آسیبشناسی بلوغ نوجوانان
والدین نگران و نوجوانان سربه هوا!
وقتی دلتان هوای گذشتهها
را میکند، شاید ورق زدن آلبوم عکسهای قدیمی خالی از لطف نباشد. به خصوص که
عکسهای خردسالی و کودکی فرزند نوجوانتان هم لابهلای آن عکسها باشد. ممکن است
با خود بگویید: چه زود گذشت! چطور پسر کوچولوی من اینقدر بزرگ شد و یا عروسک
توی این عکس واقعاً دختر منه؟
این پرسشها تنها گوشهای از سؤالاتی است که ذهن هر پدر و مادری را به خود
مشغول میکند. والدینی که هنوز به این باور نرسیدهاند که فرزندانشان بزرگ
شدهاند و به زودی دوران نوجوانی را پشت سر میگذارند و باید برای آینده کاری و
خانوادگی خود تصمیمگیری کنند. بنابراین آنها همچنان پابهپای فرزندانشان حرکت
میکنند، اما در این میان واکنش نوجوانی که در اوج بلوغ جسمی و روحی قرار دارد،
چگونه خواهد بود؟ آیا او هنوز هم میخواهد زیر ذرهبین پدر و مادر و حتی دیگر
بزرگترهایش گام بردارد؟ مسلماً پاسخ او یک نه محکم و قوی است. او اکنون دوره
کودکیاش را رها کرده است و وارد مرحله جدیدی از زندگیاش شده است. نوجوان
میخواهد نشان دهد که اکنون میتواند مانند هر فرد مستقل دیگری در جامعه رفت و
آمد کند، ولی برخی از والدین این حس فرزندشان را نادیده میگیرند و تنها به
محدودیتهای او میافزایند. در حقیقت پدر و مادرها میدانند که دختر یا پسرشان
در دوره غلبه احساسات، یعنی بلوغ به سر میبرد و با توجه به تجارب و نگرانیهای
خود او را بیشتر تحت کنترل میگیرند. اما این سختگیریها را نوجوانی که
میخواهد استقلال و بزرگیاش را به همگان ثابت کند، درک نمینماید. او با سرکشی
و لجبازی و حتی گاهی خشونت به رفتارهای دلسوزانه والدینش عکسالعمل نشان میدهد
و این جا است که مشکلات شروع میشود. او از خانوادهاش دور میشود و به دوستانش
پناه میبرد و گاه آیندهای عجیب و خطرناک را برای خود و خانوادهاش رقم
میزند.
افزایش افت تحصیلی یکی دیگر از مسائلی است که بیشتر نوجوانان به خصوص با تغییر
مقطع تحصیلی با آن مواجه میشوند. فعالیتهای جدید در سن بلوغ مانند توجه به
جنس مخالف، استفاده بیشتر و متنوعتر از ابزارهای ارتباط جمعی و افزایش تمایل
به بودن در میان جمع همسالان و انجام کارهای گروهی، موجب کاهش نمرات دانش
آموزان در این سنین میشود. از طرف دیگر تنشهایی که در منزل بین والدین و
نوجوانان بوجود میآید، به علتهای افت تحصیلی آنها میافزاید. همچنین از
آنجایی که توانایی شناخت و تفکر فرزندان روز به روز بیشتر میشود، اگر روابط
گرم و صمیمی بین پدر و مادرها وجود نداشته باشد، آن را کاملاً حس میکنند و این
مسئله از میزان توجه و تمرکزشان در مباحث تحصیلی میکاهد. با در نظر گرفتن
موارد گفته شده، ارتباط متقابل بین نوجوانان و معلمان شاید بتواند کمی از این
افت را جبران کند. با کشف استعداد و تواناییهای مختلف دانشآموزان و افزایش
انگیزههای آنها در رسیدن به مدارج علمی بالا میتوان از به هدر رفتن بخش
بزرگی از سرمایههای کشور جلوگیری کرد. البته والدین هم باید همگام با سیستم
آموزشی حرکت کنند و با بیشتر نمودن آگاهیهای خود در زمینه رفتار با نوجوانان،
فرزند خود را به شیوهای صحیح راهنمایی و پشتیبانی کنند. وقتی فرزندان متناسب
با استعدادها و تواناییهایشان و با آزادی بیشتر در جامعه به فعالیت بپردازند،
انگیزههایشان تقویت مییابد. اگرچه گاهی با افت و خیزهایی نیز مواجه میشوند،
اما نظارت نامحسوس والدین در لحظات بحرانی نقش پررنگ خود را ایفا خواهد کرد.
بنابراین دادن آزادی بیشتر به معنای رها کردن نوجوانان نیست.
با نگاهی به کتاب: یک
آسمان امید، مهتاب قاسمیان
از تولیدات: موسسه خدمت مشاورهای جوانان، پژوهشهای اجتماعی آستان قدس