تا به حال شده است که رفتار فرزندتان شما را به فکر وادارد که چرا او در بخشش
اموال خود به دوستان و همبازیهای خود تا این حد ممسک و خسیس است و هیچگاه به این
موضوع فکر کردهاید که چگونه میتوانید فرزندتان را در زندگی بخشنده و سخاوتمند بار
بیاورید، علیالخصوص که خود نیز از این خصلت برخوردار باشید؟
اکثر کارشناسان امور تربیتی معتقدند کودکان، سخاوتمندی را از والدین خود میآموزند.
کودکی که در یک خانواده بخشنده بزرگ شده باشد، به طور حتم یاد گرفته است که چگونه
در اجتماع و در جمع دوستان و محیط کار خود دست و دلباز باشد، ببخشد و چشمداشتی نیز
به داشتههای دیگران نداشته باشد.
اگرچه در دنیای بیعاطفه و خشن امروزه ما انسانها باید قدر نعمتهای خود را بدانیم ولی میتوانیم با تقسیم داراییهای خود با مردم نیازمند از زندگی بیشتر لذت ببریم. با این کار رضایت خاطر بیشتری احساس میکنیم و زندگی در تکتک لحظات آن برایمان زیباتر و دلپذیرتر میشود. حال چگونه میتوانیم در این دنیای پررقابت فرزندانمان را عاطفی، سخاوتمند و بخشنده بار بیاوریم؟ اگرچه پرورش این خصوصیات در عصر کنونی بسیار مشکل مینماید، اما امکانپذیر است.
کودک سخاوتمند
کودکان خیرخواه و سخاوتمند، کودکانی هستند که تنها به فکر خود و منافعشان نیستند، بلکه به احساسات، نیازها و خواستههای دیگر افراد خانواده و دوستانشان نیز اهمیت میدهند. این کودکان آموختهاند که با بخشش، نیکوکاری و خوشرفتاری میتوانند موجب شادی دیگران شوند. کودکان سخاوتمند از این که دیگر اطرافیانشان را نیز همچون خودشان، سرحال و بانشاط میبینند، لذت میبرند. آنها برای جمع و روابط اجتماعی ارزش و احترام قائلند و بخشش را یکی از ویژگیهای برتر شخصیتی میدانند.
برای آموزش سخاوتمند بودن به کودک، والدین میتوانند از همان دوران کودکی سعی کنند ارزشهای زندگی جمعی را به فرزندشان بیاموزند و به آنها یادآور شوند که هیچکس نمیتواند به تنهایی زندگی کند. هنگامی که فردی در انجام کارهای خیر و نوعدوستانه پیشقدم میشود، نهتنها خود را تواناتر و داراتر از قبل مییابد، بلکه موجب پرورش حس عزت نفس ارزشمندی در خود میشود. اغلب کودکان از حدود 3 سالگی احساسی از همدلی و مهربانی از خود نشان میدهند و طی آن به دلجویی از کودکان و افراد دیگر خانواده در هنگام ناراحتی میپردازند. در این زمان است که میتوان رفتارهای سخاوتمندانه را به کودک آموخت.
کودکان بخشنده و سخاوتمند خیلی زود یاد میگیرند که خوراکی، لباس و اسباببازیهایشان را با دیگر کودکان شریک شوند و دوستیها و روابط گروهی خود را بدین ترتیب گسترش دهند. البته به خاطر داشته باشید که هیچگاه نباید آنها را وادار به بخشش وسایلی که به آنها علاقه دارند، کنید.
اغلب کودکان همیشه خواهان بخشش و نیکوکاری نیستند، اما اگر خود برای این کار داوطلب شدند، بهتر است کمک آنها را بپذیرید.
زمان را فراموش نکنید
همه کودکان به طور طبیعی در دورهای خاص اسباببازیها و وسایل خود را در اختیار دیگران قرار نمیدهند. بنابراین خیلی متوقع نباشید و صبر کنید تا زمان مناسب فرابرسد. بسیاری بر این باورند که کودکان تا 43 سالگی مسائل را بدرستی نمیفهمند. به طور معمول، کودکان زیر 18 ماه در حین بازی وسایل خود را به دیگران میدهند و دوباره آن را پس میگیرند.
در واقع تقسیم وسایل در این مرحله صورت نمیگیرد و بچهها چیزی در مورد بخشیدن و سخاوتمندی نمیدانند. شما میتوانید با دادن وسیلهای به دست کودک و پس گرفتن آن از نوع واکنش او آگاه شوید. کودک به محض این که معنای مالکیت را میفهمد، دیگر آن وسیله را به شما برنمیگرداند.
بچهها وقتی با سخاوت وسایلشان را در اختیار همسن و سالان خود قرار میدهند که احساس امنیت کنند و بدانند که اختیار اموالشان را دارند.
وقتی بدون پرسش از کودک، اسباببازی او را در اختیار فرزند مهمانتان قرار میدهید، کودکتان احساس حقارت میکند؛ چون میپندارد کسی برای نظر او ارزش قائل نیست، اما زمانی که با پرسش از او و جلب موافقت و رضایت او چنین اقدامی بکنید، کودک احساس غرور میکند و از این عملکرد خرسند خواهد شد.
آموزش هدفمند
کودکان بتدریج یاد میگیرند که احساسها و عاطفههای دیگران را درک کنند و به آنها احترام بگذارند، ولی میتوان با آموزشی هدفمند و برنامهریزی شده ویژگیهای برتر شخصیتی را در آنها رشد و پرورش داد. برای مثال پدر و مادر میتوانند با رعایت آداب و رسومهای خانوادگی در دادن هدیههای تولد، دادن عیدی به دیگر کودکان خانواده، سهیم شدن یا بخشیدن اسباببازیها و کتابها با دیگر کودکان، کمک به افراد نیازمند و بازدید از مراکز نگهداری کودکان بیسرپرست کودکان را سخاوتمند و بخشنده بار آورند. برای آموزش سخاوتمندی به کودک و کاهش حس خودمحوری در او میتوان از راهکارهای عملی بهره جست.
کودک را با کودکان بزرگتر از خودش که رفتارهای ملایمتر و صبورانهتری دارند، همبازی کنند تا او نیز بتدریج این گونه رفتارها را بیاموزد. کودک زمانی مفهوم سهیم شدن با دیگران را یاد میگیرد که احساس امنیت درونی کند. بنابراین اگر کودک دریابد که از سوی بزرگترهایش مورد توجه و علاقه است و برای حمایت شدن نیازی به سرسختی و پافشاری ندارد، حس امنیت در او شکل خواهد گرفت و بتدریج میتواند به نیازهای دیگران هم توجه کند. اگر پدر و مادر متوجه شوند که کودک اسباببازیهایش را به دوستش میدهد تا او هم با آنها بازی کند، باید این رفتار او را مورد تحسین قرار دهند. کودکان خردسال به روشهای تند و خشن پاسخ میدهند. اگر پدر یا مادر مشاهده کردند که دو کودک بر سر یک اسباببازی خاص، کشمکش و دعوا دارند، بهتر است برای مدتی آن اسباببازی را بردارند و زمانی که بچهها توانستند مفهوم با هم بازی کردن و سهیم شدن را درک کنند، آن را بیاورند.
یادگیری رفتارهای اجتماعپسند نیاز به الگو، تمرین و زمان دارد. اگر کودک شاهد رفتارهای سخاوتمندانه والدینش باشد، بدیهی است که یاد میگیرد خود نیز از آنچه دارد، ببخشد. هر چند وقت یک بار به اتفاق فرزندتان، سر کمد اسباببازیها، کتابها و لباسهای کوچکشده او بروید و با انتخاب آنچه که لازم ندارد و دادن آنها به کودکان نیازمند، لذت بخشش و نیکوکاری را در دل او پرورش دهید. اگر فرزندتان علاقهای خاص به اسباببازی یا لباسش دارد، این اطمینان را به او بدهید که مجبور نیست آن را به دیگری بدهد. کودکان زمانی که دریابند میتوانند وسایل مورد علاقهشان را نگه دارند، برای بخشش سایر وسایلشان راحتتر اقدام میکنند. اگر متوجه شدید که کودکتان با دوستش سر یک اسباببازی دعوا میکند، سعی کنید خود را در ماجرای آنها درگیر نکنید، زیرا آنان زود متوجه خواهند شد که بدرفتاریشان با هم موجب دوری آنها از یکدیگر خواهد شد. کودکتان را به انجام بازیهای گروهی تشویق کنید؛ بازیهایی که چند نفر برای به دست آوردن هدفی مشترک فعالیت میکنند، موجب رشد و تقویت روحیه جمعی در آنها میشود.
بچهها باید یاد بگیرند که جز خودشان به کس دیگری هم فکر کنند. وقتی خودشان را در انجام کارهایی چون کمک به دیگران قادر و توانا میبینند، دیگر کمتر از اتفاقهای عجیب و غریب و حوادث ناگوار جهان احساس ترس و وحشت میکنند. وقتی آنها قادر باشند به دیگران کمک کنند، احساس خوبی نسبت به خودشان پیدا میکنند.
حتما تا به حال شاهد رفتارهای خودخواهانه فرزندانتان بودهاید. بعضی وقتها آنها از لغتهای بسیار خودخواهانه استفاده میکنند و دوست دارند به هر عنوانی دستور بدهند.
در این موارد بیشتر از این واژهها استفاده میکنند: «آن را بده به من» یا «آن مال من است». بچهها در سالهای نخستین زندگی یاد میگیرند که غذا یا لباس یا چیزهای اطرافشان را با دیگران قسمت کنند. این گونه بچهها بسیار با دیگران سازگار هستند. یکی از راههای بسیار سادهای که میتوان با آن بخشندگی کودکان را محک زد، مشاهده رفتار آنها در هنگام بازی کردن با دیگر بچههاست. بچهای که خودخواه باشد، نسبت به اسباببازیهایش احساس مالکیت بسیار میکند. در موارد اینچنینی، آنها حتی اجازه نمیدهند که بچههای دیگر به اسباببازیهایشان دست بزنند.
برای ذاتی کردن بخشش و نیکوکاری باید فرزندتان را دائما تشویق کنید. از آنجایی که مادران بیشتر وقت خود را با کودکان میگذرانند، تشویق آنها موثرتر واقع میشود. فراموش نکنید که زندگی در محیطی ناامن، بچهها را عصبیتر و خودخواهتر بار میآورد. بچههای یکییکدانه اغلب خودخواه و خسیس هستند و اگر برای از بین بردن این خصوصیات تلاش نکنید، به همین ترتیب بزرگ میشوند.
آموزش فرزندان خسیس
آموزش با مثال یکی از موثرترین راهها برای یاد دادن سخاوتمندی است. مثلا در طول ناهار به آنها بگویید من میخواهم غذای خود را با تو تقسیم کنم یا حتی اگر توانستید او را در فعالیتهای تفریحی شرکت دهید مثل آب دادن به باغچه. هرچه بیشتر در جملات خود از کلمه سهیم شدن استفاده کنید، او زودتر به معنای حقیقی قسمت کردن پی خواهد برد.
به فرزندتان یاد دهید که بخشش میتواند موقتی باشد؛ یعنی به آنها بگویید تو میتوانی اسباببازیات را برای چند ساعت به دوستت قرض دهی و دوباره آن را پس بگیری. به او بگویید که از خودخواه بودن بدتان میآید. به او بگویید دوست ندارید که او همه اسباببازیهایش را برای خودش نگه دارد.
هیچگاه آنها را برای خساستشان تنبیه نکنید. وقتی فرزندتان چیزی از اموال خود را
بخشید، از او تشکر کنید. اسباببازیهای مورد علاقه فرزندتان را جدا کنید و به آنها
یادآوری کنید که لزومی ندارد آنها را به دیگران ببخشد. بچهها وقتی بفهمند که
چیزهای مورد علاقهشان همچنان مال خودشان است، راحتتر بخشش میکنند.
هرگاه دیدید فرزندتان با همبازیاش بر سر اسباببازی دعوا کرد، در ماجرا مداخله
نکنید.
هر چند وقت یک بار سراغ کمد اسباببازیهای فرزندتان بروید و با کمک او برخی را برای اهدا به کودکان نیازمند انتخاب کنید و به او قول بدهید در ازای آن، یک اسباببازی جدید میخرید.