بازیگری که با نان عشق روزی 12 ساعت کار می کند! + عکس


چهره سرد و خشنش باعث می شود در بیشتر فیلم ها در نقش های منفی ظاهر شود اما با دقایقی گفت و گو متوجه می شوید که شخصیت اصلی او هم مهربان است و هم ارجمند. بلاخره مجالی دست داد تا با انوشیروان ارجمند که البته همواره چهره خاصی دارد گپ و گفتی داشته باشیم. از او درباره سال های حضورش در مشهد پرسیدیم و البته حرم امام رضا(ع) و حرف هایش درباره این بارگاه هم بخشی از گفت وگوی ما با او بود.او می گوید اگر امروز موفقیتی دارم همه از جود و کرم آقا امام رضا(ع) است. گفت وگوی ما با انوشیروان ارجمنداکنون پیش روی شماست:

اگر موافقید از شروع فعالیت تان گفت و گو را آغاز کنیم؟

من اهل خاش و زاهدان هستم. در سال 53 «علی نصیریان» رئیس اداره تئاتر بود و همان سال، من را برای تشکیل خانه های فرهنگ به مشهد فرستاد و این ماندگاری به دلیل وجود حضرت امام رضا (ع) بود که من را طلبیدند تا سعادت خدمت به مردم مشهد را داشته باشم و این خانه ها را برای تمامی شهرهای استان خراسان دایر کنم، حدود 17-18 سال زمان خود را صرف تشکیل خانه های فرهنگ و گروه های هنری در مشهد کردم و سپس به تهران بازگشتم و به فعالیت هنری ام در زمینه نویسندگی، کارگردانی و بازیگری ادامه دادم.

بیشتر تمایل داشتید در کدام شهر فعالیت هنری داشته باشید؟

بعضی شهرها وضعیت مالی و اقتصادی شان به گونه ای است که می توانند روی کارهای هنری سرمایه گذاری کنند، مشهد با توجه به این که از تمکن مالی خوبی برخوردار است ولی در مقوله هنر هنوز آن گستردگی را ندارد. چنانچه دیده ایم هنرمندان خراسانی بعد از گذراندن دوره ای به دلیل نبود عرصه های متنوع، ناچار می شوند به پایتخت مهاجرت کنند. می دانید که هنرمندان خراسانی اعم از بازیگران و کارگردانان جای بسیار وسیعی را در هنر تئاتر، سینما و نمایش کشور کسب کرده اند.

شرایطی که شما فعالیت هایتان را در آن آغاز کردید با الان چه تفاوتی دارد؟ می خواهم بگویم چه تفاوتی بین این دو دوره وجود دارد برای نمونه فرزندان شما یعنی بهار و برزو که نسل امروز هستند موفق ترند یا نسل شما؟

هنر یک تمایل، خواسته، سلیقه و نیاز است و اگر آن موقع فضای آماده تری برای فعالیت های هنری در مشهد وجود داشت می شد کارهایی را انجام داد. ما آن زمان که کار هنری می کردیم، فعالیتمان متمرکز در مشهد نمی شد ما کارهایمان را در تمام شهرهای استان خراسان و اقصی نقاط شهرهای ایران اجرا می کردیم و در نهایت سر از جشنواره تئاتر شهرستانی که در تهران برگزار می شد، در می آوردیم.

زمانی که من در فردوس بودم نمایشی را کار کردم که در تمام شهرهای ایران اجرا شد. معتقدم هر دوره ای امکانات زمان خود را دارد؛ بنابراین هیچ دوره ای با دوره پیش از خودش قابل قیاس نیست. بچه ها با شرایط موجود بزرگ می شوند و رشد می کنند. فرض کنید در زمان ما اگر می خواستیم یک تئاتر ببینیم باید از مشهد به تهران

می آمدیم و هزینه می کردیم و بچه های امروز از بدو تولد با فناوری آشنا می شوند و طبیعی است دارای بضاعت دید و بینش کافی می شوند ولی هم پای آن باید سطح دانش و کیفیت را بالا ببرند تا بتوانند موفق شوند. به هر حال هر دوره اقتضائات خودش را دارد.

از دور که نگاه می کنی، زندگی بازیگرها خیلی خوب و ایده آل به نظر می رسد، اما تا آن جا که خبر دارم بیشتر بازیگرها وقت خود را برای بازی در پروژه های مختلف صرف می کنند و شاید کمتر به زندگی می پردازند.

این تابلو از دور بسیار زیبا جلوه می کند ولی همین که نزدیکش می شوی، از گریمور گرفته تا فیلمبردار و دستیارش، کارگردان و دستیاران و همه عوامل، آن قدر سختی می کشند تا در یک روز 2 یا 3 دقیقه کار مفید بگیرند و این ۳-۲ دقیقه برای ۱۲-۱۰ ساعت کار بسیار اندک است. گاهی از صبح تا شب تنها 30 ثانیه مفید می توانند بگیرند؛ بنابراین سختی و مشقت حرفه بازیگری بسیار زیاد است آن وقت مردم این گونه قضاوت می کنند. آن ها تنها تصویر را می بینند نه شرایط درونی کار را و تصور می کنند که چه قدر بازیگرها زندگی خوبی دارند.

حدود 4 دهه است به عنوان بازیگر در سینما، تئاتر و تلویزیون فعالیت می کنید خسته نشده اید؟ خیلی چیزها برایتان تکراری نشده است؟


تفاوت ما بازیگران شاید در این باشد که ما نان عشقمان را می خوریم و عشق و علاقه به این حرفه ما را سر پا نگه داشته است.

عنصر مهم در ماندگار شدن یک بازیگر یا ماندگار نشدن او چیست؟

استادی داشتم که همواره به ما می گفت «بودم بودم» مربوط به زمان گذشته است و در تئاتر، سینما و هنر «هستم هستم» معنا دارد؛ بنابراین تا زمانی که هستیم مردم درباره ما قضاوت و داوری می کنند و شما نمی توانید به گذشته ای که داشتید ببالید بلکه حضورتان در مجامع هنری به خصوص در جایگاه بازیگری، به معنای آن است که وجود دارد و مردم می توانند در موردت داوری و قضاوت کنند.

شهرت و محبوبیت بین مردم چه حسی دارد؟


در هر صورت این یک معادله دو طرفه است. اگر شما به عنوان یک هنرمند به مردم علاقه داشته باشید طبیعی است مردم هم به همان اندازه که کار شما را دوست دارند به شما هم علاقه پیدا می کنند ولی هر چه قدر از مردم دور شوید طبیعی است که این فاصله ملال انگیزتر خواهد شد.

انوشیروان ارجمند و حرم مطهر امام رضا(ع)؛ در این باره بگویید.

معتقدان و آن ها که عشق و ایمان و مذهب را تجربه کرده اند، حاجاتی دارند که می توانند از این بارگاه سود ببرند و راز و نیازشان را برآورده کنند. طبیعی است که اگر حاجت شما به اندازه وسعت دید و اعتقادات تان نباشد و کمتر از آن باشد، نمی توانید آن چه را که می خواهید به دست آورید بنابراین به اندازه آن چه در ذهن و قلب هر انسانی می گذرد و به اندازه ای که قلبش می تپد، بازتابش را از ائمه دریافت خواهد کرد.

و آخرین جمله شما در این گفت وگو...

طبیعی است که باید بگویم وقتی کسی نیاز به چنین درگاهی داشته باشد تا حاجت روا شود، چنین دیدگاهی پیدا می کند اگر هر موقعیت و موفقیتی در کارم هست از کرم وجود و سخاوت این امام بزرگوار(ع) است.

تصادف مرگبار در جاده لیسار تالش (تصاویر 16+)

بی احتیاطی و سبقت غیر مجاز در جاده آستارا و تالش صبح امروز جمعه در حوالی شهر لیسار موجب کشته شدن چهار نفر از سر نشینان خودروی سواری شد.










با احتیاط برانیم
تا زنده بمانیم
تا زنده بمانند
احتیاط کار سختی نیست

درباره آبگوشت بیشتر بدانید...

همه دایره‌المعارف‌هایی که درباره ایران تالیف شده‌اند، مدخل «آبگوشت» دارند. شاید باور نکنید اما آبگوشت در کنار همه نام‌ها و نامداران فرهنگ ایرانی، در دایره‌المعارف‌های تخصصی به مدخلی مفصل بدل شده اما در منوی هیچ یک از رستوران‌های تهران آبگوشت نیست!

به گزارش سیمرغ، برای خوردن آبگوشت باید به خانه، چایخانه، قهوه‌خانه یا دیزی‌سرا رفت. آن هم فقط سر ظهر، نه قبل و نه بعد از آن. از قدیم دکان‌هایی هستند که به طور تخصصی هر کدام یک خوراک بیشتر نمی‌پزند؛ هلیمی، کبابی، چلویی، جگرکی، کله‌پزی و بریانی.

اما باز هیچ یک از این خوراک‌های اصیل و محبوب ایرانی، جز چلوکباب‌ها، در منوی رستوران‌های ایران جایی ندارند! و به همین خاطر است که در کتابچه‌های راهنمای ایران‌گردی برای خارجیان هم فقط فرق پلو و چلو و شرح انواع کباب‌ها آمده است. هر جای دیگر جهان که بود، این تنوع خوراکی را جاذبه‌ای سیاحتی می‌کردند و دست‌کم در منوهای وطنی جایی به آن می‌دادند.

آبگوشت به هزار و یک دلیل از خوراک‌های کهن ایرانیان است. یکی از این دلایل، شیوه کوچی و عشایری زندگی نیاکان ایران، برپایه فرهنگ دامپروری است. ایرانیان حتی هنگامی که شهرهای کهنی همچون همدان و شوش و پارسه را ساخته بودند، به معنی واقعی یک‌جا‌نشین نشده بودند و باز شاهان و درباریان، همانند مردمان در راه این شهرها ییلاق و قشلاق می‌کردند. این جا‌به‌جایی فصلی، حتی تا چند دهه پیش، میان قشلاق تهران و ییلاق شمیران هم، برای بعضی خانواده‌های متمول، متداول بود. پس گمان نکنید که زندگی کوچی با پایتخت ۲۰۰ساله اخیر ایران نسبتی ندارد.

آبگوشت، محصول زندگی یکجا‌نشینی است و کباب، خوراک زندگی کوچ‌نشینی و کوچندگان تنها هنگامی که به مقصد نهایی می‌رسیدند، فرصت و شرایط بارگذاشتن آبگوشت را می‌یافتند. اگر به مستندهای این نیم قرن که از زندگی عشایر ایران ساخته شده، نگاهی بیندازید، گله‌های چندهزار سَری را می‌بینید که هر یک از بزها، گوسفندان، گاوان و اسبان برای صاحبانشان مهم و محترم‌اند و جان دامداران به جان دام بسته است و بسیار کم پیش می‌آید که دام را سرببرند و جز از شیر و فرآورده‌های شیری آنها، تغذیه نمی‌کرده‌اند. اما در راه ناهموار و پرخطر کوچ هر روزه چند سَر از این دام‌های سلامت و پروار، ناکار و تلف می‌شده‌اند و عشایر پیش از آن‌ که دام، جان بدهد، آنها را سر می‌بریدند و کباب شام را به راه می‌کردند. کوچ، زمان‌بندی داشت و می‌بایست به موقع به مقصد می‌رسیدند وگرنه هزار و یک ضرر و خطر طبیعی، در راه بود. پس فرصت بارگذاشتن آبگوشت تا رسیدن به مقصد، در سفر دست نمی‌داد. آبگوشت ظهر فردا را، از شب قبل باید بار‌گذاشت و پیشتر مقدمات و مخلفات آن را مهیا‌ کرد که این همه، جز در یک‌جانشینی ممکن نبوده و نیست.

دیگر این که بساط کباب را به سادگی با سیخی چوبی نیز در بیابان می‌توان به راه کرد اما آبگوشت جز در ظرف پخته نمی‌شود. ساکنان فلات ایران هزاران سال پیش، نخستین ابزار و ظرف‌ها را از چوب و سنگ ساختند. اما ظرف چوبی روی آتش کارکردی نداشت و تنها ظرف‌های سنگی به کار می‌آمدند. پس از آن بود که توانایی ساخت سفال حاصل شد و انواع و اقسام ظرف‌ها شکل گرفت. هزاره‌ها ظرف‌های سفالین به کار می‌رفتند، تا انسان ایرانی به راز سنگ‌های معدنی و آب‌کردن و ریخته‌گری فلزات پی برد و از آن ابزار و ظرف ساخت و ظروف فلزی را به میان آورد. جالب است که آبگوشت، هنوز که هنوز است در سه ظرف سنگی، سفالی و فلزی، طبخ و میل می‌شود. انواع دیزی سنگی و سفالی و رویی (رویی به معنای رویین یعنی ساخته شده از فلز روی که به زبان عامیانه به آن روحی هم می‌گویند) هنوز به شیوه هزاره‌های دور، در ایران ساخته و به کاربرده می‌شود و این سه نوع دیزی، یادگاری است از سه عصر سنگ و سفال و فلز در باستان‌شناسی.

در قدیم پلو یا چلو را در مجمعه‌های بزرگی می‌کشیدند، که به آنها «قاپ» یا «قاب» می‌گفتند و چند نفر با دست از یک قاپ مشترک، غذا می‌خوردند. ممکن بود که چند آدم بزرگ و پرخور با پیری یا کودکی نحیف و کم‌غذا در قاپی همسفره و هم‌غذا ‌شوند. این بود که تقسیم غذا عادلانه نبود و یکی به اصطلاح، قاپ دیگری را می‌دزدید و غذای بیشتری می‌خورد. این بود که ایده «قاپ شخصی» به میان آمد که برای هر کس قاپ کوچکی غذا بکشند و آن را در پیش وی بگذارند. این بود که این «پیش‌قاپ» را «بُشقاب» نامیدند. یک قاپ بزرگ پر از غذا سر سفره می‌آمد و چند قاپ کوچک خالی (بُش به ترکی: خالی) گِرد آن می‌چیدند و برای هر بشقاب، جدا غذا می‌کشیدند. اما آبگوشت چه برای یک تن پخته شود، چه هزار تن، محتوای هر دیزی جدا، درون خود آن می‌پزد و گوشت و نخود و آب، برای هر دیزی به پیمانه برابر ریخته می‌شود و تبعیضی در میان نیست. مانند پلو همه را در یک دیگ نمی‌پزند و پس از پخت، غذا را نمی‌کشند، بلکه اول سهم خام هر دیزی کشیده می‌شود و پس از تقسیم، پخت آغاز می‌گردد.

اما پختن و خوردن آبگوشت کار ساده‌ای نیست. شاید همگان به پختن آن کاری نداشته باشند اما همه از خوردن آن لذت می‌برند. اما اگر یک خارجی از راه برسد و یک دیزی سنگی داغ با سنگک و ریحان جلویش بگذارید، شاید لذتی از لذیذی آن نبرد؛ چرا که خوردن آبگوشت آموزش می‌خواهد. با قاشق از دهانه تنگ دیزی چیز زیادی بیرون نمی‌آید، مگر اینکه دیزی را کج کنید و برای کج کردن هم، دست خواهد‌سوخت، مگر آنکه با تکه نانی گوشه ظرف را بگیرید و در این کار حتی دستمال کاغذی هم، کمک تکه نان را نخواهد کرد. البته بعضی از دیزی‌های سفالی دو دسته کوچک در دو طرف دارند که در این موقع به دستگیری خورنده می‌‌آیند.

آبگوشت دو بخش دارد، بخش «تَر» که به آن «ترید» می‌گوییم و بخش «خشک» که «کوبیده» می‌خوانیم. همان آب و گوشت که روی هم آبگوشت را پدید آورده‌اند. تقریبا با هم پخته می‌شوند اما جدا خورده می‌شوند. اما عمل‌آوردن این دو بخش به عهده آشپز نیست و شاید تنها خوراکی باشد که خورنده نیز در کار طبخ شریک است. اگر این دو بخش را جدا نکنید، تبدیل به سوپی نه چندان دلچسب خواهد شد و اگر هر یک از این دو بخش را خوب به عمل نیاورید، یعنی مثلا کوبیده را آب‌دار بردارید، لطفی نخواهد داشت. خلاصه آنکه آبگوشت‌خوردن کار هر کسی نیست و اگر برای نخستین بار کسی سر سفره آبگوشت بنشیند، بی‌راهنما به راحتی از ماجرا سر در نخواهد آورد.

گوجه‌فرنگی و سیب‌زمینی دو جزء لاینفک آبگوشت‌های امروزی‌اند و برای ایرانیان شاید تصور آبگوشت‌ بی‌سیب‌زمینی و گوجه‌فرنگی ممکن نباشد. اما شاید ندانید که این دو محصول فرنگی تا صد سال پیش از این، در ایران ناشناخته بوده‌اند. اما آبگوشت پیش از واردات این دو نیز، با گوشت و آب و نخود، آبگوشت بوده. ایرانی همان‌طوری این دو محصول فرنگی را در دیزی کرد و به آن دو رنگ ایرانی بخشید که جانشینان یونانی اسکندر و مغولان وارث چنگیز را به ایرانیانی اصیل و ایراندوست تبدیل کرد.

با وجود این همه کتاب آشپزی و مردم‌شناسی تا به امروز به آبگوشت این‌گونه نگاه نکرده بودیم. چراکه ما گاهی از کنار میراثمان سهل‌انگارانه به سادگی ‌گذشته‌ایم و ظرائف و لطایف فرهنگی نهفته در آنها را ندیده‌ایم. آبگوشت، عصاره فرهنگ ایرانی است و هزاره‌ها تاریخ و نکته در آن خفته است و همه قوت آن به ارزش غذایی‌اش نیست و اگر دقیق به آن بنگریم جان فرهنگ نیاکانمان را در پیاله‌ای از آن خواهیم دید. پس لقمه‌ای از آن را هم نباید هدر داد.

داروی معجزه آفرین ترمیم پرده بکارت

 

 

درباره پرده بکارت چه می دانید؟

پرده بکارت،در نظر مردها از قدیم چیزی رازآلود و خیال انگیز بوده است. خیلی ها آن را مهر طبیعت بر سند مهر مرد می شمردند که تازگی و معصومیت عروسشان را تضمین می کرد. اما چند و چون آن در هاله ای از ابهام بود و با توجه به فرهنگ حجب و حیا ، کسی نیز درباره ویژگی های آن زیاد نمی دانست. و همین عدم شناخت در بعضی مواقع منجر به مشکلات جدی و حتی تراژدی می گردید.

 

امروزه به یمن پیشرفت های علمی و تغییرات فرهنگی،اطلاعات ما در باره این موضوع بیشتر و نگاهمان به واقع بینی نزدیک تر شده است.به گزارش سلامت نیوز به نقل از مجله پزشکی مادر پرده بکارت در حقیقت یک غشای نازک، همراه با سوراخ یا سوراخهایی برای عبور جریان خونریزی عادت ماهیانه از درون آن، و چیزی که بطور مشخص ورودی واژن زنان رو مسدود کرده است.این که موجودیت و مفهوم پرده بکارت چیست یکی از اسرار جاودانه و نهفته در بدن زنان است.

 

بعضی ها مادرزاد پرده بکارت ندارند، بعضی دیگر پرده بکارت شان بدون سوراخ است، درحالیکه برخی دیگر پرده های بسیار ضخیمی دارند که ممکن است برای پاره کردن پرده بکارت، کمک پزشک مورد نیاز باشد تا از بروز درد در هنگام ارتباط جنسی جلوگیری شود، این شیوه را بریدن پرده بکارت می نامند.طی اولین دخول، پرده بکارت در چند جا پاره شده و به چند قطعه تقسیم می شود، غالبا تا زمانی که زن، نوزادی به دنیا بیاورد باقیمانده پرده در دهانه واژن وجود خواهد داشت.

 

انواع مهم پرده عبارتند از :


1- پرده بکارت بدون منفذ
2- پرده بکارت مثلثی
3- پرده بکارت نوع حلقوی(قابل اتساع و غیرقابل اتساع)
4- پرده بکارت نوع هلالی
5- پرده بکارت نوع پل دار(دو تکه)
6- پرده بکارت نوع غربالی
7- پرده بکارت نوع زبانه دار
8- پرده بکارت نوع دندانه دار
9- عدم وجود پرده بکارت به طور طبیعی
10- پرده بکارت بسیار سخت و سفت
 

 

 

از آنجا که پرده بکارت می تواند دارای اشکال مختلف باشد ، باید دریافت که بازبینی آن نمی تواند دلیل محکمی برای اثبات این مورد باشد که فرد دارای رابطه جنسی بوده است یا خیر. این قضاوت نادرست می تواند افرادی را هم که پرده بکارت آنها در اثر فعالیتهای ورزشی ،خودارضایی، استفاده از تامپون ، کشیدگی بیش از حد ، نبود مادر زادی ، تستهای پزشکی و غیره دچار آسیب گردیده ، به دردسر اندازد. حتی بسیاری از مدارک از این حکایت می کنند که پارگی پرده بکارت در اثر کشیدگی بیش از حد در فعالیتهایی مانند رقص ، ژیمناستیک و یا اسب سواری نیز شایع است.


ترمیم پرده بکارت دختران
کافی است زنانی که اصطلاحا پرده بکارت خود را از دست داده اند، نیم ساعت قبل از رابطه جنسی در شب عروسی، این دارو را به صورت شیاف استعمال کنند تا اثرات معجزه آفرین آن را ببینند. این شیاف، در دمای درونی بدن، پوسته ژلاتینی خود را پاره می کند و محتوی آن به صورت مایع قرمز رنگی از واژن خارج می شود.

به گزارش سایت پزشکان بدون مرز به نقل از  مجله پزشکی آکادمی “اوترخت”  ، ”اینه که فان سومرن”  ، متخصص بیماری های زنان در آدکامی پزشکی در شهراوترخت (هلند) سازنده این دارو است. و در گفتگو با مجله پزشکی آکادمی “اوترخت” می گوید : “در سال حدود ۲۰نفر به من مراجعه می کنند که خواهان ترمیم پرده بکارت خود هستند. همکاران من در سایر شهرها نیز مراجعین زیادی برای ترمیم پرده بکارت دارند.

 

 

 

 

متناسب با این که وضعیت مراجعین چه باشد، در مورد ترمیم پرده بکارت تصمیم می گیرم. برخی را ترمیم و حدود نیمی از موارد را نیز رد می کنم. مثلا اگر دختری مورد تجاوز واقع شده باشد و آینده اش به خاطر این مساله به خطر افتد، عمل ترمیم پرده بکارت را انجام می دهم.

 

اما زمانی که زنی مراجعه می کند و می گوید که پس از طلاق و برای ازدواج دوم می خواهد پرده بکارت خود را ترمیم کند، با تقاضایش مخالفت می کنم.”برای این دسته از زنان نیز راه حل دیگری در نظر گرفته شده است که همان استعمال داروی معجزه آفرین باکرگی است. از دیرباز و در سنن گوناگون، ظهور قطرات سرخ رنگ بر ملحفه ها، در شب عروسی شادی آفرین بوده است.

نمایش پارچه ای با لکه های خون، با هلهله و “کل کشیدن” زنان خانواده همراه می شده است. این در حالی است که تنها در ۶۰درصد موارد، در اولین رابطه جنسی ، جداره واژن خراش بر می دارد و چند قطره ای خون می آید. با این وجود، در برخی موارد همان چند قطره، ناجی جان عروس است.
امروزه رد پای این گونه سنن به کشورهای اروپائی نیز کشیده شده است. حاملین این سنن نیز عمدتا مهاجرین اند. “اینه که فان سومرن” در این مورد می گوید: ” بیشتر مراجعه کنندگان من را دختران مراکشی و ترک تشکیل می دهند. اما گاهی اوقات زنان هلندی نیز به من مراجعه می کنند. اما این دسته، زنانی هستند که به اسلام گرویده اند و برای ازدواج و یا روابط جدیدشان، خواهان ترمیم پرده بکارت اند.”


به گفته “اینه که فان سومرن”، جامعه علمی و پزشکی هلند، انجام این عمل را بیهوده می داند چرا که هیچ ضرورت پزشکی و علمی در آن نیست. این عمل جراحی در کلینیک ها ی خصوصی صورت می گیرد.ممنوعیت ترمیم پرده بکارت تا کنون چندین بار در هلند مورد بحث واقع شده است.


“اینه که فان سومرن” می گوید: ” قبل از این که سفارش ساخت این قرص ترمیم پرده بکارت را به داروخانه ها بدهم، تصمیم ام را با کمیسیون ویژه ای که مربوط به بررسی درجه اخلاقی و عرفی موضوع است، در میان گذاشتم . آنها ابتدا گفتند که ساخت و استفاده چنین قرصی از نظر اخلاقی به معنای مشارکت در فریب افرادی (مردانی) است که پس از دیدن مایع قرمز رنگ بر ملحفه های شب زفافشان، فکر می کنند زنشان باکره بوده است. اما من توانستم کمیسیون را قانع کنم که نجات زنی که ممکن است به خاطر باکره نبودن جانش را در قتل ناموسی از دست بدهد، مهم تر از این حرفهاست.”
علاوه بر این، “اینه که فامن سومرن” با نقد دیگری نیز مواجه است و آن این که این گونه اقدامات و ارائه این گونه خدمات موجب حفظ سنن ارتجاعی می شوند. پاسخ وی به این گونه انتقادات این است: “بله درست است، به این ترتیب ما این سنن را حفظ کرده ایم اما زمان حفظ این سنن، چشمکی هم چاشنی آن می کنیم.”

داروی معجزه آفرین ترمیم پرده بکارت

 

 

درباره پرده بکارت چه می دانید؟

پرده بکارت،در نظر مردها از قدیم چیزی رازآلود و خیال انگیز بوده است. خیلی ها آن را مهر طبیعت بر سند مهر مرد می شمردند که تازگی و معصومیت عروسشان را تضمین می کرد. اما چند و چون آن در هاله ای از ابهام بود و با توجه به فرهنگ حجب و حیا ، کسی نیز درباره ویژگی های آن زیاد نمی دانست. و همین عدم شناخت در بعضی مواقع منجر به مشکلات جدی و حتی تراژدی می گردید.

 

امروزه به یمن پیشرفت های علمی و تغییرات فرهنگی،اطلاعات ما در باره این موضوع بیشتر و نگاهمان به واقع بینی نزدیک تر شده است.به گزارش سلامت نیوز به نقل از مجله پزشکی مادر پرده بکارت در حقیقت یک غشای نازک، همراه با سوراخ یا سوراخهایی برای عبور جریان خونریزی عادت ماهیانه از درون آن، و چیزی که بطور مشخص ورودی واژن زنان رو مسدود کرده است.این که موجودیت و مفهوم پرده بکارت چیست یکی از اسرار جاودانه و نهفته در بدن زنان است.

 

بعضی ها مادرزاد پرده بکارت ندارند، بعضی دیگر پرده بکارت شان بدون سوراخ است، درحالیکه برخی دیگر پرده های بسیار ضخیمی دارند که ممکن است برای پاره کردن پرده بکارت، کمک پزشک مورد نیاز باشد تا از بروز درد در هنگام ارتباط جنسی جلوگیری شود، این شیوه را بریدن پرده بکارت می نامند.طی اولین دخول، پرده بکارت در چند جا پاره شده و به چند قطعه تقسیم می شود، غالبا تا زمانی که زن، نوزادی به دنیا بیاورد باقیمانده پرده در دهانه واژن وجود خواهد داشت.

 

انواع مهم پرده عبارتند از :


1- پرده بکارت بدون منفذ
2- پرده بکارت مثلثی
3- پرده بکارت نوع حلقوی(قابل اتساع و غیرقابل اتساع)
4- پرده بکارت نوع هلالی
5- پرده بکارت نوع پل دار(دو تکه)
6- پرده بکارت نوع غربالی
7- پرده بکارت نوع زبانه دار
8- پرده بکارت نوع دندانه دار
9- عدم وجود پرده بکارت به طور طبیعی
10- پرده بکارت بسیار سخت و سفت
 

 

 

از آنجا که پرده بکارت می تواند دارای اشکال مختلف باشد ، باید دریافت که بازبینی آن نمی تواند دلیل محکمی برای اثبات این مورد باشد که فرد دارای رابطه جنسی بوده است یا خیر. این قضاوت نادرست می تواند افرادی را هم که پرده بکارت آنها در اثر فعالیتهای ورزشی ،خودارضایی، استفاده از تامپون ، کشیدگی بیش از حد ، نبود مادر زادی ، تستهای پزشکی و غیره دچار آسیب گردیده ، به دردسر اندازد. حتی بسیاری از مدارک از این حکایت می کنند که پارگی پرده بکارت در اثر کشیدگی بیش از حد در فعالیتهایی مانند رقص ، ژیمناستیک و یا اسب سواری نیز شایع است.


ترمیم پرده بکارت دختران
کافی است زنانی که اصطلاحا پرده بکارت خود را از دست داده اند، نیم ساعت قبل از رابطه جنسی در شب عروسی، این دارو را به صورت شیاف استعمال کنند تا اثرات معجزه آفرین آن را ببینند. این شیاف، در دمای درونی بدن، پوسته ژلاتینی خود را پاره می کند و محتوی آن به صورت مایع قرمز رنگی از واژن خارج می شود.

به گزارش سایت پزشکان بدون مرز به نقل از  مجله پزشکی آکادمی “اوترخت”  ، ”اینه که فان سومرن”  ، متخصص بیماری های زنان در آدکامی پزشکی در شهراوترخت (هلند) سازنده این دارو است. و در گفتگو با مجله پزشکی آکادمی “اوترخت” می گوید : “در سال حدود ۲۰نفر به من مراجعه می کنند که خواهان ترمیم پرده بکارت خود هستند. همکاران من در سایر شهرها نیز مراجعین زیادی برای ترمیم پرده بکارت دارند.

 

 

 

 

متناسب با این که وضعیت مراجعین چه باشد، در مورد ترمیم پرده بکارت تصمیم می گیرم. برخی را ترمیم و حدود نیمی از موارد را نیز رد می کنم. مثلا اگر دختری مورد تجاوز واقع شده باشد و آینده اش به خاطر این مساله به خطر افتد، عمل ترمیم پرده بکارت را انجام می دهم.

 

اما زمانی که زنی مراجعه می کند و می گوید که پس از طلاق و برای ازدواج دوم می خواهد پرده بکارت خود را ترمیم کند، با تقاضایش مخالفت می کنم.”برای این دسته از زنان نیز راه حل دیگری در نظر گرفته شده است که همان استعمال داروی معجزه آفرین باکرگی است. از دیرباز و در سنن گوناگون، ظهور قطرات سرخ رنگ بر ملحفه ها، در شب عروسی شادی آفرین بوده است.

نمایش پارچه ای با لکه های خون، با هلهله و “کل کشیدن” زنان خانواده همراه می شده است. این در حالی است که تنها در ۶۰درصد موارد، در اولین رابطه جنسی ، جداره واژن خراش بر می دارد و چند قطره ای خون می آید. با این وجود، در برخی موارد همان چند قطره، ناجی جان عروس است.
امروزه رد پای این گونه سنن به کشورهای اروپائی نیز کشیده شده است. حاملین این سنن نیز عمدتا مهاجرین اند. “اینه که فان سومرن” در این مورد می گوید: ” بیشتر مراجعه کنندگان من را دختران مراکشی و ترک تشکیل می دهند. اما گاهی اوقات زنان هلندی نیز به من مراجعه می کنند. اما این دسته، زنانی هستند که به اسلام گرویده اند و برای ازدواج و یا روابط جدیدشان، خواهان ترمیم پرده بکارت اند.”


به گفته “اینه که فان سومرن”، جامعه علمی و پزشکی هلند، انجام این عمل را بیهوده می داند چرا که هیچ ضرورت پزشکی و علمی در آن نیست. این عمل جراحی در کلینیک ها ی خصوصی صورت می گیرد.ممنوعیت ترمیم پرده بکارت تا کنون چندین بار در هلند مورد بحث واقع شده است.


“اینه که فان سومرن” می گوید: ” قبل از این که سفارش ساخت این قرص ترمیم پرده بکارت را به داروخانه ها بدهم، تصمیم ام را با کمیسیون ویژه ای که مربوط به بررسی درجه اخلاقی و عرفی موضوع است، در میان گذاشتم . آنها ابتدا گفتند که ساخت و استفاده چنین قرصی از نظر اخلاقی به معنای مشارکت در فریب افرادی (مردانی) است که پس از دیدن مایع قرمز رنگ بر ملحفه های شب زفافشان، فکر می کنند زنشان باکره بوده است. اما من توانستم کمیسیون را قانع کنم که نجات زنی که ممکن است به خاطر باکره نبودن جانش را در قتل ناموسی از دست بدهد، مهم تر از این حرفهاست.”
علاوه بر این، “اینه که فامن سومرن” با نقد دیگری نیز مواجه است و آن این که این گونه اقدامات و ارائه این گونه خدمات موجب حفظ سنن ارتجاعی می شوند. پاسخ وی به این گونه انتقادات این است: “بله درست است، به این ترتیب ما این سنن را حفظ کرده ایم اما زمان حفظ این سنن، چشمکی هم چاشنی آن می کنیم.”