برسید، آرایش کنید و خودتان را از نظر جسمی و فکری متناسب و پرانرژی نگه دارید.
برای تشدید شخصیتتان از عطر استفاده کنید
عطر زنان یکی از مهمترین عوامل تحریک مردان است. از لباسها، کفشها و آرایشی استفاده کنید که هم با سلیقه و شخصیت شما جور باشد هم همسرتان. اما، دقت کنید که نباید بیش از اندازه آرایش کنید. مردها صورتهای طبیعی را دوست دارند. تلاشهایی که در چند ماه اول رابطه برای جلب نظر او به کار میگرفتید را یادتان هست؟ باید به همان منوال پیش بروید.
همه این تلاشها باعث بالا رفتن اعتمادبهنفستان هم میشود. علاوهبراین، همه ما موجوداتی اجتماعی هستیم و شدیداً تحتتاثیر سلیقهها و خواستههای همنوعان خود قرار میگیریم. زنانی که از نظر ظاهری جذاب، بااعتمادبهنفس و مطبوع هستند، برای مردان اطراف خود جذابیت زیادی دارند. این تلاشها، جدا از اینکه اعتمادبهنفس شما را بالا میبرد، باعث میشود شوهرتان قبل از اینکه بخواهد از زیبایی زنی دیگر تعریف کند، به شما فکر کند. دقت کنید که باید طوری لباس بپوشید و ظاهر شوید که فقط توجه او را به خودتان جلب کنید نه مردان دیگر را.
نیازهای احساسی و عقلانی او را فراموش نکنید
در تلاش برای جلب نظر و توجه ظاهری او، توجه به نیازهای احساسی و منطقی او را فراموش نکنید. رنگها، فیلمها، کتابها و غذاهای موردعلاقهاش باید همیشه در دسترس او باشند. با هدیه دادن چیزهایی که دوست دارد او را غافلگیر کنید. دستورالعمل غذای موردعلاقهاش را پیدا کرده و برایش درست کنید و وقتی از سر کار برگشت او را مبهوت کنید. فکرش را بخوانید و خودتان را وارد روح و روانش کنید. خودتان را با علایق و روحیات او تطبیق دهید. ما بعنوان انسان بااینکه تظاهر به فروتنی میکنیم اما همه ما موجوداتی خودخواه هستیم. تا میتوانید او را ناز و نوازش کنید و کاری کنید که به شما وابسته شود. وقتی توانستید وارد روح و روانش شوید، میتوانید خلعسلاحش کنید طوریکه دیگر هیچوقت نتواند از شما روی برگرداند.
به او احترام بگذارید
بااینکه به اشتباه بنظر میرسد مردان در رابطه فقط به رابطهجنسی اهمیت میدهند اما یکی از مهمترین مسائل برای آنها حفظ احترام است. کاری کنید که نه فقط از کلام شما بلکه از اعمالتان هم حس احترام شما به خود را درک کند.
اعتمادبهنفس او را تقویت کنید
مردان برخلاف ظاهرشان مثل کودکانی میمانند که نیازمند تحسین ومحبت هستند. با ارزش دادن به تصویری که از خود دارند، اعتمادبهنفسشان را تقویت کنید. این باعث می شود رازهای دلش را با شما بگوید. مستقیم یا غیرمستقیم چیزهایی که در او دوست دارید را به زبان بیاورید. اگر روزی یک بار به او بگویید که دوستش دارید احساسی فوقالعاده به او خواهید داد.
او را تشویق و تحسین کنید
او را در همه تلاشهایش تشویق کنید و بگویید که به او ایمان دارید. حتی اگر مرتکب اشتباهی شد، به جای اینکه آن را به رویش بیاورید، برایش آرزو کنید که دفعه بعدی موفق شود. برای اینکه تلاش میکند تحسینش کنید. اگر خواست عصبانیتش را سر شما خالی کند، بگذارید اینکار را بکند. به او نشان دهید که روی شما سلطه و قدرت دارد، این باعث میشود احساس امنیت و آرامش کند. کاری کنید که احساس کند همیشه پشتش هستید. حتی اگر اختلاف عمدهای با هم داشتید، هیچوقت از کلمات خشونتآمیز استفاده نکنید زیرا رابطهتان را تخریب خواهد کرد.
حساس باشید
در رختخواب نسبت به او حساس باشید. مردها درمورد رابطهجنسی حساسیت فوقالعادهای دارند. اینکه احساس کنند که نمیتوانند شریکجنسیشان را ارضا کنند واقعاً برایشان ناامیدکننده است. عملکرد او را تحسین کنید و به او بگویید در رابطهجنسیتان احساس فوقالعادهای به شما میدهد. این روحیه او را تقویت کرده و باعث میشود هربار بهتر باشد.
بگذارید آزمایش کند
برای اغوا کردن او لباسزیرها و لباسخوابهای تحریکآمیز بخرید و خواهید دید که توان مقاومت دربرابر شما را نخواهد داشت. اگر خواست چیزی را آزمایش کند، بگذارید بکند. اگر از چیزی خوشتان نیامد، با اشاراتی ظریف آن را به او بفهمانید و ضمن تحسین سایر عملکردهای او، به او بگویید که چطور میتواند آن حرکتش را بهتر کند.
داوطلب باشید
نباید انتظار داشته باشید که همیشه او برای نزدیکی داوطلب باشد. هیچ اشکالی ندارد که گاهی شما پا پیش بگذارید. این باعث می شود تصور کند او را میخواهید. اما به خاطر داشته باشید که در اشتیاق خود در رختخواب اغراق نکنید. شور و اشتیاق بیش از اندازه هم برای آنها جذاب نیست. طبیعی رفتار کنید.
مردها با گذشت زمان در رابطه تکامل مییابند. با درک و صبر با آنها رفتار کنید و در همه جهات با آنها همکاری کنید و مطمئن باشید که پاداش آن را دریافت خواهید کرد.
نحوه محاسبه این عدد برای خانم ها و آقایان قدری متفاوت است.برای محاسبه عدد خود
قدم به قدم با ما همراه باشید:
1- ابتدا باید سال میلادی تولد خود را مشخص کنید.دو رقم آخرسال میلادی و شمسی
معمولا 21 سال با هم تفاوت دارند. البته اگر کسی در زمستان و بعد از4 فوریه(15 بهمن)
به دنیا آمده باشد باید به دو رقم سال شمسی خود 22 سال اضافه کند. 4 فوریه ابتدای
سال چینی جدید است. پس بنابراین:
متولدین اول فروردین تا 15 بهمن دو رقم سمت راست سال شمسی خود را به علاوه 21 کنند.
متولدین 16 بهمن تا آخر اسفند دو رقم سمت راست سال شمسی خود را به علاوه 22 کنند.
عدد به دست آمده عدد سال میلادی شماست.البته بر حسب تاریخ چینی.
مثال: شخص متولد 10 آبان 1356:
78=21+56
2-عدد میلادی به دست آمده در مرحله پیش را که یک عدد دو رقمی است را به عدد 9 تقسیم
میکنیم و باقیمانده را به دست میآوریم:
باقیمانده 78 بر 9 =6
3-از اینجا به بعد فرمول آقایون با خانم ها فرق میکند:
عدد کوا خانم ها=عدد مرحله قبل + 5
عددکوا آقایون=10-عدد مر حله قبل
عددکوا خانم مثال : 6+5=11
عدد کوا آقا مثال : 10-6=4
در این مثال عدد خانم دو رقمی شد پی باز هم لازم است این عدد دورقمی را بر 9 تقسیم
کنیم تا به یک باقیمانده برسیم که یک رقمی باشد: باقیمانده 11 بر 9 =2
عدد کوا خانم متولد 10 آبان 1356 : 2
عدد کوا آقا متولد 10 آبان 1356 : 4
هر عدد کوا که بین 1 تا 9 خواهد بود در علوم چینی متعلق به یک عنصر به شرح زیر میباشد:
آب : 1
چوب : 3 و 4
آتش : 9
خاک : 2 و 5 و 8
فلز : 6 و 7
با استفاده از این عدد میتوانیم متوجه شویم که عنصر ما چه عنصری است و چه رنگ هایی
متعلق به سال تولد ما هستند.یک بار دیگر جهت یاد آوری جدول عناصر و رنگها را در
اینجا تکرار میکنیم.
فلز سفید-نقره ای-طلایی
خاک قهوه ای-کرم-زرد-بژ
آتش قرمز-نارنجی-بنفش-صورتی تیره
چوب سبز
آب آبی-سرمه ای-مشکی
شاید یکی از دغدغههای ذهنی زوجهای ناباروری که وقت و هزینه زیادی را صرف بچهدار شدن کردهاند این باشد که نمیشود قبل از ازدواج از قدرت باروری مطلع شد؟ پاسخ به این پرسش آنقدرها هم ساده نیست زیرا بچهدار شدن پدیدهای چندعلتی است و مثلا نمیتوان ناتوانی جنسی یک مرد را قبل از ازدواج او سنجید یا متوجه بسته بودن لولههای رحم یک خانم قبل از ازدواج شد...
شاید یکی از دغدغههای ذهنی زوجهای ناباروری که وقت و هزینه زیادی را صرف بچهدار شدن کردهاند این باشد که نمیشود قبل از ازدواج از قدرت باروری مطلع شد؟ پاسخ به این پرسش آنقدرها هم ساده نیست زیرا بچهدار شدن پدیدهای چندعلتی است و مثلا نمیتوان ناتوانی جنسی یک مرد را قبل از ازدواج او سنجید یا متوجه بسته بودن لولههای رحم یک خانم قبل از ازدواج شد. میپرسید چرا؟ چون نمیشود از رحم یک دخترخانم عکس گرفت و با سونوگرافی هم باز یا بسته بودن لولهها معلوم نمیشود. باید منتظر بمانیم تا او ازدواج کند و بعد از رحم او عکسبرداری کنیم. اما تا حدودی میتوان گفت خانم یا آقا قدرت باروری دارد یا نه.
از آنجا که نیمی از مشکلات ناباروری به مردان و نیمی به خانمها مربوط است، یک آقا میتواند قبل از ازدواج آزمایش اسپرموگرام بدهد تا معلوم شود در مایع منی او اسپرم (سلول جنسی نر) وجود دارد یا نه و آیا اسپرمها قدرت حرکتی مناسب برای بارور کردن تخمک دارند یا ندارند؟ اما بسیاری از آقایان تمایلی ندارند این بررسی را انجام دهند. این آقایان باید بدانند همان اندازه که قدرت باروری خانم مهم است، سلامت سلولهای جنسی آنها هم اهمیت دارد. معمولا آقایان سلامت عمومی و قدرت مردانه و ظاهری خود را ملاک قرار میدهند، به همین دلیل از این نکته غفلت میکنند و به انجام بررسی مردانه تن نمیدهند. یک خانم هم با سونوگرافی از تخمدان و رحم میتواند سلامت قدرت باروری خود را بسنجد و متوجه شود تخمدانهای او سالماند یا نه. البته قاعدگی مرتب یک خانم هم تا حدی میتواند تاییدی بر سلامت دستگاه تناسلی او باشد. البته مبتلایان به تخمدان پلیکیستیک هم میتوانند با دارو تحت?کنترل قرار گیرند و بچهدار شوند. پس 80 درصد ماجرا را قبل از ازدواج میتوانیم بفهمیم ولی از 20 درصد باقی نه شما اطلاع دارید، نه پزشکتان. توصیه من به زوجهای ناباروری که استفاده از روشهای کمک باروری هم برایشان بینتیجه بوده این است که به جای تلف کردن وقت با قوانین سخت و گاهی آزاردهنده پذیرش فرزندخوانده در ایران و طی مراحل اداری آن، از جنین اهدایی استفاده کنند و سریعتر، ارزانتر و آسانتر صاحب فرزند شوند. حتی اگر رحمشان مشکل دارد، از رحم اجارهای کمک بگیرند.
دلم میخواست به جای چنین توصیهای میتوانستم بگویم مانند بسیاری از کسانی که قدرت باروری و خودشان هم یک یا دو بچه دارند و کودکی را هم به فرزندی میپذیرند، عمل کنید؛ اما چه کنم که میدانم قوانین سخت و کاغذبازیهای پذیرش فرزندخوانده در ایران ممکن است خیلیها را پشیمان کند و باعث شود عطای این کار را به لقایش ببخشند. کاش ماجرا سادهتر از این بود تا نه تنها زوجهای نابارور، بلکه افراد مسنتر که بچههایشان را سروسامان دادهاند و حالا تنها هستند هم بتوانند این بچههای بیسرپرست یا بدسرپرست را تحت تکفل بگیرند.
در کشورهای دیگر به جنبههای انسانی و اخلاقی فرزندخواندگی آنچنان توجه دارند و
مثلا افراد مشهور و متمولی مانند تامکروز و وودیآلن در لیست انتظار میمانند تا
نوبتشان شود و بتوانند سرپرستی کودکی را بگیرند اما در ایران متأسفانه اینگونه نیست.
کاش به جای این همه سختگیری، دولت این بچههای بیسرپرست و حتی بدسرپرست را که تحت
آزار جسمی و روانی والدین خود هستند، ساماندهی میکرد و به افراد اصلح میداد تا از
حق در سلامت بزرگ شدن، لذت ببرند. یادم است قدیمترها در همین ایران خودمان
صاحبخانه ثروتمند، سرپرستی یکی از بچههای کارگر، آشپز یا کلفت خانه را به عهده میگرفت
و بین او و بچههای خودش فرق نمیگذاشت، به او میرسید، غذا و لباسش را تامین میکرد
و حتی او را به دانشگاه میفرستاد. شاید حرفهای من در این یادداشت کوتاه و بحث
فشرده نگنجد اما واقعا باید رابطه مستقیم بین حقوق کودکان و فرزندخواندگی را شناخت
و کاری کرد که از ظرفیت موجود، به بهترین نحو استفاده شود و کیفیت زندگی انسانهایی
که به دنیا آمدهاند اما کسی آنها را نمیخواهد یا کسی برای رشد و پرورش آنها هدف و
برنامهای ندارد، بالا رود. چه بسیارند خانوادههای ایرانی که یک یا دو بچه دارند
اما قادرند تا 6 بچه را به درستی، با بهترین شرایط زندگی و تربیتی بزرگ کنند تا این
بچهها مجبور نباشند هر روز از پدر و مادر معتاد خود کتک بخورند، در خیابان مورد
آزار قرار بگیرند و زندگیشان نابود شود.